شما بچه‌هاتون ماماناتون رو با چه اسمی میشناسن؟
منکه مامانم دوس داشت بهش بگن ننه و همه نوه‌ها میگن ننه و دختر منم بگی ننه میدونه منظور مامانمه(مامانم سنش هنوز شصت هم نیست)
مادرشوهرم ولی تعیین نکرد اصلا از اول که دخترم چی صداش بزنه😑
نمیدونم چرا ذوق این زن انقد کمه!
اصلا دختر نداشته و خب دختر منم اولین نوه پسریشه هرکی بود الان واسه نوه‌اش سر و دست میشکست ولی این خیلی خونسرد
ماهم نمیدونستیم باید بهش چی بگیم، من و شوهرم وقتی میخواستیم بریم خونشون بازم خودمون میگفتیم بریم خونه اونیکی ننه😅🤷‍♀️
اونم بیشتر وقتا میخواد دخترم بره پیشش بهش میگه پیا پیش خودم🙄
وقتی میریم هم اول ورودمون ذوقی یا حرکتی نمیکنه که حداقل دخترم مهر و محبتی ببینه و بخواد بره پیشش
واسه همین هرکاریم میکنه پیشش نمیره
گاهی چی بشه دیگه چون میدونه تقاضایی داشته باشه اون انجام میده براش میره از اون میخواد
خلاصه بعد از گذشت یک سال و نیم از تولد دخترم
چند وقت پیش متوجه شدیم دوس داره دخترم بهش بگه مامان
ولی خب خودش خیلی کم پیش میاد بگه مثلا بیا پیش مامان یا قربون صدقه اش بره یا چه میدونم اینو بده مامان هنوزم بیشتر میگه بیا بده خودم، بیا پیش خودم و ...
هرکی بگه مامان فکر میکنه منظورش منم😅

خلاصه من تو کارای یوبس این زن موندم با اینکه خیلی زن خوبیه

۲۰ پاسخ

من مامان خودمو مادر شوهرم جفتشون پسرم بهشون میگه مامان جون

دختر به مامان من میگه مامان چون خونمون یه مدت بود و من صداش میکردم یاد گرفته
ولی مادرشوهرمو چون پسر عمش از بچگی نانازی صدا کرده اینم صدا میکنه نانازینا

به جفته میگه مامانی
ولی خب با مامان خودم رفیق تره چون زیادتر میره خونشون هرچی کار دارم یا میرم سرکار اونجاس

دختر من هرچی میگیم بگو مامان جون فقط میگه مامانی هم به مامان خودم هم به مادر شوهرم
هم مادر خودم و هم مادر شوهرم همش تکرار میکنن مامان جون ولی دخترم مرتب میگه مامانی بهشون
به منم میگه مامان

مانلی به مادرشوهرم میگ آمنه جون به مامان خودم مامان جون

من پسرم ب مامان خودم میگه مامان جون
ب مادرشوهرم میگه ننه

مامان خودم و میگم مامان جون آخه مامانم ۶تا نوه دیگه داره که همه میگن مامان جون ولی برادر شوهرکوچیکم که میشه عشق مادر شوهرم گفته ننه مادر شوهر مم همش به بچه ام میگه بیا پیش ننه ولی واسه من هضمش سخته آخه جوونه یبار مامانم گفت ننه چرا میگین زن جوونیه گفتم خودش دوس داره من چی بگم حالا لطف کردم در حقش به پسرم میگم برو پیش ننه جون یا به پدر شوهرم میگیم بابا جون این بشر انگار بدش میاد من میگم بابا جون اون میگه بیا پیش بابا 😂😂😂خدایا آخه من احترام میزارم یه جون اضافه میکنم

به مادرشوهرم مامانحون به مامان خودم مامان نسرین البته به همه میگه ماما🤣😍 ولی خب کم کم یاد میگیره

پسر ای من به دوتاشونم عزیز میگن

دخترمن به مامانم میگه مامان حاجی
به مادرشوهرم‌میگه عزیزجون

من پسرم به مادر شوهرم میگه مامانی به مامان خودم میگه مامان جان

ما وقتی پرسیدیم گفتن مث بقیه ی نوه ها خودش یاد میگیره😆

یسری واقعا میبینی بچه رو دوستدارن ولی کلامی نمیتونن ابراز محبت کنن مغرورا

مال من هنوز صداشون نمیزنه ولی به مامان خودم میخوام بگه مامان جون به مادر شوهرم مامان عزیز چون نوه های دیگه هم همین شکلین

من مامانمو به اسم مامانجون،و مادرشوهرمو به اسم مامان بزرگ صدا میزنن...
واااااای نگو مامانم چه حضوری چه پشت تلفن،بچه ها ذوووق میکنن براش،اینقدی که خودش برا دیدن نوه هاش ذوووق داره.
اولین نوه ش دختر برادرمه،تا الان که ۱۸ سالشه کسی جرات نداره بهش بگه بالا چشت ابرو،اینقدی نازشو میخره و لوسش کرده

خب یادش بده بگه مامانی یا مامان جون یا مامان و اسمش.. مامان خالی که نمیشه بگه.... حالا ذوق نداشته باشه بیخیال یه اسمی که یادش بدی بگه ب جایی بر نمیخوره 😅

