تجربه زایمان‌۲
دیگ‌خلاصه رفتیم‌ و‌ ماما زایشگاه فشار و صداذقلب چک کرد. چیز شیرین خوردم و‌ بعد آن اس تی دادم. دیدم‌با تعجب داره نگاه میکنه به دستگاه گفت درد زایمان داری؟! ....گفتم‌نه. یه ماما دیگ‌آمد اونم‌تعجب‌کرد!دکتر صدا زدن ، دکتر گفت واقعا دردات متوجه نمیشی؟!‌معاینه لگنی کرد و بعدش هم‌بستری شدم. ساعت ۸ شب بود.‌‌‌‌...

۳ پاسخ

عزیزم درخواست دوستیم پر شده میشه لطفا درخواست بدی

ماشاالله عجب حوصله اي داري

بنده خاص خدایی پس😅
من درد داشتم دستگاهه میگفت درد نداری🤣
کدوم بیمارستان رفتی؟

مقالات مرتبط

زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان و علت آن
آیا بخیه زدن در زایمان طبیعی درد دارد
آیا بخیه زدن در زایمان طبیعی درد دارد؟

سوال های مرتبط

مامان قشنگم🌸👶 مامان قشنگم🌸👶 ۵ ماهگی
تجربه زایمان پارت سه
دوباره ماما یه قرص فشار دیگه داد و دستگاه رو وصل کرد دیگه ساعت حدودا ۲:۳۰ ، ۳ بعد از ظهر بود
دردا داشت منظم مثل درد پریودی خفیف ولی منظم میشد می‌گرفت و ول می‌کرد
ماما بعد نیم ساعت اومد ان اس تی رو چک کرد و بعد رفت سریع پیش دکتر ...
من دیگه جاتون خالی داشتم بستنی میخوردم که موقع ورزشا جون داشته باشم😂😂😂😂
مامان کیارش مامان کیارش ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
#پارت۴
با عوض شدن شیفتا ماما جدید اومد و منو تحویل گرفت اول معاینه کرد گفت خوبه بزار دکتر بیاد نظر بده بعدم زد کیسه ابمو پاره کرد دکترم ‌که اومد منو معاینه کرد گفت روندش خوبه نیاز به امپول فشار نداره التماس میکردم یه چیزی بزنن که دردام کمتر بشه به ماما اسم یه امپول و گفت که بهم تزریق کردن تاثیر انچنانی نداشت ولی به خودم تلقین کردم که مسکن زدن دردات کمتر شده 😅دستگاه ان اس تی بهم وصل بود یه جایی ماما اومد گفت فقط توی انقباضاتت زور بزن ولی بیصدا منم که همکاری کردم و واقعا بیصدا پیش رفتم خود ماما تعجب کرده بود و کلی ازم تعریف کرد کلاسای قبل زایمان خیلی کمکم کرده بود میدونستم چجوری و کجا زور بزنم خلاصه که همش زور میزدم تا وقتی که ماما اومدو گفت وقتشه با ویلچر رفتیم توی اتاق زایمان روی صندلی زایمان جاگیر شدم و همچنان به زور زدنام ادامه دادم نمیدونم چرا و چه شکلی بخاطر دعاهای پشت در مامانم بود بخاطر التماسای خودم بود انگار هیچ دردی نداشتم فقط زور میزدم دردام تموم شده بودن چشمام بسته بودمو هرجا ماما میگفت اینکارو بکن همکاری میکردم که یهو صدای گریه شنیدم چشمامو باز کردم گفتم به دنیا اومد ماما گفت اره اینم گل پسرت🥰🥰😍😍
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان محمدرادین مامان محمدرادین ۳ ماهگی
سلام خانوما من امروز رفتم ان اس تی بدم ماما برداشت رحممو معاینه کرد گفت باز نشده من میخام سزارین بشم گفتم اصلا نمیخام معاینه بشم ولی کرد بنظرتون به کیسه آبم فشار نمیاد پاره شه ؟؟ اولین بارم بود یکمم درد داره واژنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دنیز مامان دنیز ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی-1
سلام خوبید اومدم تجربه زایمان طبیعی رو بگم
چون ((ان‌ تی )) برا ۲۶ اردیبهشت زده بود من
۲۵ شبش رفتم بیمارستان قبل اون ۲۱ رفته بودم گفت ۱ سانتی خلاصه شب ۲۵ ماما باز معاینه کرد گفت یه سانتی برو هنوز ۳۹ هفته ۳ روزی ولی طبق ((آن تی)) ۳۹ هفته ۶ روز بودم
خلاصه گفت برو نوار هم بگیرم منم قبلش عصرانه خورده بودم ولی آن اس تی یکم نوار بد نشون داد ماما گفت برو یه چی بخور باز بیا
همین که میخواستم برم دکتر اومد گفت وایسا خودمم معاینه کنم
گفتم آخه ماما کرد گفت نه برو ببینم رفتم نگو دید یه سانتم یهو معاینه تحریکی کرد من همینجوری موندم یکم درد داشت
آخه دو بار رفتم گفتن ممنوعه نمی‌کنیم
دکتر گفت این آماده زایمانم دهانه رحمش تحریک کردم
نامه بستری بده ساعت حدود ۸ شب بود
منم مامانم ازم دوساعت فاصله داشت
گفتم نه میرم خونه میام گفتن عواقبش دست خودته
مامان mami👣❤️ مامان mami👣❤️ ۱ ماهگی
تازه زایشگاه بودم ان سی تی دادم گفت خوبه معاینه هم کرد گفت یه سانتم واسم سنو نوشت 😮‍💨
