ومنی که شاید این چیزارو درک نکنم
اماااا امتحان کردنت از طرف خدا خوب درک میکنم
منم ماه ۵فهمیدن بچه مریضه هیج جا مجوز تدادم ماهم ترسیدم توخونه سقط کنیم مادرم تصمیم گرفت نگهش داریم من تم باجون دل نگهش داشتم وقتی بیمارستان بستری شدم قبلش تمون موقع گفتن ممکنه بچت بدنیا بیاد بمیره من راضی بودم وهستم به رضای خدا
وقتی بچه گذاشتم روسینم
گریه نکرد صداش زدم گفتم فاطمه زهرا گریه فکرکردم مرده
ترسیدم بعد جفت دراوردن به خونریزی افتادم تو رحمم کلی یچیزی من پنبه میمردن درمیاوردن اونم زایمان طبیعی
درسته بچم سالم نیست
اما بازهم خدلروهزار مرتبه شکر بخاطر بودنش🥹🥹🥹🙃🙃🙃❤❤
آخی منم زایمان و حاملگی سختی داشتم سرکلاژ و بودم ..ی سقط هم داشتم قشنگ درکت میکنم
خوب بعدش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.