ب مامان خودم بچه هام میگن مامان جون.چون مامان بابام جوون بودن دوست نداشتم بگن عزیز یا مادرجون.مامان جون بابا جون قشنگتره.
پدرشوهر و مادرشوهرم چون پسربرادرشوهر ک قبل دختر منه میگف عزیز و باباجی ب همین اسم میشناسن دیگه
دختر بزرگم شش و کوجیکه یک سال و نیم

حتما خجالت میکشه احساساتشو بروز بده من دیدم همچین آدمایی از جمله داداشای خودم خیلی خجالتین ولی دخترمو خیلی دوسش دارن ولی هیچوقت نمیتونن قربون صدقه برن ،دختر من ب مامانم میگه آنا ب مادرشوهرم چون نوه های دیگش میگن ننه اینم میگه ولی دوس داره دختر من آنا صداش بزنه منم بهش یاد دادم میگه ولی با بچه ها ک باشه هرچی اونا میگن ننه اینم میگه

از خوبیه نگفته
شاید بگه ناراحت میشی اگر بهت بگه بهم بگه مامان
بگی من فقط مامانشم

مامان نسرین ( مامان خودم). مامان فریبا ( مادر شوهرم). مامان مژگان هم که خودمم😂

سوال های مرتبط

مامان رُزا🦋 مامان رُزا🦋 ۱ سالگی
سللم خانوما ازتون یه مشورت میخواستم یه بچه هست در اقوام شوهرم که نزدیکه زیاد رفت آمد داریم مثلا هفته چهار پنج روز می‌بینیم هم دیگ رو منم با مامان این آقا پسر صمیمی هستم رزا هم خیلی دوسش داره اونم خیلی رزا رو دوست داره مامانش میگه هی میگه منو ببر پیش رزا دو ماهی هم از رزا بزرگتره هر وقت میاد خونمون یا میریم خونشون نمیزاره رزا به اسباب بازیا دست بزنه یا سریع ازش میگیره رزا رو هل میده بهش لگد میزنه من این موقع ها میرم دخترم میارم این ور تا حالا هیچی هم به اون نگفتم مامانم خیلی دعواش میکنه باهاش حرف میزنه ولی بازم کارشو تکرار میکنه با این که اقوام خیلی نزدیک همسرم هستش همسرم میگه بریم خونه بنظرتون اینکه چیزی به اون نمیگم (نکه دعواش کنم)دخترم ضربه ببینه که ازش حمایت نمیکنم کلا نمیدونم چطوری رفتار کنم تو این موقع ها(نگید قطع رابطه که چون نمیشه)دختر من خیلی آرومه مثلا اسباب بازی رو ازش میگیره سعی نمیکنه ازش پس بگیره میره یه چیز دیگه ور میداره که باز آقا پسر میاد ازش میگیره شما براتون پیش بیاد چطوری رفتار میکنید؟؟؟
مامان شکر پنیر مامان شکر پنیر ۱ سالگی
سلام عزیزای دل دوستای خوبم مامان های قشنگ

امروز یه پیام گذاشتم که در ادامه اون اومدم تا تجربه خودم رو در مورد از شیر گرفتن بگم

البته اینم بگم که دختر من در کل بچه سختی نیست و خیلی قانونمند هست

من از همون یکی دو ماهگی دخترم اصلا بهش هر دقیقه شیر ندادم طبق برنامه پنجره بیداری متناسب با سنش پیش رفتم مثلا برای یک ماه ۴۵ دقیقه بیداری بود من دخترم رو با روتین می‌خوابوندم بعد که بیدار می‌شد همون اول بهش شیر میدادم اونم فقط در حدی که خودش می‌خورد نه زیادی مثلا اون موقع ها دختر من تهش پنج دقیقه شیر می‌خورد اونم از یک سینه و سیر می‌شد و سینه دوم رو نمی‌خورد کلی هم ای همین گهواره و اطرافیان شنیده بودم که بچه باید بیست دقیقه مک بزنه امت با مشورت و مطالعه با پزشکان و … دیدم اشتباه هست و دختر من با همون پنج دقیقه سیر می‌شد
از طرفی شب ها هم چون دخترم ۳۸ هفته کامل به دنیا اومده بود و نارس نبود خداروشکر و ورن حداقلی رو داشت باز هم به اجبار بیدارش نمی‌کردم و هر وقت خودش می‌خواست بیدار می‌شد دکتر گفت نهایتا ۴ ساعت خودت شیر بده اما دختر من نمی‌خورد و ساعتش رو پیدا کردم دختر من پنج ساعته بود و بهش اجازه دادم هر زمان خودش بیدار شد بخوره این باعث شد که دختر من برای شیر شب و روز روتین و ساعت داشته باشه یعنی سر ساعت شیر می‌خواد و دفعات شیرش مشخص بود بزرگ‌تر که شد دیگه سر هر غر و گریه ای بهش شیر نمی‌دادم چون تایمش مشخص بود برای حذف شیر شب هم از چهار ماهگی شروع کردم و از نزدیکترین تایم به وعده شب شروع کردم

توی کانال تلگرام کامل گذاشتم خیلی طولانی شد باید چند سری بگذارم

https://t.me/babyfood_momybahare