۱۰ پاسخ

اره مثل زندگی منک گفتن بچه ببار خوب میشین بدتر شدیم میخام جدا شم ازش

در مورد اخلاقای قبل بعد زایمان که اره تو دوران حاملگیم جور دیگه ای خوب بود اصن نزاشت دست به سیاه سفید بزنم هرچی هوس میکردم میورد و‌‌‌......
ولی الآنم خوبه دوسم داره ولی دیگه زیاد تو کارای خونه کمکم نمیکنه در مورد رابطه هم بگم خیلی خیلی لذت میبرم یعنی همش دلم رابطه میخواد هرچقدر رابطه برقرار باشه خسته نمیشم زود تحریک میشم

منکه امروز داشتم به طلاق فکر میکردم احساس میکنم دیگه شوهرمو نمیشناسم

منم همین مشکل رو دارم عزیزم ولی نسبت به روزای اول بعداز زایمان رابطمون بهتر شده

منم زندگیم رو هواس عزیزم هر روز دارم التماسش میکنم جدابشیم از هم من قبل بچه دار شدنم قصد داشتم جدابشم ناگهانی دیدم حاملم هرچی خوردم بچم نیوفتاد گفتم خواست خداس شاید زندگیمون با بچه بهتره ولی بدتر شد الان فقط طلاق میخوام

منم از بعد رابطه جنسی حالش بهتر شده😅قبلش میرفت میخوابید تو اتاق انگار اصلا ما وجود نداشتیم

مردا فرق نمیکنن بنظرم ما خودمونم تغییر میکنیم من الان الویت فقط بچمه حتما برای اونم همینطوره

دقیقا منم همین مشکلو دارم همش میپرم به شوهرم اونم بنده خدا همش ساکت میمونه اما از امروز سعی کردم خوش اخلاق باشم و مثل قبل بچه رفتار کنم تا حدودی موفق بودم و حال هر دومون بهتر بود امروز

ما تازه یه هفتس با هم خوب شدیم😹😹😹

تاپیک اخرمو بخون

سوال های مرتبط

مامان آقا پسر🩵 مامان آقا پسر🩵 ۶ ماهگی
#درد و دل #شاید_موقت
این همه مدت که از زایمانم هم میگذره تا الان نزدیکی نداشتم..شوهرم اصلا آدمی نیست چشمش دنبال کسی دیگه باشه، ولی انگار چشمش منو هم نمیبینه..خودشو توی کارش غرق کرده، هرچی سعی میکنم بهش نزدیک شم لباس نو بپوشم ، نزدیک خودم بکشونمش باز یجوری دور میشه..کلا همیشه اینطوریه که تا وقتی خودش دلش نخواد نزدیکم نمیشه، وتلاشی برای به اوج رسوندن من نمیکنه..منم خیلی سرد شدم نسبت بهش..حس بدی پیدا کردم..این چند وقت بعد از پریودم ،تااازه دردای قبل پریودی رو گرفتم...یسری بهم میگفتن نکنه بارداری!!
دکتر رفتم گفت یحتمل عفونت گرفتی، بحث عفونت ک مطرح شد باز فرضیه یسریا این بود که بخاطر نزدیکیه که دچار عفونت شدی..اما نمیدونن خبری نیست که نیست😀..
خیلی حس بدی به خودم پیدا کردم..هرچی به خودم سعی میکنم برسم انگار بازم به چشمش نمیام،درصورتیکه خداشاهده تعریف از خودم نیست اما طبق گفته بقیه چهره ام خوبه..اما خودم اصلا راضی نیستم از خودم، بعد زایمان هم خیلی اعتماد بنفسم سر هیکلم و ترکهای شکمم اومده پایین..تو دوران عقدمون پیش مشاور میرفتیم خیلی خوب بود،ولی الانا اصلا قبول نمیکنه مشاوره هم بریم..
بی حوصله ترینم یعنی
مامان فندوق کوچولو 😍 مامان فندوق کوچولو 😍 ۵ ماهگی
یک لحظه بیاین لطفا🥲





کیا بعد از بدنیا اومدن بچه زندگیشون صد و ۸۰ درجه تغییر کرده؟
خداروشکر میکنم که گل پسرم هست ناشکری هم نمیکنم.
اما از وقتی بدنیا اومده دیگه همسرم اصلا بهم توجه نمیکنه انگار که مت کلا تو خونه وجود ندارم،🥺 همیشه میومد سمتم محبت و فولان و ..... اما از بعد بدنیا اومدن بچه حتی بهونه گرفت و جای خوابش رو از ما جدا کرد. الان نزدیک سه ماه هست که جدا میخوابیم و این خیلیییییییییییییی بده چون بیشتر داره سرد میشه انگار🥲
هر چی تلاش می‌کنم و بهش توجه میکنم انگار نه انگار، انگار فقط بچه هست و تمام. صبح بیدار میشه میدوعه سمت بچه میخواد بره اصلا از من خداحافظی نمیکنه میگه خدافظ بابایی. و بیدار میشه بچه میخواد بخوابه بچه میخواد بره بچه بیاد بچه. رسما منو زده کنار. و من افسردگی داشتم و خوب شدم اما انگار منم دارم سرد میشم و بی تفاوت و دلم نمیخواد اینجوری بشه.😭😭😭😭 با اینکه هر چی تلاش میکنم برای محبت و توجه و بهش خوبی میکنم و اینا فایده نداره.
واقعا خداروشکر از وجود گل پسرم، اما حقیقتا دلم خیلیییییییییییییی برای زمان بدون بچه تنگ شده انگار همه چی خیلی خوب بود. چرا یهو اینجوری شد واقعا😭
مامان نور مامان نور ۶ ماهگی