۲۵ پاسخ

من ن این حس نداشتم دوسدارم زودتر بیاد بغلش کنم روزشماری میکنم

در این حد که گفتی نه ولی دلم برای تو دلم بودنش تنگ میشه قطعا.
ولی از اون طرف دلم پر میکشه واسه اینکه ببینمش، لمسش کنم، صداشو بشنوم😍😍

والا من روزشماری میکنم بیاد چقد استرس وعذاب بکشیم برا تکون نخوردناشونو دردای بارداری واینا

الهی عزیزمممممم
بعد ک بغل بگیریش ک شیرین تر از بودنش تو شکمته
بزا بغلش بگیری ببوسیش حالت خوب میش
منم گاهی دلم واس دوران بارداریم تنگ میش کاملا طبیعیه

عزیزم الان توشکمته بعد زایمان تو بغلت😍بازم کنارته دیگه

وقتی بدنیا میاد تا چند رور ک رحم کوچیک میشه همش داخل شکمت تکون میخوره
و اونموقع خیلی بیشتر بغضضضضضض دارههههه من سر بچه اولم اینجوری بودم

بچها من برم بازمیام فعلا

فدات بشم من چرا گریه ازشکمت بیاد ک بهتربیشترحسش مکنی ب سلامتی پسرت بیاد خاهراون تفلیس تو شکم سختشه جاش تنگه

نامه زایمان داد براچی ‌‌نامه مگ وقتت شده ب من ک نداده ‌ک من مخام برم دولتی خصوصی گرونه ‌بعدشم دکترای ک من میرم همه بیمارستان خصوصی می‌شینم مخام برم دولتی

من الان رو مبل نشستم پسرم تکون میخوره عزیزم دستم مزارم رو شکمم محکم میزنه ب شکمم ک دستامو بردارم ‌

خداروشکر دردی نداشتی ن بابا من ورم پا دارم رعایت نمیکنم ترشحی نوشابه گاهی مخورم ورم مکنم شیرینی مخورم آخه ورم میشه پاهام

جانم می‌دونم منم وابستش شدم اما دیگ ازدست دردام نمیتونم

لگن درد کجای لگن کجای الان من کمرم شبا زیاد درد داره امروز ترشح هم دارم

دیوار نه ای خاهربرو اگرپولشو داری سزارین کن ب خدا طبعی مال انسان نیست من مجبورم دکتراحمق مگ تو میتونی باید طبیعی بیاری نمی‌فهمه کارم صبح شب گریه

خداب دامون برسه من دستام خاب می‌ره همش مورمورمیشع ازظهردرد پریودی منو گرفته گشنم میشه زیاد چکارکنم الان شماورزش مکنی چکارمکنی

یا امام رضا الان ۳۶هفته هستی علامت چیه

نگو توهم مخای طبیعی بیاری نگو

من ورزش نکردم اما کارای زیاد خونه رو انجام میدم یک درد پریودی ازظهرمنو گرفته میترسم نکنه درد باش

منم همین حس دارم
کدوم بیمارستان میری

اره عزیزم منظورم طبیعی دیگ

من دستام هی رو به اسمونه که زودتر از سرم بگذره

فدات شم گلم اما خیلی میترسم بداز۱۸سال واقعا سخته ماندم چکارکنم امروز پیش دکترم بودم گفت صدرصد طبی باید بیاری

منم بداز۱۸ سال باردار شدم زایمان طبی باید بشم دلم داره پارچه ازطبی مترسم

منم وقتی حامله بودم همین حس داشتم
با اینکه الان کنارمه جونمم براش میدم ولی واقعا دلتنگ روزای بارداریمم
لگدایی که میزد
واقعا میفهممت

منم همینم اما ذوق زایمانم خیلی دارم من بعد ۸ سال ناباروری باردار شدن

سوال های مرتبط

مامان قند روزهای تلخ مامان قند روزهای تلخ روزهای ابتدایی تولد