سلام مامانا من دیروز از حال رفتم بعدش دکتر کشیک گفت نه تنها مغزت ام اس که داری فشارمغزی و احتمال میدم قلبت هم مشکل داره
خلاصه ترخیصم کردن گفت نگرانی اصلیت چیه گفتم پسرم حرف نمیزنه گفت دکتر متخصص کودکانش کیه اسمشو گفتم زود زنگ زد گفت شماره ی آقا رو بهت میدم زنگ بزن بگو چکاب سالانه بچه تون هست یادداشت کردم لطف بفرمایید فردا یعنی امروز پسرتو ساعت ۱۲ و نیم بیارید
خلاصه زنگ‌زدن همسرم گفت تو ببرش گفتم نه باهم بریم خلاصه خداروشکر موافقت کرد دخترمو بردیم خونه پدرم
دکارش پرسید چند ماهی تونست خودشو رو شکم بندازه گفتم ۳ ماه ۲۲ روز
گفت چند ماهگی تونست ۴ دست و پا بره گفتم ۱۰ ماه و ۲۵ روز
گفت چند ماهگی تونست راه بره گفتم ۱ سال و ۴ ماه
گفت زردیش چند بود گفتم ۱۹ بود و از حال میرفت
خلاصه گفت با چهره قشنگش و اینکه باهمه حرف میزنه یعنی از کسی نمیدرسه و گفتیم تو خیابون الان که اومدیم گفت سلام مادر بزرگ خوبی ولی کلمه هارو درست نمیگه گفت همین که ۱۰ تا جمله ۲ کلمه ای میگه و همه چی نروماله و با بزرگ تر ها هم خوبه کم کم با کوچک ترها هم خوب میشه جای نگرانی نیست خدارو هزاران هزاران هزاران بار شکر خداجونم
ولی به خاطر زردی زیادش و اینکه خودمون اشتباه نکنیم باید سیتی اسکن مغز انجام بده
با دل های خوبتون مهربانتون دعا کنید
راستی گفت کسی دیر حرف زده همسرم گفت پدر بزرگم ۷ سالگی خواهرم ۶ سالگی و دختر خواهر دیگه ام ۳ سالگی
گفت بچه تون هم متاسفانه حرف نزدنش ژنتیکیه وجای نگران نیست بعضی بچه ها ژنتیکی یا دیر راه میرن یا دیر حرف میزنن
گفت نگران نباشید
خیلی خوشحالم خدایا هیچ مادری رو مریضی بچه هاشو نبینه خداوندا فدات بشم الهی
ببخشید نمیدونم چی میتویسم هم خوشحالم هم نگران سیتی اسکنم

۱۸ پاسخ

خداروهزاران بار شکر ،عزیزم ببین بچت مشکلی نداره خداروشکر سیتی هم مطمین باش جوابش خوبه ،والا بچه خواهرشوهر من ۵سال و نیمشه داره میره پیش دبستانی هنوز درست حرف نمیزنه ولی کاملا سالمه بچه شمام همینطور ،سعی کن ب کارا و حرفای شوهرتم فکر نکنی خودتو اذیت نکن حال خودتم خوب میشه ب زودی

سلام سحر جان ..خدارو هزار مرتبه شکر ..انشالله جواب سی تی اسکن هم خوبه نگران نباش .انرژی منفی رو از خودت دور کن و به چیزهای خوب فکر کن .خودتم امید به خداوند بزرگ خوب میشی عزیزم

خدا رو هزار مرتبه شکر
نگران نباش.سیتی هم چیزی نیست.خیره

خداروشکر عزیزم

خداراشکرت همیشه خوشحال باشی

وقت اذانه،انشاالله که هییییییچ بچه ای مریض نباشه

اول اینکه خیلی خوشحالم که همراه همسرتون رفتین دوم اینکه الحمدلله الان شادین وسوم هم ان شاالله جواب سی تی اسکن هم مشکل نداره
منم پسرم تاخیر داره دوسال و پنج ماهه اس

گلم تخم کفترحتما بهش بده واقعا خیلی تاثیر داره من 5 تا دادم اب پز و واقعا اثرداشت

خداروشکر ان شاالله که سیتی هم سالمه نگران نباش بسپار به خدا

خداروشکر عزیزم .اینا که تو ژنشون داشتن دیر حرف زدن بعد اونوقت میومدن به تو زخم زبون میزدن اوووف از دست بعضی از آدما

خداروشکر عزیزم

پسر منم زردیش ۲۰بود نوار مغزم گرفت سیتی هم گرفت گفت مشکلی نداره

الهییی شکر عزیزدلم

خدا بزرگه گلم نگران نباش ،بسپارش به خدا

انشاالله که خیره عزیزم نگران نباش

الحمدلله خدا شکر بسپار بخدا بقیشم درست میشه عزیزم

سلام
برای فشار بالای مغزتون دکتر نگفتن چه راهکار و دارویی داره؟

خداروشکر خیلی خوشحال شدم نگران نباش مطمئن باش سیتی هم خوبه و پسرت آروم آروم بهتر میشه حرف زدنش

