رویا ۳ روزه که تهوع داره و اصلا اشتهایی واسه غذا نداره میگه رو دلم مونده
اونروزی ک اینجوری شد ناهارش کدوپلو با تخممرغ داشتیم عاشقشه همیشه میخوره منتها غروب ک از خواب پاشد میگفت حالم بده شامم نخورد و همینجووور اشتهاش کم شد تا امروز
هرچی هم ترشی و نوشابه میخوره خوب نمیشه😔
قانون خونه ما اینه ک حتما باید روزی ۸ لیوان اب بخوریم،حالا هرچی آب میخوره میگه بدتر میشم😓
قانون دوم اینه ک درست کردن ناهار با منه و شستن ظرفای ناهار با رویا ، درست کردن شام با رویا و شستن ظرفای شام با من
حالا امروز از شانس دختر من کللی قابلمه بود😅خیلی از شستن تابه و قابلمه بدش میاد گفتم مامان جان تو استراحت کن من میشورم گفت نه میشورم تو دستت درد میکنه استراحت کن
تازه روشنارو بردم بیرون دور بزنیم برگشتم دیدم خونه بوی غذا گرفته دیدم بچم مواد شام امشبو (پیراشکی پیتزایی) آماده کرده خودش رفته حموم دوش بگیره🥲❤️🫂
گاهی میگم خدایا شکرت ، شکرت که ۱۷ سال پیش بهم همچین دختری دادی و تونستم درست تربیتش کنم🥲

راستی بچها من چند ماهه ک مچ دست راستم خیییلی درد میکنه بیشتر زمانی ک بهش فشار‌ میاد مثلا روشنا بغلمه و.. حالا هی میخوام برم دکتر ی عکسی چیزی بگیرم وقت نمیکنم باید پیش چ دکتری برم؟؟🤕

تصویر
۱۰ پاسخ

ببخشی این غذاروچطوردرست میکنی بهم میگی.ببخش

راز تربیتت رو بگو بهمون

خدا حفظش کنه براتون❤

چ رابطه قشنگی خداحفظتون کنه برای هم😍😍😍😍☺️☺️☺️

خدا حفظش کنه قشنگم

دکتر ارتوپد باید برین

وای عزیزم کیف کردم حقیقتا از این تربیت کردنت افرین😍😍ماشالا به رویا جان

ماشاالله بهتون عجب دختری تربیت کردین

دختر داشتن نعمت خب ببرش دکتر

بچت یک‌سالشه اینکارو میکنه؟

سوال های مرتبط

مامان دلین مامان دلین ۱۴ ماهگی
چقد این مردا خرنو نفهمو احمق
بارها بش گفتم جلو دلین به من‌ نگو با بچه اینطوررفتار نکن دعواش نکن کاریش نگیر داد نزن بچه حالیش میشه کم کم عادت میشه و عادت بچه ک از من حساب نبره غیراز اون تورو هم ادم حساب نمیکنه توروت وایمیسه اینقد ک رو میدی الان ک هیچ بزرگتر بشه خیلی چیزارو میفهمه ولی عادت تو از بین نمیره هزار بار گفتم من اگه دعواش میکنم تو نگو‌ نکن فلان به دلین بکو‌کاره بذی کردی ک بفهمه ما درست میگیم ما پشت همیم
بعد اومد بوسم کنه ک مثلا خودشو خوبه جلوه بده جلو دلین ک نگا من رفتم مامانتو بوس کرذم ولی مامانت با تو بدرفتاری کرد منم پسش زدم پاشد رف تو‌پذیرایی بخوابه چند روزه بش میگم بابا بچه رو پیش خودت بخوابون بذار به تو عادت کنه منم دست دلینو‌گرفتم گفتم پیش بابات بخواب خودشو راحت میکنه درو اتاقم بستم ک نیاد پیش من اومده سیوشرتشو تنش کرده بردش بیرون تو‌ماشین خوابوندش خودش هرچی گفتم بچه رو بیار سرما میخوره برا من خط و نشون میکشه
رفتار خودشو با خودش کردم ناراحت شد ولی من حق ندارم ناراحت بشم من ادم نیستم جلو بچه منو‌خوردو کوچیک میکنه
هرچی زنگش میزدم جواب نمیدادک . بچه رو بیاره سرماش نده خودش صب میگه بچم تو ماشین هی گفته بریم بریم بریم حالا معلوم نیس گریه هم کرده یا نه میگه منو میخواسته یه یکساعتی نیاوردش ک اومد بالا بش پیام دادم اگه نیاریش سرما بخوره باید بشینی خونه پرستاریشو بکنی من حوصله ندارم دیگه مغزم نمیکشه
حالا دیشب یهو بیدار شد با گریه اومد سمت من بغلم خوابید اون موقع هم خوابید همش تو خواب ناله و گریه میکنه بچم 😭 اگه میزدم بچه رو ردش خپب میشد ولی اسیب روحی ک به بچه وارد کرده رو چه جوری خوب بشه