۶ پاسخ

فقط سزارین

برو سزارین

ماما که دلش نسوخته برا تو که درد بکشی یا نه
تشویق به زایمان طبیعی کارشون هست

به نظرم ریسک نکن برو سزارین بری بیمارستان درد طبیعی رو هم بکشی بعد نتونی ببرن سزارین خیلی اذیت میشی بازم خودت میدونی

بنظرم برو سزارين دكترت ميخواد تو درد بمشي اگه طبيعي نشد ببرتت سزارين
من بميرم طببعي رو ديكه انتخاب نميكنم

برو طبیعی اگ نشد ک سزارین میکنن خودشون نمیزارن ک برا بچه اتفاقی بیفته

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۲ ماهگی
خانوما چیکار کنم شوهرم میگه نمیزارم بری سزارین و باید طبیعی بیاری حتی اگه پولشو کامل خودم بدم هم باز مخالفت میکنه
اوایل که از ترس میگفتم سزارین باز کوتاه اومدم چندتا تجربه خوندم کلاس رفتم با چندتا دکتر و ماما مشورت کردم طبیعی رو انتخاب کردم
ولی امیدوار بودم به اپیدورال چیزی
خلاصه از دو سه هفته قبل هر وقت حوصله باشه و وقت کنم ورزش انجام میدم
سر بچه اومده تو لگن
شیاف هم میخواستم شروع کنم دکتر گفت اصلا چیز گیاهی استفاده نکن
پس فقط خرما و آناناس میخورم و رابطه و دوش آب گرم و ماساژ پرینه
روحیمم خیلی خوب بود تا اینکه فهمیدم بیمارستان شهرمون اصلا اپیدورال استفاده نمیکنن یا هر بی حسی دیگه ای
دوباره خودمو باختم ولی گفتم چیز زیاد مهمی نیست
و دیروز رفتم معاینه لگن و متاسفانه نتونستم کامل اجازه بدم معاینه کنه
و دکتر هم انگار تکلیفش با خودش روشن نبود وقتی که نزاشتم
گفت تو نمیتونی طبیعی بیاری سر معاینه ها خیلی اذیت میشی بچه رو خفه میکنی
بعد چند دقیقه باز گفت شرایطت واسه طبیعی خوبه رو خودت کار کن که بتونی بزاری طبیعی واست خوبه و از این حرفا
و گفت تا جایی که گذاشتی سر بچه پایینه و لگنت هم خوبه
الان بخاطر اون حرفای اولش و مخصوصا که گفت بچه رو خفه میکنی
ترس همه وجودمو گرفته کلا روحیمو باختم کل شبو کابوس دیدم با اینکه اصلا نمیترسیدم یه ترس خیلی بدی باهامه
مشکلی با دردش ندارم فقط نگران جون بچه ام
به شوهرمم هر چقدر میگم حرف خودشو میزنه میگه خب میزاری معاینه کنن یا....اصلا درکی از این بیماری من نداره
مامان ✿ 𝒩𝒾𝓁𝓂𝒶𝒽 ❀ مامان ✿ 𝒩𝒾𝓁𝓂𝒶𝒽 ❀ ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت دوم
خلاصه رفتم اورژانس به خواهرشوهرم گفتم الان من باید چی بگم فیلم بازی کنم یا رک و راست بگم سزارین اختیاری ام؟ گفت راستشو بگو من بهشون گفتم منم همینکارو کردم و مامای اورژانس تو پروندم نوشت کیس سزارین اختیاری است! من هیییچ درد و انقباضی نداشتم ان اس تی گرفت گفت انقباض منظم داری برو بلوک زایمان باید معاینه شی و سرم فشار بزنی! منم گفتم وقتی سزارینم چرا این کارارو باید بکنید؟ زنگ زد به دکترم دکتر کفت معاینه نکنید سرم معمولی هم وصلش کنید خلاصه رفتم برا زایمان مامای اونجا دوباره اصرار که باید معاینه کنم منم گفتم نه باز زنگ زد به دکترم دکتر گفت بذار معاینه کردن گفتن خوبه یک سانتی باید سرم فشار بزنیم و همزمان خواست امپول رو خالی کنه تو سرم که من گفتم نه و نمیذارم اون لحظه دیگه سزارین هم نمیخواستم فقط میخواستم برم خونه گفتم اگه قرار بر طبیعی هس حداقل خودم دردم بگیره بهتره. از اون طرف ماما هی میگفت صبحانه بخور و من نمیخواستم ناشتامو خراب کنم باز زنگ زد به دکترم دکتر با ایما اشاره میگفت سزارینت میکنم و با زبون میگفت همکاری کن وضعیتت برا طبیعی خوبه تو که طبیعی دوس داشتی و اینا منم کفتم میخوام برم خونه گفت نه بچه مدفوع میکنه نمیشه گفتم صبحانه بخورم پس؟🥺 گفت اره باید جون داشته باشی زور بزنی که من فقط یه خرما خوردم چون داشتم از گرسنگی میمردم
مامان حامی مامان حامی ۲ ماهگی
چقدر انتخاب نوع زایمان چیز سختیه😑کاش خدا خودش همونی که به صلاحه رو برامون مقدر کنه
من چه قبل چه اوایل بارداری فقط میگفتم سزارین
همه چی دست به دست هم داد نزارن یعنی یجوری میشد کلا نظر من عوض شد
مثلا شوهرم به شدت مخالفت کرد و گفت نه پول میدم نه امضا
بچه بریچ بود سفالیک شد وزنش و دور سرش نرمال موند
فشار و .... نداشتم اضافه وزن نداشتم
کلاس رفتم همش از طبیعی تعریف کردن یا اکثر اطرافیان
ماما و دکترا فقط میگفتن طبیعی
منم خودمو سعی کردم آروم کنم ذهنمو جوری آماده کردم که یکم ترسم ریخت از سزارین ترس پیدا کردم نگاهم به طبیعی مثبت شد
ورزش و پیاده روی و یسری کارهای دیگه رو شروع کردم
کلی آموزش دیدم ماما همراه گرفتم
تقریبا آماده بودم که رفتم معاینه لگن بخاطر واژینسموس کمی که دارم کامل نزاشتم معاینه کنه دکتر هم سریع گفت تو سختت میشه طبیعی بهت سزارین پیشنهاد میدم
بعد به ماما همراه گفتم اونم گفت اگه واقعا همچین مشکلی باشه سختت میشه ولی میتونی شرایطتت خیلی خوبه برو جلی دیگه معاینه شو
از مامای دیگمم پرسیدم اون میگه دکتر بخاطر پولش میگه بیا معاینه کنم سفت کردن و ترس طبیعیه
شوهرمم یخورده نرم شده شاید اگه واقعا بگن نمیتونم بزاره برم سزارین
هی این ور اون ور هم مطلب از معایت طبیعی میخونم یا اطرافیان میگن سخته
الان من چیکار کنم😭😭😭😭😭😭 اینو هم بگم سر بچه تو لگنه
بخدا اصلا نمیتونم دیگه تصمیم بگیرم میترسم دست دست کنم دیر بشه