اومدم تلخک زدم به سینم که پسرم شیرمو نخوره
خورد دید تلخه انقد گریه کرد دلم سوخت شستم دادم بخوره
چقد سخته از شیر گرفتن😓

اگه قصدت قطعی از شیر گرفتنه باید تحمل کنی و با گریه هاش وا ندی
این طوری که با گریه هاش بدی بخوره که نمیتونی از شیر بگیریش
یه باره اش کن هم خودتو راحت کن هم بچه رو

من رژ زدم گفتم زخم شده

الهی

من رژ زدم گفتم اوف شده روزو قطع کردم تا ی هفته شب رو دادم بعد کلا قط کردم واقعا سخت بود از نظر روحی روانی پسرم خیلی ادیت شد بداخلاق شده بود بهونه گیر خیلی سخت بود باید پا بذاای رو احساساتت و بهش شیر ندی

ولی اینطوری بیشتر اذیت میشید نکن توروخدا الان تا دوهفته فکر از شیر گرفتن و از سرت بنداز چون بد عادت تر میشه
منم تلخک زدم روز اول میخواست روزای دیگه نشون میده میگه تلخ

من سینمو رژ زدم گفتم اوف شده دیگ نخورد

شما صبح ی دلسیر شیر بده بعد لاک تلخ بزن دیگه نده بخوره آخر شب ببر بیرون تو‌ماشین تابش بده گیج خوابش کن بیار خونه وقتی خوابید تو‌خواب یکم بده بخور اصلا تو بیداری نده ب چندروز سخت هست ولی میگذره

عزیزم منم هنوز نگرفتم گفتم تا دوسال میدم البته شیرمم کمه. عزیزم بزن گوگل ی دعا و سوره هایی هست ک معجزه میکنه برا راحت جداشدن از شیر اونارو بخون ب یکی از ائمه هم متوسل بشو. روش ۴ در ۴ میگن خوبه بزن گوگل

یهو از شیرنگیر اول شیر روزو قطع کن بعد کم کم شیر شبو بگیرازش تو خواب بهش شیرپاستوریزه بده یبار اونم برا اینکه تا صب بیدارنشه

خب دیگه باید مصمم باشی اینطوری میفهمه و سواستفاده میکنه

سلام من رژ لب زدم دید گفت اوف شده دیگه نخورد ولی تا یک هفته توی خواب دادم بعد دیگه کلا قط کردم خدارو شکر یادش رفته دیگه مجبور شد شیر پاستوریزه میخوره

خیلی کار بدی کردی
خیلی کارو برا خودت سخت کردی

این طوری که اگه دلت بسوزه نمیشه از شیر گرفت گریه میکنه دیگه باید تحمل کنی