موقعی که بارداریم شبو روز استرس داریم و فقط میخوایم زایمان کنیم و بچمون بغلمون باشع ،موقعی که بچه بدنیا میاد تازه اونموقع سختی ها شروع میشه مخصوصا اگه مامان اولی باشی اوایل درد زایمانت ب کنار درد اینکه بچت سینتو نمیگیره و گریه میکنه هم ب کنار اینکه افسردگی بعد زایمانت شروع میشه هم ب کنار چون هنوز دلخوشی ک خونوادت پیشتن ولی امان از اون روزی که مامانت بره خونشون و تو میمونی و یه دنیا غم یه دنیا نابلدی ن بلدی درست بشوریش ن بلدی درست شیرش بدی ن میتونی خونتو تمییز کنی نه میتونی اشپزی کنی نه ب خودت برسی ،وقتی میبینی صورتش جوش شده و تو غصه میخوری،وقتی میبینی شکمش درد میکنه و تو هیچ کاری ازت برنمیاد ،وقتی سوخته میشه و عذاب وجدان داری که نکنه خوب نشستمش خوب خشکش نکردم نکنه من چیزی خوردم که شکمش درد میکنه نکنه من بلد نیستم خوب بهش برسم که وزن نگرفته و اینگونه است که روز ب روز استرست بیشتر میشه واسه همینه میگم بارداری خیلی بهتره بخدا ازش لذت ببرید ♥️

۶ پاسخ

ای جانم عزیزدلمممم
من سنم پایین بود ... تمام سختی هارو تجربه کردم و بسوزه پدرش ... که پدرمون سوزوند...
تحمل کن مامان اولی ...
مامان جان تو نمیدونی در کنار این همه سختی دخترت رفته رفته میشه یه تیکه از وجودت ... با اولین قهقه های پر صداش... با اولین غلتش با اولین دندونش با چهار دستو پا رفتنش ... با راه رفتنش ... تمام سختی هایی که کشیدی ها تو یه دقیقه یادت میرن ... از ته دلت شکر میکنی واسه یه نعمت اللهی واسه همدمی که تا آخرش داری ...
تو خدای بچتی... الکی نیست بهشت زیر پاته, تحمل کن مامان جان....

دقیقا ☹️☹️بنظرم بارداری با همه اون استرس و چالشایی ک داره خیلی راحت تر از دوران بعد زایمانه...
بعد زایمان سخت ترین روز ها رو مادر داره سپری می‌کنه...عیبی نداره خونه بهم ریخته باشه...عیبی نداره غذا شور میشه یا بی نمک همه اینا میگذره و همه چی برمیگرده سرجاش مهم اینکه شما خودتون رو تو عذاب قرار ندین و در کنار همه این چالش ها به خودتونم فکر کنید...شما برای فرزندتون بهترین مادر هستید...
خیلی زود قلق همه چیز میاد دستتون.

وای وقتی سینه نمیگیره خیلی بد گریه می‌کنه ادم دلش میره☹️😭

حق بود

حرف دل همه رو زدی 😭 وقتی میخوابه انقد مظلومه بعدنگاش ک میکنم گریه ام میگیره میگم من مادر خوبی براش هستم یانه🥺 توبارداری چقد میخوابیدم الان آرزوم شدع یه دقیقه بی استرس بخوابم

دقیقا همه این چیزارو من دارم تجربه میکنم و خیلی استرس داره👌

سوال های مرتبط

مامان رستا مامان رستا ۲ ماهگی
بزارین بگم حس و حال بعد از زایمان چجوریه
با اینکه بچه تو میگیری بغلت و حس خوبی داری ولی در عین حال میتونی دچار فروپاشی روانی باشی.
دوران حاملگی که کلا انگار هیچی نداری فقط یه شکمه که هی داره بزرگ میشه هرازگاهی تکونم میخوره
خسته میشی از بی خوابیای شبانه، از وزن سنگین، از شب ادراری ها
و دردای دیگه که تو دوران حاملگی میاد سراغت
حالا این وسط یهو وقت زایمانت میرسه و همه زندگیت میفته رو دور تند
به خودت میای میبینی یه بچه انداختن تو بغلت که بار مسئولیتش رو دوشت سنگینی میکنه در صورتی که خیلی خسته ای.
انتظار داشتی کاش یکی بهت میگفت میتونی بعداز زایمان یه مدت بری استراحت کنی فکر هیچی هم نکنی ولی همچین چیزی نیس.
وقتی درد داری فکر گریه های بچه رو باید کنی فکر شیرش و چیزای دیگه.
با اینکه با خودت درگیری و نمیدونی الان کجای زندگیت هستی
اصلا این بچه برای تو چیه یا تو برای اون بچه کی هستی؟
بعضی اوقات حتی حسی به بچه هم نداری حتی عصبیت هم میکنه.
دلت میخواد بزاریش یه جایی و یه مدت بری برای خودت.
میخوام بگم میگن دوران بعد از زایمان شیرینه بله شیرینه
ولی در صورتی که با احساسات خودت کنار بیای
این احساسات کاملا نرماله
چون یه مدت مادر گیجه چون نمیدونه تو زندگی الان چه نقشی داره.
پس با احساساتتون کنار بیاین. با همسرتون حرف بزنین بهش بگین این حس رو دارین.
هیچ روانشناسی اونقدر که همسرتون بهتون کمک میکنه، کمکژ نمیتونه کنه.
حستونو بریزین بیرون اگر میخواین موقع بچه داری روحیه خوب و سالمی داشته باشین❤️❤️