سلام خانم های اراکی.خواستم از تجربه امروزم واستون بگم،بخاطر حرکت نکردن بچه ام با پزشکم تماس گرفتن گفت هم باید سونو بده هم نوار قلب و nst ولی چون بیمارستان خصوصی سینا سونو نداره بره سینا آشتیانی.منم رفتم اونجا،برخوردشون فوق العاده بد بود،تخت هاشون خیلی ارتفاع بلندی داشت و اصلا مناسب خانم باردار نبود،اتاقی ک بودم اصلا پنجره نداشت،اصلا در اون حد که میگفتن تمیزه تمیز نبود،غذاشون افتضاح بود،مثلا میگن پرستار هاش با تجربه هستن واسه یه آنژوکت ۵بار رگم رو پاره کردن و کلی خونریزی کرد،چندتا خانم واسه زایمان اونجا بودن فوق العاده ناراضی بودن‌ و یکیشون تجربه زایمان تو گردو رو داشت و گفت اونجا خیلی بهتر بوده اشتباه کردم اومدم اینجا.
ببینید من استراحت مطلق بودم یه ویلچر بهم نمیدادن با زور و دعوا و بحث همسرم گرفت.
گفتم شاید بدردتون بخوره.
انشاالله همیشه خودتون و کوچولوتون سالم باشید🤲❤️

۷ پاسخ

‌ولی دولتیه بیمارستان های دیگ خیلی هزینه داره بدون بیمه و اینکع اگ بچه بره دستکاه دوباره انتقال میدن سینا اشتیانی چون دستگاه هاش مجهز تره

اونو نمیدونم ولی اب زیاد بخور چند روز میوه نخور برنج و نونم نخور خودش درست میشه

عزیزم بچه منم امروز هیچ تکون نخورد چون استراحت مطلق بودم دکتر نرفتم گفتم اگه فردا تکون نخورده میرم
برای شما بیمارستان چی گفت ؟؟

سلام عزیزم خوبی آره منم اونجا عمل کردم بخش بستریش بهتره ولی اخلاق پرستار هاش صفره

عزیزم کاش از اول میرفتی گردو 🥲not گرفت خوب بود؟

سینا اشتیانی کجاست

این بیمارستان کجاست ؟؟؟ سردشت؟؟

سوال های مرتبط

مامان نقل نبات مامان نقل نبات ۳ ماهگی
سلام مامان های عزیز میخوام تجربه تو هفته ۲۸ تا ۲۹ بارداری بگم ..... مخصوص گروه خونی منفی .... دو روز بود متوجه شده بودم بچم تعداد ضربه هاش خیلی ضعیف شده و خودش رو یه گوشه شکمم جمع کرده بود انگار بچه اون شیطنت قبلش رو نداشت.... زیر دلمم یه درد خفیفی احساس پریودی هم داشتم .... نگرانیم داشت بیشتر می‌شد خب چون دکتر استراحت نسبی داده بنا به شرایطی که دارم سعی کردم با شیرینی جات به پهلو خوابیدن شیاف این چیزا شرایط رو عادی کنم .فردا شب دیدم نه واقعا بچم خیلی حرکت هاش ضعیفه ..... به همسرم گفتم بریم بیمارستان این طبیعی نیست که بچه آرومه .... قسمت زایشگاه رفتم آزمایش خون و سونوگرافی و تست nst انجام دادم ..... تو سونو گفتن دقیق حدس زدی بچه خودش رو جمع کرده ..... قند جواب nstهم اومد پرستار اون بخش با بدخلقی گفت خوبه خانم برو هیچی نیست چه توقع هایی از یه جنین ۲۸ هفته ای داری .....برو خانم واقعا آدم تعجب میکنه از یه سری خانم ها که وقت بی وقت احساس میکنن سری باید بیان بالاسرمون ازش خواستم با احترام حرف بزنه ولی متاسفانه درکی از حرف من نداشت برگه nst رو هم نداد با پرخاشگری گفت دست خودمون میمونه 🤨
بهش گفتم من فکر میکنم امپول روگام رو باید بزنم نظر شما چیه گفت خانم هیچی نیست بخدا عادیه ... برای خانم ماما هفته ۲۸ فقط عدد بود ولی برای من ۲۸ هفته یعنی دنیا ....
یعنی ۱۹۶ روزه که قلبت برای دوتا می تپه
۲۸ هفته درسته ۹ ماه نشده ولی برای من یه عمر بود
هنوز پاهای کوچولوش روی زمین نیومده ولی ردش روی دل من مونده هنوز صداش رو نشنیده بودم ولی من که هرشب باهاش حرف میزدم ......