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا یه درمانگر چند ماه پیش به اشتباه یه تشخیص واسه پسرم داد( اوتیسم ) که بردمش پیش فوق تخصص روانپزشکی کودک گفت نه این مشکل رو نداره یه مقدار بی بی دیجیتال شده که درست میشه ، اون موقع چون من خیلی بی قراری کردم که باید همین روز ببریمش پیش متخصص شوهرم قبول نمیکرد و با عصبانیت به خونواده اش زنگ زد قضیه رو گفت حالا از اون روز به بعد خواهر شوهرم همش میگه با مشکلی که پسرت داره و ...یه بارم گفت پرت کردن از علائم اصلی اوتیسم هست که پسر تو هم زیاد پرت میکنه ،خلاصه هی جوری حرف میزنه که یعنی آره بچه تو این مشکل رو داره یه روانشناسی هم خونده فک میکنه متخصص هست ، پسر من تاخیر گفتاری داشت الان جملات شش هفت کلمه ای هم میگه رنگا اشکال هندسی و ...، تازگیا شروع کرده سعی میکنه تعریف کنه ، اما خیلی شیطون هست و یه جا نمیشینه ، من نمیدونم پسرم من مشکلی داره یا نه ولی فقط خدا میدونه چی تو دلم میگذره زندگی برام نمونده فقط گریه ، هر دفه خواهر شوهرم همچین حرفایی میزنه من ساعت ها گریه میکنم ، الان میخوام یه متخصص دیگه ببرمش ببینم چی میشه فقط تو این شبا برام دعا کنید خیلی دل شکسته ام امروزم خواهرشوهرم گفت پرت کردن وسایل تو این سن نشونه های اصلی یه سری بیماری هاست پسر من قبلا پرت نمیکرد تازگیا پرت میکنه
مامان پرهام مامان پرهام ۴ سالگی
سلام، مامانا امشب یه اتفاق بدی افتاد گفتم تجربم بگم که برای شما هم پیش نیاد.
امروز پرهام که بیدار شد دیدم آبریزش و عطسه داره، همیشه اینجوری میشه بهش پلارژین میدم اگر ویروسی نباشه زود خوب میشه، دیگه زنگ زدم همسرم خرید و ظهر بهش یه قاشق دادم، عصر صدام کرد گفت مامان مه مه هام میخاره میخارونم درد میگیره. لباسش دادم بالا دیدم تمام تنش کهیر بزرگ بزرگ زده و ملتهب شده، سریع زنگ زدم همسرم اومد بردیم دکتر، گفت حساسیت به خوراکیه ببین چی خورده. گفتم چیز جدید نخورده یهو یادم افتاد گفتم فقط پلارژین دادم امروز که اونم همیشه میخوره. گفت ممکنه بعد یه سنی بدنش به دارویی که همیشه میخورده حساس بشه. گفتم پس ندم بهش، اون دکتر احمق هم گفت مشکل نداره بده
یه شربت هیدروکسی زین هم فقط نوشت براش. اومدیم خونه، اشتباه کردیم به. حرف دکتر اعتماد کردیم دوباره پلارژین یه قاشق دادم، واااای یهو سر ۵ دقیقه تمام بدنش و صورتش باد کرد، چشماش، دهنش، بچم خیلی بد شد، اذیت میشد گریه و گریه، دیگه همسرم بردش حموم بازی بازی دو ساعتی تو وانش گذاشت با آب ولرم و بازی کردن، درومد هم خودم پماد کالامین زدم که برای التهاب و خارش، خداروشکر خیلیییی کشید و بهتر شد، ولی چشمش و دهنش چون نمیشه بزنم همینجوری باد داره فعلا😔😔
گفتم بدونین هیچ وقت سرخود دارو ندین حتی با اینکه قبلا خورده باشن، ایشالله زودتر بکشه خوب شه پسر منم. دکتر نکرد یه پماد بده، کالامین همیشه خودم برای حشره میزنم براش،. اون زدم یهو همش کشید
مامان Lia&Dia مامان Lia&Dia ۴ سالگی
بچه ها من دختر بزرگم خیلی شیطونه و ظاهرا که موقع خواب دختر کوچیکس اونو اذیت میکنه که نخواهی چند باری هم نداشته تو روز بخوابه کوچیکه مدام تا شب نق زده از ساعت ۷تا ۱۱شب که تایم خپابشو مدام کلافه بوده،،،منم به زبون میگیرمش که بخوابه میام باهات بازی میکنم چند دقیقه آروم باشه تا بخوابه بعد نقاشی بکشیم یا کتاب داستاناتو بیارم و فلان فلان،،،میگم تکیه بده به خودم تا آجی تو بخوابونم اونم فکر کنه تو خوابیدی !!!بعد دو روز پیش کوچیکه رو خوابوندم گفتم پس بزرگه هم خوابیده چون کمر به کمر من تکیه داده بودیم سر و صدا نمیکرد و آروم بود صداش کردم یه دفعه جا خورد و هول شد زود دستشو از تو شورتش درآورد😔منم شوکه شدم گفتم مامان چیکار میکردی !؟گفت هیچی !؟منم گفتم دستت به خصوصی بود؟؟؟اولش گفت نه بعد گفت آره
منم گفتم نباید دست بزنی اونجا واسه جیشه کثیفه چرا دست می‌زنی با نرمی و ملایمت
گفتم دست بزنی مریض میشی باید بریم دکتر
خلاصه کفت باشه دست نمیزنم

بیشتر خواسمو جمع کردم مراقبت بودم دورتادور
امروزم موقع خواب ظهر خواهرش در حد چند ثانیه غفلت کردم دوباره دستش تو شورتش بود که گفتم حرفمو گوش نمیری مگه نمیگم کثیفه مامان دست نزن
مریض میشیاااااا
بازم گفت باشه
نمیدونم چیکار کنم اینم بگم حواسشو پرت کردن جواب نمیده هاااا شاید در حد چند دقیقه
بخواد یه کاری انجام بده باید اون کارو بکنه چون به شدت لجبازه