خانوما چیکار کنم شوهرم میگه نمیزارم بری سزارین و باید طبیعی بیاری حتی اگه پولشو کامل خودم بدم هم باز مخالفت میکنه
اوایل که از ترس میگفتم سزارین باز کوتاه اومدم چندتا تجربه خوندم کلاس رفتم با چندتا دکتر و ماما مشورت کردم طبیعی رو انتخاب کردم
ولی امیدوار بودم به اپیدورال چیزی
خلاصه از دو سه هفته قبل هر وقت حوصله باشه و وقت کنم ورزش انجام میدم
سر بچه اومده تو لگن
شیاف هم میخواستم شروع کنم دکتر گفت اصلا چیز گیاهی استفاده نکن
پس فقط خرما و آناناس میخورم و رابطه و دوش آب گرم و ماساژ پرینه
روحیمم خیلی خوب بود تا اینکه فهمیدم بیمارستان شهرمون اصلا اپیدورال استفاده نمیکنن یا هر بی حسی دیگه ای
دوباره خودمو باختم ولی گفتم چیز زیاد مهمی نیست
و دیروز رفتم معاینه لگن و متاسفانه نتونستم کامل اجازه بدم معاینه کنه
و دکتر هم انگار تکلیفش با خودش روشن نبود وقتی که نزاشتم
گفت تو نمیتونی طبیعی بیاری سر معاینه ها خیلی اذیت میشی بچه رو خفه میکنی
بعد چند دقیقه باز گفت شرایطت واسه طبیعی خوبه رو خودت کار کن که بتونی بزاری طبیعی واست خوبه و از این حرفا
و گفت تا جایی که گذاشتی سر بچه پایینه و لگنت هم خوبه
الان بخاطر اون حرفای اولش و مخصوصا که گفت بچه رو خفه میکنی
ترس همه وجودمو گرفته کلا روحیمو باختم کل شبو کابوس دیدم با اینکه اصلا نمیترسیدم یه ترس خیلی بدی باهامه
مشکلی با دردش ندارم فقط نگران جون بچه ام
به شوهرمم هر چقدر میگم حرف خودشو میزنه میگه خب میزاری معاینه کنن یا....اصلا درکی از این بیماری من نداره

۲۴ پاسخ

واقعا بهش بگو به توچه ربطی داره بدنه منه ترسه من توچراباید تصمیم بگیری بگو مگه تو اصلا میدونی طبیعی و سزارین یعنی چی
بنظرمن حالاکه انقدر ترس داری اصلا نرو سمت طبیعی تادیر نشده

عزیزم اگه همین واژینیسموس رو روانشناس برات تایید کنه خودش نامه میده بهت و سزارین میشی، من سر بچه اولم این کارو کردم و نامه تایید سزارین دادن

گلم من تجربه هردو زایمان دارم این تجربه سومم و همیشه میگم اگر می خواهی زود بلند بشی و سلامت سال ها زندگیت حفظ کنی حتما برو طبیعی من حتی حاضر بودم برای سومی ویبک کنم ولی دکتر گفت چون فاصله دوزایمانم کم نمیشه

عزیزم بنظرم تا دیر نشده برو سزارین
واقعاً عوارض رو جفت زایمانا دارن ولی شما وقتی واسه معاینه اینقدر اذیتی واسه زایمان خیلی عذاب می کشی

عزیزم گاهی دکترا الکی میترسونن
و حرف بیخود میزنن
خودم دو هفته پیش رفتم بخاطر پلاکت پایینم دکترم گفت تو نمیتونی زایمان کنی نه طبیعی ن سزارین گفتم یعنی چی پس چطور دنیاش بیارم
با وجود اینکه بچه قبلیمو با همین پلاکت طبیعی زایمان کرده بودم
ب هر حال خودتو جمع جور کن اگه نیاز ب مشاوره قبل زایمان داری برو مشاوره

حالا من خیلی به همسرت و نظرش کاری ندارم. چون اینجا هیچکس نمیدونه رابطه شما با همسرت چجوریه و آینده زندگی تونم واسه یه تصمیم نباید مشکل دار بشه
تلاش کن برای سزارین ولی اکر نشد نترس
من خودم واژینیسم شدید داشتم و سر زایمان طبیعی پنیک شدم
ولی دکتر حال روحی‌مو کنترل کرد و آرامبخش تزریق کردن و با کمک کادر بیمارستان من زایمان کردم و همه چی الحمدلله بخیر گذشت
دکترتم که گفته بچه خفه می شه یه لحظه عصبی شده و اون حرفو زده... نترس
تا خدا نخواد برگ از درخا نمیفته
ولی اون کاری که برات آرامش داره رو انجام بده و تلاش کن برای سزارین ولی اگر نشد، نترس
ولی دکتر و کادر درمانو اماده کن که ممکنه به لحاظ روحی آمادگیت کمتر باشه و باید همکاری بیشتری کنن