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نی نی معجزه❤️🫀 مامان نی نی معجزه❤️🫀 ۲ ماهگی
خانوما من دکترم گفت همینجور هفته ای یبار آن اس تی بدم
امروز همنیجوربدم گفت درد داری درد ثبت شده گفتم نه بعد بچم قبل آن اس تی تکون می‌خورد وقتی دستگاه وصل کرد نخورد گفت خوابیده بعد دوباره گفت داره درد ثبت میشه باید معاینه کنم گفتم نه و اینا گف دکتر الان بگمش میگه معاینش چجوره یهومیری خونه میزایی
معاینه کرد درد زیاد نداشت گف بت قشنگ اومده تو لگن لگنتم خوبه حالا برا این شکم بعد گف به دکتر گفتم گفته خوبه اگ آبریزش اینا داشتی بیا حالا گفت معاینه زایمان نمیکنم فقد ببینم بازه دهانه یا ن .حالا میخاستم ببینم آدم زایمان میکنه یا ن سریع
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معجزه مامان معجزه ۱ ماهگی
مامانا بیاین از تجربه زایمان بگم ۵ شنبه ۴۰ هفته و ۱ روزم بود وهیچ علائمی نداشتم قراربود جمعه خودم برم آمپول بزنم پنجشنبه عصر ساعتای ۴ افتادم ب لکه بینی رفتم یه دوش گرفتم و رفتم بیمارستان معاینه کرد زنگ‌زد دکترم گفت برو بیشتری شو خلاصه ساعت ۷ ونیم بستری شدم و بهم سرم زدن و ساعت ۸ ونیم ماما اومد کیسه ابمو پاره کرد تا ساعت ۱۱ شب مردم از درد ماما میگفت آفرین ۴ سانتی دردهات عالیه تا دکترم ساعت ۱۱ اومد گفت کیسه ابت کی پاره شد گفتم ۸ معاینه کرد گفت کجا ۴ سانت ۱ سانت هم نشدی خلاصه گفت ببرین سزارین
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان 💙ویهان💙👶🧿 مامان 💙ویهان💙👶🧿 روزهای ابتدایی تولد
دوستان من امروز رفتم بیمارستان ان اس تی دادم درد نداشتم ولی روی دستگاه یه چراغ قرمز روشن میشد صدا میداد قبلا اینجوری نبود ماما هم اومد گفت درد داری انقباض نشون میده منم درد نداشتم گفتم نه اومدم خونه الان کمر و یکم زیر شکمم درد میکنه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان گیلاس🍒🩷👧🏻 مامان گیلاس🍒🩷👧🏻 روزهای ابتدایی تولد
خانما ان اس تی دادم امروز
اولین بار زیاد خوب نبود بعدش رفتم نوشابه خوردم ان اس تی بعدی خوب بود. اونجا ماما گفت چون اولی خوب نبود برو سونو بیوفیزیکال انجام بده
حالا به دکترم پیام دادم جوابمو نداده هنوز
چیکار کنم بنظرتون؟؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان امیررضا مامان امیررضا ۴ ماهگی
من درد دارم از صبح
هی میگیره ول میکنه رفتم آن اس تی دادم درد نشون نداد همین که سوار ماشین شدم شروع شد نفسمو میگیره
معاینه هم کرد گفت برو خونه
اگه درد زایمان باشه ان اس تی نشون میده
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان الیاس 🥰 مامان الیاس 🥰 ۱ ماهگی
مامانا میخوام از تجربه زایمانم بگم
من روز دوشنبه از صبح آب ریزش داشتم زن زدم ماما همراهم بهش اطلاع دادم و گفتن که فردا شب بیا مطب چک کنم کیسه آبتو روز بعدش شب رفتم و معاینه شدم که گفتش کیسه آبت نشتی داره و فردا بیا که بستریت کنم که ساعت ۶صبح بهام تماس گرفت و گفت بیا بستری ساعت ۶حرکت کردم رفتیم دکتر ساعت ۷بستری شدم درد داشتم من از قبل دکتر ساعت ۷کیسه آبمو پاره کرد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق 🩷🐣 مامان فندق 🩷🐣 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان ۳
ساعت ۸ونیم یا ۹ بود اومد معاینه کرد و گفت ۳ سانتی و من خیلی درد داشتم واقعا انقباضام داشت میکشت منو یه توپ اورد با همونا که به واژنم وثل بود و دستگاه ان اس تی نشستم رو توپ و ورزش کردن خیلی دردم داشتم بزور داشتم تحمل میکردم و پرسیدم امپول بی حسی کی میزنید گفت ۶ یا۷ سانت من اونجا نابود شدم چون شنیده بودم ۴ سانت میزنن
هرچی مامانم میگفت یه چیزی بخور نمیتونستم واقعا داشتم میمردم فقط نگاهم به ساعتبود دوباره خود دکتره اومد معاینه کرد گفت ۲ سانتی گفتم ماما که میگه ۳ گفت بین ۲ و۳ هستی چون من دهانه رحمم بسته بود با امپول فشار داشت بازمیشد انقدر دردم شدید شده بود دوباره رفتم دسشویی گفت کمر به پایین بشور کلی خونی شده بودم مامانم کمکم کرد شستم و دوباره دستگاه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آریان مامان آریان ۲ ماهگی
تجربه زایمان من😊

