۶ پاسخ

ایشالا زودخوب بشی
ولی هرمادری ک بچه کوچیک داره بنظرم اون سخت ترین مریضیو پشت سر میزاره ادم بیمار باید استراحت کنه ک بچه نمیزاره بزرگترین ترسشم اینه خدایا بچم نگیره ازم

الهی هرچ زودتر خوب بشی درکت میکنم عزیزم من همسرم بیمارستان کار میکنه و بارها ازش کرونا و انفولانزا گرفتیم نابود شدیم😅خودتو ببند ب سرم تقویتی ک زودتر سرپا بشی ♥️

انشالله زودی خوب بشی گلم

الهی که زود خوب بشی

سلام بر پاییز و بیماری هایش 🤣یعنی من میخواد مهر بشه تن و بدنم می لرزه

انشالله که زود خوب بشی عزیزم❤

سوال های مرتبط

مامان دخترنازم زهرا مامان دخترنازم زهرا ۲ سالگی
سلام خواهرا تو رو خدا بهم دلداری بگید بهم بگید واقعا این علائم علائم تشنج بوده
خانما من ۱۰ روز پیش دخترم با علائم عفونت ریه و تب بستری کردم همون شب اول بستری با شیاف و استا تبش پایین نیومد همینجور که بهش سرم وصل بود دخترم شکمش نفخ شدید کرد خیلی بی قرار شد حتی صورتش حس کردم ورم کرد تمام بدنش ابی شد مثل حالت خفگی اکسیژنش پایین اومد بزور نفس می‌کشید دست و پاش ودهانش شروع به لرزیدن کرد که فقط جیغ میزدم تا بهش آمپول و اکسیژن و۳ تا شیاف دادن تا آروم شد خداروشکر که دکتر گفت تشنج هست حتما باید ببری مغزو اعصاب و نوار مغز تو شهرمون نداریم پس فردا نوبت گرفتم ببرم بندر عباس ولی دلم خونه خیلی میترسم من یه دختر ۲ ساله بخاطر تشنج از دست دادم الان این میمیرم چیزیش بشه کسی میدونه دور از جون علائم تشنج چیه چطوری
چون من اون دخترم تشنجش بدون تب بود فق بی حال میشد صورتش زرد میشد چشماش سفید میشد این علائمش یه طور دیگه است میشه یعنی تشنج نباشه دارم دیونه میشم
مامان ❤️ الینا ❤️ مامان ❤️ الینا ❤️ ۲ سالگی
سلام مامانا
من از نظر روحی خیلی بهم ریختم نمیتونم خشم خودمو کنترل کنم امروز از صبح سرم درد می کرد خیلی دووم آوردم تا ساعت دو
دخترم را بردم بیرون آوردم بهش میوه دادم دوباره بردم حموم، بهش ناهار دادم البته با هم خوردیم دیگه خواستیم بخوابیم
خیلی خسته بودم هرکاری کردم نخوابید من یه لحظه خوابم برد
کیفم ته رخت خوابا بود از اونجا در اورده چند تا پوشک بود همشون رو پاره کرده
دستمال مرطوب رو همشو پاره کرده ریخته بیرون تا حدی که ملافه هاش خیس شدن
آرایش پاک کن رو هم ریخته رو فرش خلاصه هرچی لازمی تو کیف بود از بین رفته
بعد اومد منو بیدار کرد منم دیدم حسابی عصبانی شدم چند تا زدم و بعد خوابش برد.
حالا میدونم هیچی ارزش ندارد میدونم کارم اشتباه
من میدونم حال روحیم خوب نیست چون خیلی سختی رو گذروندم
اما خیلی عذاب وجدان میگیرم الان سرم از درد منفجر میشه.
از اول افسردگی داشتم ولی این حادثات اخیر خیلی تاثیر بد رو زندگیم گذاشت چند بار به شوهرم گفتم که حال روحیم خوب نیست حتی دست به خودکشی زدم اما عین خیالش هم نیست 😭😭
من دنبال راه حلم میخواهم وضع روحیم بهتر بشه
میخم منم مادر خوب باشم خودمم از عصبانیتم خسته شدم خودم هم اذیت میشم همه دندونام درد میگیره
لطفا بگید من چی کار کنم روانشناسی، مشاوری هرچی بلدین بهم بگید
من تا بی نهایت تلاش میکنم دخترم را خوب نگهدارم اما بعضی اوقات از کنترل خارج میشم
مامان فرهان مامان فرهان ۲ سالگی
خانما من دیروز یه کار اشتباهی انجام دادم خییییلی ناراحتم؛ما بغلمون میوه فروشیه یبار که رد میشدیم پسرم یه میوه برداشت و من که دیدم گذاشت دهنش؛فروشنده گفت چیزی نگوها بزار بخوره؛بعد اون‌ماجرا من حواسم بود که همچین اتفاقی نیفته تا بد عادت نشه؛جدیدا هم ازاین ویروس گرفته بود من یه هفته بود هیچ میوه بهاری بهش نمیدادم؛امروز خواستم گوجه بگیرم در کسری از ثانیه که غافل شدم هلو برداشت و میخواست برره سمت دهنش یهویی که ازش گرفتم ناراحت شد و گریه کرد فروشنده گفت بزار بخوره بچس و گفتم‌که مریضه و هلو هم چون دهن زد یه لحظه دیگع نزاشتم سرجاش و اوردم خونه شستم و بهش دادم خورد و شبم گفتم همسرم‌میوه خرید براش؛من بخاطر مریضیش یه لحظه بد رفتار کردم و پسرم ازاینکه تو ذوقش زدم و ازش گرفتم گریه کرد؛احساس میکنم این حرکتم که توذوقش زدم یادش نمیره و بعدا براش مشکل میشه😌خییییلی ناراحتم کاش ارومتر ازش میگرفتم؛اوردم خونه توضیح دادم که مامان نشسته نمیتونی بخوری و خودش داد که بشور بخورم ولی ناراحتم خیلی