نه اصلا راحت نیست ولی بخاطر اینکه بچه اجتماعی داشته باشی باید گاهی خودتو اذیت کنی و از اون منطقه امنی که برای خودت درست کردی بیای بیرون و اونوقت میبینی اونقدرا هم که فکر میکردی سخت نبود و اتفاق بدی نیفتاد
منم زیاد مهمون دعوت نمیکنم واقعیت کارای امیرعلی رو بزور انجام میدم چه برسه بخوام تدارکات ببینم بیرونم غذا خوردنی کوفتمون میکنه 🥲😅
منم تا یکسالگیش همین بودم نسبتا عزیزم
سخت نمیگیری جانم
سخت هست واقعا یکم هندل کردن
مخصوصا آدمه کمالگرایی باشه سختتر هم میشه
بسیار سخت ی عروسی رفتم پاره شدم جدیدا خیلی وابسته شده بغل کسی هم نمیره
منم مثل توام
اصلااااا دست خودم نیست انگار یه وسواس فکری شدیدی گرفتم بعد بچه دومم
هیچ روتینی رو تغییر نمیدم مبادا چیزی بهم بخوره
مهمونی خیلیییی کم میرم
مهمون کم دعوت میکنم برخلاف قبل 😔
فصل سرما و ویروس ک باز بدتر میشم
واقعا خسته شدم از خودم
مااشاالله ب این همه زیباایی🧿🌹
به به غزل زیبا😍
آره راحتم چون سخت نمیگیرم وقتی میخوام برم جایی ک بچه کوچیک ندارن انواع خوراکی با خودم واسه بچه هام میبرم حتی سوپ یا دمپخت اتوسا ولی اگه جایی بخوام برم ک بچشون هم سن بجه هام باشن هیچی نمیبرم و از غذای بچه اونا ب بچم میدم مثل امشب ک خونه پسر داییم بودم هیچی نبردم شام با اینکه داده بودمش اونجا شلوغ بود باز از غذای بجه اونا دادمش و میوه هم خورد و آوردمش مسافرتم ک همه جا میرم حالا هم ۱۵روزه مسافرتم از لحاظ خوابم جوری بارشون آوردم وسط عروسی هم باشن خوابشون ک بگیره بخوابن اینجوری ن من اذیت میشم ن بچه ها
ماشالله قشنگیی
منم دوماهگی بچم رفتیم قم و تهران،
شب نشینی میریم
پارک بردمش
فردا شبم ۷ نفر مهمون دعوت کردم😂
منو شوهرم کلا خیلی ددری بودیم و هستیم با رادمانم خیلی بیرون میریم هرشب نریم یک شب درمیون حتماااا میریم خیلی خیلی سخته ولی من بیرونم نرم حالم بده ترجیح میدم بیرون اذیت بشم تا تو خونه🤣🤣خداقل بیرون ک میرم غذا نمیخام درس کنم ک خونه ک باشی باید خر حمالی کنی
من کلان رستوران مهمونی زیاد کافه رو تعطیل کردم چون همش باید فقط دنبالش بدویی اون روز بع همسرم میگم دلم لک زده بریم رستوران بعد بریم کافه ولی از بس پسرم اذیت میکنه جرات نداریم بریم
سخت نگیر
البته بچه اول آدم این شکلیه
بنظرم خیلی داری سخت میگیری برای خودت و بچت
وای پسرمنم به شدت جیغ میزنه دیگه بغل کسی نمیره من فکر میکردم چون دخترم خیلیصدا میده اینم یاد گرفته ولی الان شما میگید لیامم اینجوریه
عزیزم من هیچ تجربه ای از بچه داری ندارم و نمیدونم چی بگم بهت
ولی یه خدا قوت بهت میگم و خیلی خوشگلی
و خیلی خوب لاغرشدی بعد زایمان واین چقد خوووبه
کاش منم بتونم
چ زیبااا😍😍😍
