۵ پاسخ

منم آخرین باز ۲۴ مرداد شده بودم 😫🤦🏻‍♀️
منم باردار نیستم ، ولی چرا نمیشمممممم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

بخاطر شیردهیه منم تاریخم مشخص نیست

اگ‌مطمئنی نیستی دیگه چیزی نخور،من‌ماه پیش چون عروسی داشتیم‌میخواستم موهام رنگ کنم رازیانه خوردم سه روز و روز سوم شدم

من بعداز یه هفته لک باتری ولرزاومدم بیبی چک بزنم صبحش دیدم پریود شدم
این حس خوب نصیبت😄😄🥲🥲

بهش فک نکن زعفرونم نخور تو مطمئنی باردار نیستی میاد بالاخره به خودت سخت نگیر خودت و اذیت نکن انقد

سوال های مرتبط

مامان ماهان مامان ماهان ۱۶ ماهگی
#زایمان زود رس
پارت ۳
ادامه پارت قبلی
داستان زندگی من


منی که برای لحظه به لحظه بند بند وجودش که تو بدن من شک میگرفت استرس کشیده بودم غصه میخوردم رو تخت سونو خشک شده بودم بچم انگار حس کرده بود که مامانش دیگه بدنش حس نداره انگار صدای دکتر رو نمیشنیدم داشت با درد هام اضافه میشد دیگه از شوک در اومده بودم تو دلم گفتم اگر قراره بچه طوریش بشه نباشه دیگه منم نیستم یا با هم میمیریم یا سالم بیرون میایم رفتیم دوباره به اون بیمارستان لعنتی چشمم که به درش خورد تموم اون لحظه های که جیغ زدم التماس خدارو کردم که بچمو نگیره جلو چشمم اومد گلو خشک شده بود دست پام به شدت یخ بود چشمام سیاهی میرفت رفتیم اوراژنس سونو رو که دید گفت باید معاینه کنیم چون سرکلاژی اگر فشار رو رحم باشه پاره میشه رحم گفت یک لحظه اجازه میدید مامانمم همراهم بود به بهانه ای فرستادمش بیرون گفتم اجازه نمیدم معاینه کنید صداشو برد بالا خانوم پس چرا اومدید اینجا مگه من مسخره شمام بغض داشت خفم میکرد اون نمیدونس که جیگرم داره پاره میشه از درموندگی فقط حرف میزد گفتم نمیزارم گفت پس باید امضا کنی که اگر رحمت پاره شد مردی ما مقصر نیستیم اون لحظه نمیدونستم دارم نامه مرگ خودمو امضا میکنم یا مرگ بچمو فقط میدونستم که دوتا انتخاب بود یا دوتامون قرار بود بمیریم یا هیچ کدوم دستم میلرزید اما امضا مردم نه با تردید با دل جون امضا کردم #ادامه پارت بعدی#
مامان یارا مامان یارا ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین؟اومدم یکم درد و دل کنم باهاتون
حدودا سه هفته پیش بعد از عقب انداختن پریودم فهمیدم باردارم چون قصدشو نداشتیم و یهویی شده بود خیلی شوک زده شدم و امادگیشو نداشتم ولی خودمو قوی کردم گفتم که بلاخره نگهش میدارم و یجوری با یارا بزرگشون میکنیم با اینکه می‌دونم راه سختی در پیش دارم منتظر بودم که بشم ۶ هفته سونو بدم بدون هیچ دلیل و اتفاقی یه شب شروع کردم به لکه خون دیدن صبحش رفتم سونو گفتش که طبق پریود باید ۶ هفته باشی ولی طبق سونو ۴ هفته ای دوهفته سنش عقب تره و هنوز ضربان قلب نداره من با ناراحتی اومدم پیش دکترم گفت مجدد بتا بده که بتا دادم دیدم بله بتام از روزی که آزمایش دادم بالا نرفته و اصلا رشدی نداشته و خونریزی من خود به خود بیشتر و بیشتر شد و سقط شد بچم...امروز بعد یک هفته خونریزیم قطع شد...فقط الان به این پی بردم که اگر خدا بخواد برگی از روی درخت نمیفته تو اون دوهفته ای که فهمیدم باردارم خیلی غصه خوردم برای یارا که چجوری از شیر بگیرمش خیلی اذیت شد نمی‌دونم خدا دید الان از پسش برنمیام هدیه شو پس گرفت ...بازم حکمتتو شکر❤️