۶ پاسخ

چند وقت‌پیش بعد بک سال یکم‌احساس راحتی کردم بدون دعوت رفتم خونشون به پسرم گفت کوتوله س نصفش زیر زمین تیز و فرزه

دیگه تموم شد نه حق داره بیاد اینجا نه من میرم ۵،۶ ماه در حسرت همین نوه کوتوله بمونه

من کلانزاشتم بچم سرمابهوره.بقران من سرماخوردم۲ماه ماسک زدم بخاطربچه م.جتلب اینحاس .میگن بچه مریض بشه خوبه بدنش مقوام میشه.بگواخه لعنتیا.بچه سازشمابرقصیم.اخرمریض بشن شما.دهن گوه خوردن بازه.میگن مادرخوبی نیستی.مریض نشه گوه دیگه ی مخورین.به چه سازتون برقصیم اخه.لعنتیا.ض

ببرش دکتر فردا حتمن چون پسر منم اینطوری بود بعدش شدت گرف

من بودم چنان همشونو‌جر میدادمااااا
تا ۵،۶ ماه قطع رابطه بود

از دست این مادرشوهرا
مادر شوهر من مریض میشه رعایت نمیکنه میگه زکامم انگار ما نمیفهمیم زکام چیه ابلح فرض میکنن آدمو
کرونا گرفته بود بما نگف رفتیم اومدیم ماهم گرفتیم

چی بدم به پسرم فقط صداش گرفته هیج علائمی نداره

سوال های مرتبط