والا من مهمونی میرم ومهمونم میادخونم ولی عواقبم داره اون شب دیگه دخترم خوابی نداره وخوردوخاکشیرمیشیم ولی نمیخوابه، بااینکه تمام روزم بازی میکنه وشادشاده ولی شبشم نمیخوابه نمیدونم چرا
وای اصلا دوستندارم جایی برم حس میکنم خونه ارومتره البته خونه هرچیزی ک باعث شه اسیب ببینه روجمع کردم خونه بقیه اینجور نیس ک سمت همه چی میره منم مجبورم بغلش کنم بیرونم ببرمش فقط باید بغل کنم کمرم میشکنه یاخوابش میاد لج میگیره منم موندم بقیه چیکارمیکنه بیرون میرن
چ خانوم زیبایییی
میشه عزیزم بی زحمت عکس مبل ها تو بدی
میدونستی خیلی جذابی😍
خیلی حس خوبی بهم دست میدی نمیدونم چراااااااااا
بااینک تایپکااات اصلا برام نمیاد ولی همیشه چکت میکنمم
ولی دیگ عصرا چون خنک شده همه پیزارمش کالسکه میرم بیرون تا شب
خیلی خوبه
پارک میبرمش
بچه همه گناه دازه
اخه دور دور و تو ماشین فایده انچنانی نداره
عزیزم دقیقا منم مثل خودتم
اگ مثلا برم حای بچم خوابش بباد نتونم بخوابونش عذاب وحدان میگریم
بچم نمیخابه شلوغی
من خواهر خودم همه جا میره با بچش ولی من نه
هنوز کجاست عزیزم بزرگتر بشه اصلا نمی تونی بری خونه مردم اما بیرن چرت
گور آرلمش بقیه هرکی سختشه پاشه بره😂من نگرانیم و محدویتم ابنه ک پسرم دورش شلوغ شه غذا و شیر نمبخوره بخاطر غذا وخوابش جابی نمیرم
من چی بگم با۳تا هیچ جانمیرم افسرده روانی شدم😔
چقد زیبا 🥹🤌
منم مثه شما مهمونم عصر بیاد میگم که هفت باید خداحافظی کنیم باهاشون😅
من از بس باید بدوییم دنبالش یه جایی که میریم میترسم از بیرون رفتن
یعنی ثانیه ای سرجاش نمیمونه🥲
وای انگار منو گفتی همه هم دعوام میکنن که خودتو ول کردی
حال لیام چطوره بهترشد اسهالش❤️
تو همزاد منی بولله 🥺💋
منم همینم هیجا نمیرم حساسم خیلی
میدونی خودمون بچرو لوس میکنیم اینا ک اصلا اهمیت نمیدن بچشون چلمبه قلبمه ان ما که انقد بهشون میرسیم لاغروضعیفن همش😖
جووون کمرباریک من😍😍😍
سخت نمیگیری ، سخت هست !
من مثلا خواستم سخت نگیرم . دو بار رفتم سفر هر دو بار با بچه ی مریض برگشتم پدرم درومد. مهمونی میرم تا ۲ روز روتین بچه به هم میخوره پدرم درمیاد تا درست شه.
پسرمنم قبلانا اذیت میکرد ولی الان دیقه یکم اروم تر شده. سخت نگیر
ما کافه یا رستوران نمیریم یا سفارش میدیم میارن خونه یا هم تو ماشین میخوریم ولی پارک و اینا زیاد میبریمش البته پاشا از وقتی راه میره خونه هرکس میریم قشنگ صابخونه باید سه الی چهار روز تمیز کاری کنه ولی همه هم از دستم نارحتن که چرا نمیای 😐
بیرون رفتن مادرحددوردوریاخونه بابا
کلابابچه کوچیك سخته مهمونی رفتن ومهمون دعوت کردن 🫠
چقدنازی 😍😍
راحت نیست ولی من میرم 😄😄
والامن همون توماشینم تاپ نمیخورم فقط خونه پاگازبچه داری شستن رفتن
من میگیرم فوقش یه شب خوابش بهم میخوره ...
حالا من کسیو میشناسم هرروز بیرونه بچه هم ۱۲ و ۱ و کلا هر وقت بشه میخوابه
کلا زندگیش ثبات نداده ...
