۳ پاسخ

منم اوایل با پسرم همین مشکل رو داشتم تازه اون ۶ سالش بود که خواهرش بدنیا اومد بازم حسودی میکرد وقتی میدید منو باباش دور خواهرشیم میرفت یه گوشه گریه میکرد ما میبردیمش بیرون براش هدیه میخردیم گاهی میگفتم این هدیه از طرف خواهرته تا کم کم بهش عادت کرد همه چیز براش عادی شد

سعی کن با کمک پسر بزرگت به گوچیکه رسیدگی کنی مثلا بگو کمکم کن داداشی رو پوشک کنیم یا بیا باهم شیر داداشتو بدیم و سعی کن بهش توجه کنی که فکر نکنه یه نفر جدید اومده مامانو برده برا خودش. گاهی هم بسپرش به شوهرت ببره بیرون بچرخونه و سرگرم بشه یا گاهی کوچیکه رو بده شوهرت بگیره خودت برا بزرگه کاری که دوست داره انجام بده

بهش محبت کن وقتی اون پیشته محبتی به داداشش نشون نده
سعی کن خودش رو تنها ببری پارک
براش هدیه بخر
بش بگو من دوست تو بیشتر دارم

سوال های مرتبط