مامانایی که تجربه داشتین معاینه خیلی درد داره؟

منم میترسیدم از معاینه و خیلی در داشتم ولی نهایتا دوتا طبیعی زایمان کردم نگران نباش خفه نمیشه اون راه اومدن خودش بلده نترس

عزیزم نمی‌خوام بترسونمت جاریم هم از معاینه و طبیعی میترسید سر زایمان بچه مرده بدنیا اومد با شوک بچه رو زنده کردن اما چون تشنج کرده بود بچه از نظر ذهنی معلول شده بود تو سن 3سالگی فوت کرد
خیلی هم براش هم پدرش هم مادرش زحمت کشیدن
اما اگ واقعا می‌ترسی
برو سزارین
البته بگم طبیعی فقط موقعی ک بچه دنیا میاد درد داری مثل شکم درد شدید
بعدشم صدرصد بی حسی میزنن ب بدن
زیاد طبیعی رو غول کردن آدم اسمش میاد می‌ترسه

اول اینکه‌به همسرت بگو تو هرموقع خواستی بزایی برو طبیعی چقدر پرروان بخدا
بعد ببین اون لحظه انقدر جون بچه برات مهمه و دوست داری سریعتر پیش بره همکاری میکنی نهایت اگه دیدن نمیتونی میبرن سزارین تا اونجایی که شنیدم
در نهایت ببین ته دلت بیشتر با کدومه

توکلت به خدا باشه نترس

بهش بگو من میخوام‌ سزارین کنم تو هروقت زایمان کردی طبیعی برو زایمان‌کن😕

کاش شوهرا یک درصد دردی که ما حین معاینه می‌کشیم رو تحمل میکردن بعد در مورد طبیعی آوردن تز می‌دادن!!

واقعا نوع زایمانت به شوهرت ربطی نداره مگه اون میخواد بزا ،،بگو تو هروقت حامله شدی طبیعی بیار .بهش حس ترس بده بگو من طبیعی میارم ولی اگه خدایی نکرده بچه چیزیش بشه تقصیر تو منم دیگه باهات زندگی نمیکنم😊

انقدر ب همسراتون باج ندید ک واسه بدن شما تصمیم بگیرن

چه معنی داره مردا توی این چیزا دخالت کنن؟ مگه شوهرت میخاد دردشو بکشه؟ بهش بگو دکتر گفت لگنت خوب نیس ممکنه بچه خفه بشه، من جات بودم این کارو حتما تلافی میکردم میگفتم باید باید یه سرویس طلای خیلی گرون برای چشم روشنی بخری برام،اگه هم میگفت نمیتونم قبول نمیکردم، به نظرم خیلی رو میدید به شوهراتون

طبیعی سخته اگه آستانه تحمل دردت بالاست برو وگرنه اگر جیغ و داد کنی بهت نمی رسن ....حالا وقتی برا یه معاینه نزاشتی دکتر برات انجام بده مطمئن باش موقعی که دردت شدید باشه هم نمیزاری ..

عزیزم از دیروز کلی تاپیک گذاشتی راجب این موضوع واقعا اینجا کسی نمی تونه کاری کنه در این رابطه ، اگه انقدر استرس داری و خب شرایطت اینجوری هست که میگی تا وقت هست برو دکتر منم نه لگنم مناست زایمان طبیعی هست نه از نظر روحی تو خودم می بینم ، برو متخصص اعصاب و روان و نامه بگیر چون اضطراب داری موقع معاینه بعدشم اینکه به همسرتون بگین این استرس ها نه برای مادر نه بچه خوب نیست خدایی نکرده افسردگی بعد زایمان نگیری شاید اینجوری قبول کرد 🌹

عزیزم یعنی چی؟ چه همسرییه اخه؟ شمره مگه؟ ی پا وایسا. بگو دکتر گفته نمیتونم. اصلا چیزی ک مربوط ب اون نیست و مگه حق داره نظر بده؟ ببخشیدا عصبی شدم