چقد نااااااازی😍😍😍😍🥹
عزیزمددقیق منم همینجورم
اره عزیزم من همه جا میرم مهمونم دعوت میکنم حتی با ماکان باشگاه هم میرم پسرمم اجتماعی بار اومده و با همه کنار میادو اذیتم نمیکنه
سخت نگیر عزیزم
من هم مهمون دعوت میکنم هم مهمونی میرم
خوابش بیاد داخل اتاق تاریک میخوابونم
ممکنه بخاطر صدا حتی بیدار شه بازم مجبوری یکم تکون بدی بخوابه ولی باید داخل جمع ببریش اجتماعی بشه
کافه بنظرم با بچه نشده
چون محیط ارومیه بچه هم ممکنه اون تایم شلوغ کنه
به ندرت دوماه یکبار یا سه ماه یکبار اونم با کلی دردسر قبلش غذاشونو میدم شیرنو جاشونو عوض میکنم یکیشو باید بدم با عمشون یکیم به مادرم 🥲 تازه اونم اگه بتونن نگه دارن مهمون دعوت نمیکنم اصلا کافه رستوران رو هم نمیرم فقط اگه مهمونی دعوت شدم خیلی واجب بود میرم🥲
حقیقتش من تجربه ای نداشتم که بگم فقط خواستم بگم خیلی خوشگلی
آخ تو چقدر جیگری
برو خوش بگذرون ،نهایتش میخواد نوشیندنی یا بستنی بریزه رو لباسش که اونم چارش عوض کردن
نه اصلا راحت نیست خیلی سخته خیلی کلا از همه چی افتادم
ماهم همینطور🙂 فقط دوست دارم ازخونه خلاص شم ولی نمیشه
خوشگل خانم قرار نيست چون بچه داري ديگه از همه چيزت بزني من دنيز دو سه ماهه بود رفتم شمال ٦ ماهه بود رفتيم تركيه مهماني و كافه و رستورانم به راه بود به نظرم اصلا سخت نگبر اينجوري روحيتو از دست ميدي عزيزم
من با دوقلوها محدودم اگه بچم یکی بود همه جا میرفتم الانم میرم گردش بیرون مسافرت اذیت میشما نمیگم اوکیه ولی خوب خود ادمم نیاز داره بگرده کافه رستوران منم نرفتم چون بچه ان ممکنه آرامش بقیرو بهم بریزن
طنین یکماهه بود گذاشتم پیش مامانم رفتم با دوستم بیرون کلی گشتیم از همون موقع تا الان هم با طنین رفتم کافه و عروسی و مهمونی و هم بدون طنین اصلا دوست نداشتم بچه وابسته ای بار بیاد چون خودم بشدت وابسته مامانم بودم و هستم خیلی اذیت میشم و البته اینم بگم طنین نسبت به بقیه بچه های دورو اطرافم خیلی اجتماعی تره با همه ارتباط برقرار میکنه با همه میخنده و خودشو تو دل همه جا میکنه 😍
من یه عروسی رفتم بچم بغل هیچکب نموندفقط بغل خودم ب گوه خوردن افتادم
منم تقریبا مثل تو ام ، چون خوابش خیلی خیلی برام مهمه ، در طول روز بیرون ومهمونی میریم اما به ندرت ، اما نگم که چقدر سخت میگذره هر بار میگم این اخرین بار بود ، دو بار هم سفر بردمش تو این یکسال
راحت نی ولی سختم نیست
ما هرهفته با مهمونیم با دعوت میکنم
تو هفتش دو یا سه دفعه بیرونیم
ما امسال چهار بار مسافرت رفتیم
سخت نگیر عزیزم عادت میکنی
منم همین طوریم واقعا در عجبم اینایی که دو قلو سه قلو دارن چیکار میکنن پس
وای اگه جایی مهمونی عروسی باشه خدا خدا میکنم من دعوت نباشم
هیچیکم دوس ندارم بیاد خوابشم که نگم اگه بهم بریزه اصلا نمیخابه
کسیم نیس نگه دارتش یه کافه ای با کسی برم بیرون
آره عزیزم میرم .راحت که نیست کلی چالش داره برام .ولی تا الان خیلی جاها رفتیم با دخترم
من که همه جامیرم مسافرت بیرون دور دور مهمونی بااینکه پوره میشم ولی خب همسرمم کنارمه نمیشه که بعدبچه خودمونویادمون بره
از دل من حرف زدین انگار
من انقدر مراعات میکنم وقتی میرم بیرون بچه ام فقط نگاه میکنه و ذوق میکنه و بلند بلند میخنده .خودمم کاملا افسرده شدم
بسکه مراعات همه چیزو کردم
منم مثل توام عزیزم
اتفاقا خیلی اینجوری حالم بهتره
چون خوابشون بهم بریزه خودمون دیونه میشیم
الان سنی هستن ک دوس دارن همه چیو بهم بریزن بیرون بردنشون واقعا اشتباهه من ک اینکارو نمیکنم
مگر اینکه باماشین جایی برم...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.