من از ۳۸ هفته درد پریودی داشتم و شبها بچه خودشو خیلی محکم به پایین ضربه میزد . تا هفته بعدش که شدم ۳۸ هفته و ۶ روز که ماما خصوصیم گفت دوهفته آخر حتما هر چند روز برو بیمارستان ضربان قلب بچه رو چک کن . منم از همه جا بی خبر بدون درد و خوشحال 😅 که دارم فقط برای چک کردن و معاینه تحریکی بیمارستان میرم . بعد تریاژ نوبت معاینه و nst شد . روی تخت راحت دراز کشیدم و منتظر ماما شدم 😆 وقتی ماما معاینه کرد چشماش گرد شد با تعجب منو نگاه کرد من ترسیدم گفتم چی شد گفت دختر تو ۴ سانت دهانه رحمت بازه درد نداری . من حراسون گفتم نه گفت الان بستری میشی . وقتی به شوهرم ک بیرون منتظرم بود زنگ زدم گفتم داره ب دنیا میاد باور نمی‌کرد . خلاصه به ماما م زنگ زدم ک بلند شو بیا ک ۴ سانتم . دوباره ضربان قلب چک کردن و سرم و آمپول فشار زدن . من ساعت ۵ و نیم رفتم بیمارستان، ساعت ۶ و نیم با آمپول فشار درد هام شروع شد
ادامه تاپیک بعدی ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دردونه مامان دردونه ۴ ماهگی
خانما میشه بیاین راهنماییم کنید🥺
دکترم معاینه لگنی کرد گفت خوب نیست ، برو بیمارستان اگه ماما تایید کرد سزارین ،
یکی دیگه دکتر رفتم معاینه، گفت خوبه و سر زایمان مشخص میشه میتونی یا نمیتونی
ب نظرتون چیکار کنم؟ کدوم درست میگن
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ستین🦄 مامان ستین🦄 ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی♥
من 37 هفته و 3 روز بودم که تصمیم گرفتم ماما همراه بگیرم به پیشنهاد آشناها خلاصه تماس گرفتم قرار گذاشتم و رفتم زایشگاه پیش خانومه معاینه کرد یک و سانت و نیم بودم تعجب کردم گفتم من هیچ دردی ندارم گفت نرماله یه سری ها ندارن برام یه شیاف گل مغربی هم سوراخ کرد و با انگشت زد به دهانه رحمم کمی فشار میاد ولی درد نداره اصلا هیچی من بعد معاینه خوش و خرم رفتم خونه ساعت 8 صبح رفته بودم پیش ماما اومدم خونه از ساعت 10 شب یه حسایی داشتم انگار نفخ شدید بگیرم یا فشار رو واژنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر