دیگه امروز نامه سزارین رو میگیرم ولی هیچوقت مامایی که بهم توهین کرد رو نمیبخشم واقعا قلبم شکست و تو ماشین کلی گریه کردم
انتخاب من طبیعی بود با وجود ترسی که داشتم بخاطر عوارض سزارین و اینکه بچه زیاد دوست داشتم
کلی ورزش کردم سر بچه قشنگ پایینه دردهای کاذبمم شروع شده
اصلا بیمارستان دولتی پرسنلش افتضاحه کلا
پیش یه دکتری میرفتم اومد معاینه کنه جیغ زدم و نتونستم تحمل کنم بهم گفت واژینسموس داری و طبیعی واست خیلی سخته بهت سزارین رو پیشنهاد میکنم
بعدا خواهرشوهرم پرسیده بود میگفت خودش اصرار داره به سزارین و کلی چرت و پرت دیگه
خلاصه این هیچی حداقل جلو خودم اخلاقش خوب بود
الان خواهرشوهرم میگه دروغ گفتی و دیگه نگو کلا خراب شدم پیشش
امروز بخاطر لکه بینی و درد رفتم بیمارستان به طرف گفتم من فقط میخوام ان اس تی بدم گفت نمیشه باید معاینه هم بشی
گفتم باشه ولی قبلش گفتم من شرایطم اینه واژینسموس دارم سعی میکنم همکاری کنم ولی شما هم هوای منو داشته باش
اولش یکم غر زد بعد گفت باشه نگران نباش بخواب
خوابیدم چندتا نفس عمیق کشیدم اجازه دادم معاینه کنه بخدا جیغ هم دیگه نزدم فقط یخورده ناله کردم
ولی متاسفانه بخاطر مشکلم ناخودآگاه خودمو میکشیدم عقب و سفت میکردم
که کلی سرم داد زد گفتم بزار یکم ریلکس کنم بعد دهانه رحممو ببین چندسانته ولی دیگه معاینه نکرد
هر چی از دهنش در اومد گفت که حامله شدی دردسرش آوردی واسه ما
برو همون سزارین شو میخوای بیای اذیتمون کنی
به درک برو تو راه بزا
خیلی حرفا زد منم کلا روحیمو از دست دادم و دیگه میرم سزارین
دعام کنید حداقل با این یکی اوکی باشم

۱۶ پاسخ

من خودم جرشون میدادم ب کنار
همسر من بود همونجا همشونو چال میکرد ک دیگه جرعت نکنن بهم چیزی بگن چه ماما و چه خواهرشوهر
واقعا تعجب میکنم ک همسر شما چرا اجازه میده باهاتون همچین رفتاری بشه

انقدددددد سزارین خووووبه که بعدش فقط خداراشکر میکنی که شرایط اینجوری برات پیش رفت
طبیعی ها تا یک ماه بعد خیلی‌هاشون هنوز نمیتونن راحت بشینن
سزارین بعد یک هفته سرپایی
فقط راحت بگیرش

اخرش میگفتی به مامای همه مثل تو غار علیصدر نیستن تو خیلی کار کشیدن ازت معلومه فقط بلدی توهین کنی بیتربیت بعدم میومدی بیرون دوتا فحش دیگم میدادی دلت خنک میشد

میگفتی ری د م پس کلت زنیکه نفهم یه مشت گاو تو بیمارستان به زن باردار توهین میکنن

سزارین خیلی بهتر از طبیعیه

شاید میخوان پول بیشتر بگیرن که سزارين و پیشنهاد میدن
کدوم بیمارستانی از پول بدش میاد؟

اصن درک ندارن کثافتا منم خیلی اذیتم کردن خیلی بد اخلاق بودن

خیلی راحت می‌رفتی به سوپروایزر مرکز گزارشش میکردی

خدا کمکت کنه هواتو داشته باشه عزیزم انشاالله بسلامتی سزارین کنی وبا دلخوشی نینی تو بغل بگیری

خدا نبخشتشون بی ادبا بگو وضیفتونه مگه داری مجانی کار میکنی بگو میرم رییس بیمارستان شکایت میکنم
به نضرم یه بیمارستان دیگه برو اگه هم پول سزارینو داری برو خصوصی ماماهمراه بگیر برا طبیعی بهترته

چقدر بیشعور 😐
کسی بازن باردار اینشکلی حرف میزنه تو روح اونی که به اینا مدرک میده

اگه دلتون میخواد طبیعی بشین حتما حتما ماما همراه یا خصوصی بگیر هرکسی حق معاینتو ندارن از اول تا آخر خودش بالا سرته

هیچی بهش نگفتی‌؟
میزدی لهش میکردی😶

وای منم خودمو سفت میکنم خیلی درد میاد معاینه کردن

نگران نباش اصلا سزارین بد نیست فقط شب اول ممکنه یکم سخت بگذره

چرا نریدی بهش؟؟

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی روزهای ابتدایی تولد
چقدر انتخاب نوع زایمان چیز سختیه😑کاش خدا خودش همونی که به صلاحه رو برامون مقدر کنه
من چه قبل چه اوایل بارداری فقط میگفتم سزارین
همه چی دست به دست هم داد نزارن یعنی یجوری میشد کلا نظر من عوض شد
مثلا شوهرم به شدت مخالفت کرد و گفت نه پول میدم نه امضا
بچه بریچ بود سفالیک شد وزنش و دور سرش نرمال موند
فشار و .... نداشتم اضافه وزن نداشتم
کلاس رفتم همش از طبیعی تعریف کردن یا اکثر اطرافیان
ماما و دکترا فقط میگفتن طبیعی
منم خودمو سعی کردم آروم کنم ذهنمو جوری آماده کردم که یکم ترسم ریخت از سزارین ترس پیدا کردم نگاهم به طبیعی مثبت شد
ورزش و پیاده روی و یسری کارهای دیگه رو شروع کردم
کلی آموزش دیدم ماما همراه گرفتم
تقریبا آماده بودم که رفتم معاینه لگن بخاطر واژینسموس کمی که دارم کامل نزاشتم معاینه کنه دکتر هم سریع گفت تو سختت میشه طبیعی بهت سزارین پیشنهاد میدم
بعد به ماما همراه گفتم اونم گفت اگه واقعا همچین مشکلی باشه سختت میشه ولی میتونی شرایطتت خیلی خوبه برو جلی دیگه معاینه شو
از مامای دیگمم پرسیدم اون میگه دکتر بخاطر پولش میگه بیا معاینه کنم سفت کردن و ترس طبیعیه
شوهرمم یخورده نرم شده شاید اگه واقعا بگن نمیتونم بزاره برم سزارین
هی این ور اون ور هم مطلب از معایت طبیعی میخونم یا اطرافیان میگن سخته
الان من چیکار کنم😭😭😭😭😭😭 اینو هم بگم سر بچه تو لگنه
بخدا اصلا نمیتونم دیگه تصمیم بگیرم میترسم دست دست کنم دیر بشه
مامان 🩷🩷🩷 مامان 🩷🩷🩷 روزهای ابتدایی تولد
تجربه من از زایمان
من قبل اینکه زایمان کنم خیلی دوس داشتم طبیعی زایمان کنم سونو ۳۲ هفته رفتم گفت بچه سفالیکه دیگه سونو نرفتم مامای خصوصی گرفتم بهم ورزش داد و گفت پیاده روی کنم و اینکه دیگه لازم نیست برم پیش دکتر خودش منو معاینه کرد یه بار گفت لگنت خوبه بار دوم گفت بد نیس که کاش میرفتم دکتر هم معاینه می‌کرد سونو هم کاش ۳۷ هفته میرفتم من ورزش ها رو بعضی روزا انجام می‌دادم دیگه وقتی همه کارام رو انجام دادم روز بعد با ورزش و پله نوردی کیسه آبم باز شد رفتم زایشگاه اونجا معاینه کردن گفتن ۱ سانت بازه که مامای خودم آخرین بار گفته بود ۳ سانت بازه زنگ زدم بهش گفتم اونم با پرستارا صحبت کرد قرار شد ۴سانت که باز شد بیاد خلاصه منو بردن لیبر یه ماما اومد منو معاینه کرد هنوز درد نداشتم گفت اگه تا ساعت۱۲ دردات شروع نشن آمپول فشار میزنن دیگه ورزش بهم داد انجام دادم ساعت ۱۰ یا ۱۱ بود آمپول فشار زدن ساعت ۱۲ بود معاینه کردن ۴ سانت باز شده بودم زنگ زدن ماما اومد منم چون آمپول فشار زده بودن دردام شروع شده بود خیلی شدید بودن جوری که نم میتونستم بشینم نه ورزش کنم خلاصه ماما اومد معاینه کرد که من تازه اونجا فهمیدم معاینه چیه😑با هر سختی بود معاینه شدم چند بار ورزش هم خیلی سخت بود انجام دادنش که اونجا پشیمون شدم از انتخاب طبیعی کاش رفته بودم سزارین خیلی بهم گفته بودن نرو طبیعی پشیمون میشی گوش نکردم خلاصه بعد کلی درد کشیدن و معاینه شدن فول شدم که آخر معاینه کردن من چون بچه بجای سرش صورتش تو کانال بود دکتر کشیک اومد منو اورژانسی سزارین کرد اینطور من هم درد طبیعی کشیدم هم سزارین شدم ولی اگه برمیگشتم عقب اصلا زیر بار زایمان طبیعی نمی‌رفتم خیلی سخته
مامان 🩷معجزه🩷 مامان 🩷معجزه🩷 ۲ ماهگی
#زایمان_طبیعی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۱

منم دیگه بلاخره وقت کردم بیام تجربه ام رو درباره زایمان طبیعی بنویسم
من از ۲۲هفته میرفتم کلاسای زایمان که بهداشت میفرسته و خیلی خوب بودن برام و تقریبا از ۳۰هفته ورزش های سبک گفته بود انجام بدیم و من هفته ۳۴که رفتم پیش دکترم و اون بهم گفت چون قدت بلنده برو طبیعی و کلی تشویقم کرد و منم جرعت پیدا کردم و گفتم میرم طبیعی خلاصه دیگه افتادم دنبال ماما همراه و بعد کلی پرس و جو فرناز محمدی رو انتخاب کردم چون هم تو فامیل های ما زایمان انجام داده بود هم تو کلاس کلی تعریفشو میکردن ۳۶هفته رفتم پیشش معاینه و بعد معاینه لگن بهم گفت که خیلی خوبم برای زایمان طبیعی و دهانه رحمم هم یک سانت باز هست و منم خوشحال از اینکه دیگه دهانه رحمم بازه و زود زایمان میکنم بهم هم گل مغربی داد و به همراه کلی ورزش و از ۳۶هفته دیگه من جدی ورزش ها رو شروع کردم و پیاده روی و پله نوردی هم کلی داشتم هر روز میگذشت و من هیچ دردی نداشتم….