۹ پاسخ

بدترینش شیر خشک بود
پدرمون دراومده سر شیر خشک

بنام خدا ویار وحشتناک و وزن کم کردن توی بارداری
سرکلاژ شدن و سختیای بعدش
سزارین شدن و با شکم پاره و دست تنها

زردی بالا دخترم هرروز این دکتر اون بیمارستان و حرف از این و اون شنیدن
بی خوابی و کولیک تا سه ماهگی
بی خوابی و استرس واکسنا
و عوارض بعد واکسنا مثل شیر نخوردن و کم خواب شدن
الانم چند روزه غذاخور شده وقت خواب شب تا صبح به خودش میپیچه
تا بعدم خدابزرگه
خلاصشو گفتم طولانی نشه بچه داری هرروزش یه چالشه
خدابرامون حفظشون کنه❤💋

خواهر اقدام پژوهی داری انجام میدید😂

چالش تنهایی
چالش کولیک
چالش مریضی اسهال ۱۵ روزه
و برای همش صبوری کردم

اها شیر خشک هم بهشش نمیساخت تمام مارک هارو امتحان کردم

اول گفتن سرویکس پایین بعد خون ریزی کردم بعد گفتن جفت پایین یکم قند بالارفت رژیم گرفتم بعد قرص قلب خوردم بعد رشدش متوقف شد بعد سز شدم بعد زردی وزن کم بعد تاالانم درگیر رفلاکسیم

ب نام خدا
اولش گفتن بچه مشکل ژنتیکی داره و بارداری زهرمارم شد تا جواب ازمایش بیاد بعد گفتن حوبه.
بعد علاعم آی یو جی آر پیدا شد
بعد اب رور بچه تموم شده بود بدون هیچ علایمی و من نفهمیدم
بعد بچه نچرخیده بود و سز شدم
بعد ب دنیا اومد و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردم از درد بخیه ها بگیر تا بواسیر.
خداروشکر ی دوره کولیک خیلی خیلی خفیف داشت ک با دارو تموم شد، و فقط بجز وزن کمش که اون هم اوکی میشه ب مرور مشکل دیگه ای نیست الحمدلله میگذره😅

من اول فشار بارداری

دوممممم شیر خودمو نتونستم بدم خیلی زجر کشیدم

هزار تا چالش🤣😭

سوال های مرتبط