منم دقیقا خاستم برم طبیعی و رفتم معاینه فهمیدم من اصن طاقت معاینه ندارم چ برسه ب زاییدن شوهرمم هی طبیعی طبیعی می‌کرد منم ی بل بشویی راه انداختم ک الان میرم سزارین ول کن بابا ایقد باج نده الان حال خودتو و بچت مهمه یا تصمیم شوهرت اصن چرا نمیدونم دخالت میکنن دیگ همونطور ک 9 ماه زجر کشیدم بفکر بچمونیم من خالم شوهرش هی میگفت طبیعی طبیعی ب زور رفت طبیعی بماند ک کل صورت بچش رنگ و کبودی شد تا چن ماه الان همش شوهرش مسخرش میکنه واژنت گشاد شده سر این چجوری از فلان جات درآومده از این حرفا تصمیم آخرو خودت بگیر

اصلا بد به دلت راه منم دیروز انقد بهم استرس دادن شب خاب دیدم وزیراعظم تو جومونگ اومده بهم میگه درد داری😐😐
به منم میگن بچه رو خفه میکنی

برو سزارین به شوهرت بگو مشکل داشتم اورژانسی سژ
سزارین شدم

برو یه بیمارستان دیگه.
مگه‌فقط یه بیمارستان هست؟؟
دکترت بیاد بالا سرت ببینه نمیتونی سزارینی میشی.
خودت نمیذاری کامل معاینه کنن؟؟
بخاطر ترس یعنی؟؟

همسر منم همش میگه طبیعی طبیعی
ولی منم میترسم
نمیدونم چیکار کنم ....امید وارم بچم بریچ باشه لحظه های اخر سزارین بشم

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی هفته سی‌ونهم بارداری
خانومای با تجربه بیایید تاپیکم نظر بدین بخدا واسه هر کدومتون یه توحید میخونم فقط صادقانه بگید
بنظر شما با این شرایط من اگه زایمان طبیعی انتخاب کنم سخت میشه یا آسون میدونم نمیشه دقیق گقت ولس باز تقریبی
امروز ماشالله ۳۷ هفته و ۵ روز بودم
وزن جنین هم ۳ کیلو و ۱۰۰ گرم بود
دور سرش ۹۲ میلیمتر
خودم قدم بلنده
ورزش و پیاده روی از دو سه هفته پیش کم و بیش شروع کردم
خاکشیر چند باری خوردم خرما خیلی میخوردم آناناس از امروز شروع کردم
رابطه هم یبار فقط هنوز داشتم دوش آب گرم هم چند روز یکبار سعی میکنم برم ماساژ پرینه انشالله از فردا شب
فقط کپسول گل مغربی دکتر گفت استفاده نکنم با دمنوش وحتی خاکشیر رو قطع کنم
بیمارستانی که قراره برم تر و تمیزه فقط هیچ نوع بی حسی استفاده نمیکنن
ماما همراه گرفتم
امروز رفته بودم واسه معاینه بخاطر واژینسموس که دارم کامل نزاشتم معاینه کنه ولی گفت تا جایی که گذاشتی لگنت خوبه و انگار سر بچه هم پایینه و به زودی زایمان میکنی انشالله
قبلا با اعتماد. بنفس به استقبال زایمان طبیعی میرفتم ولی بخاطر دوتا مشکل خیلی سست و ناامید شدم یکی همین واژینسموس که میترسم همکاری نکنم یکی هم بی حسی نمیزنن
مامان حامی مامان حامی هفته سی‌ونهم بارداری
مامان حامی مامان حامی هفته سی‌ونهم بارداری
من خداروشکر نوع زایمانمو فعلا انتخاب کردم طبیعی میارم انشالله واسم دعا کنید چند روز دیگه هم میرم معاینه لگن و باز سونو وزن
که اگه لگنم خوب باشه و وزن بچه هم زیر ۳ و نیم دیگه قطعی طبیعی بیارم
به شماها هم پیشنهاد میدم اگه شرایطتتون اوکیه این فرصت رو از دست ندین و حتما طبیعی زایمان کنید
منو می‌شناسید که مدام دلم میخواست سزارین بشم به هر قیمتی که شده ولی خب نظرم واقعا عوض شد البته اولش شوهرم و ... زیاد دخالت کردن سر لج افتاده بودم میگفتم حتما سزارین
ولی گفت با کی لج میکنم بخاطر خودم میرم طبیعی
البته اینو هم بگم اونایی که سزارین اجبارین که خب طبیعی سمه واسشون
یسری ها هم هستن فوبیای شدید از سزارین دارن
یا حالا به هر دلیلی اصلا آمادگی روحی و جسمی واسه طبیعی ندارن خب واسه اونا هم سزارین اختیاری خوبه
دلایلی هم که زایمان طبیعی رو انتخاب کردم پایین میگم
البته من فعلا تجربه نکردم شاید اصلا خدای نکرده بعد تجربه پشیمون شدم
و اینکه بدن با بدن فرق داره هم درسته و هر دونوع زایمان هم درد دارن و هم سختی