۱۲ پاسخ

ای بابا یعنی چی
به خانمه محترمانه بگو،بچم تازه مدرسه ای شده و چون با پسرت دعواش شده،دوست نداره باهاش بره،اینطوری از مدرسه زده میشه
بگو با شوهرت برو اگه باز پسرم راضی شد حتما میگم که با من بیاین،شرمنده

اصلا این کار نکن آشنا ما بچه همسایشون سوار میکنه تو راه در ماشین باز میکنه بچه افتاد پایین الان اوضاعی دارن
دیگه دوره رودربایستی و ثواب گذشته

اگه شمارشو داری براش پیام بذار
بگو راستشو بدون رودروایسی.
بگو پسرم گفته مدرسه نمیرم بخاطر اینکه این میاد باهامون.
حالا اگه بعدا پسرم راضی شد در خدمتتونم میگم بیایی باهم بریم.
وسلام.
ول کن خواهر
ادمای پررو باید دوری کنی ازشون

چقد باشعوری شما 😘
یکی دوبار زودتر یا دیرتر برو خودش میفهمه پیجوندیش، یا اگه مقدوره یکی دو روز کسی دیگه بچه ی شمارو ببره

دقیقا دختر من پارسال سر همین قضیه نرفت دیگه مهد😐گفت من ازینا خوشم نمیاد باهامون بیان دیگه نمیرم.

پیام بهش بده که سلام شرمنده همسرم اجازه نداد که بخوام مسولیت دیگران قبول کنم

چقدرررر بدم مباد از این آدمای راحت طلب
بگو شرمنده نمی‌تونم مسئولیت بچه کسی دیگه رو گردن بگیرم هزار جور اتفاق هست خدایی نکرده تو راه چیزی بشه دست برنمی‌دارن

چه راحت طلب شدن اونا، بگو کاش سرویس گرفته بودم چه سخته بچه رو هی ببری بیاری، شما چرا سرویس نگرفتین راستی

یه دوبار بگو اول میخوام برم آزمایشگاه یا نمیدونم بگو بچه مریضه میخوام ببرمش دکتر، صمیمیت رو نداشته باش، در حد سلام علیک، یا یه بار الکی پیاده برو تا سرخیابون بگو اسنپ میخوام بگیرم، اصلا محلش نده، اگه هم گفت که فکر نکنم بگو مسئولیت بچه دیگه گرفتن واقعا سخته من بچه اقوام هم با خودم جایی نمیبرم

یعنی تایم بیرون رفتنتونو دقیق میدونه؟ کی اماده میشه میشینه تا شما بری بیرون🙂
به نظرم حرفتو بهش بگو هیچ چیز از بچه خودت مهم تر نیست

خب به بچت بگو تو روشون بگه من از شما خوشم نمیاد با ما نیایید شاید اثر داشت

با ماشین میبری

سوال های مرتبط

مامان پویان🩵فرهان💚 مامان پویان🩵فرهان💚 ۶ سالگی
پیرو تاپیک قبلی،بماند که چقد اون پسره امیرعباس به بچه من نه گفته و گفته نمیام و مامانم نمیذاره، یه روز یکی از همکلاسی های پسرم اومده بود دم خونه مون با پسرم بازی کنه، بعد پسر منم دیگه رفته پیش دوستش، این امیرعباس هم بهش برخورده و رفته به مامانش گفته پویان بیشتر با امیرعلی همکلاسیش هستش تا من،بعد که همکلاسی پسرم میره، پسرم همین امیرعباس همسایه مونو صدا میکنه ولی مامانش نمیذاره بیاد میگه اون موقع که رفتی با همکلاسیت فکر الانو میکردی 🙄🙄 اینارو امروز مامانش خودش بهم گفت، نگا توروخدا چیارو یاد بچه شون میدن و کینه و دشمنی رو، بعد اون پسره اینقد به حرف مامانش گوش میده که حد نداره ولی بچه من مارو به هیچی حساب میکنه، من وقت نکردم همون لحظه جوابشو بدم چون بچه نوزادم تو خونه بود و تنها، حالا به نظرتون به مامانش بگم ازت ناراحت شدم که بچه تو شیر میکنی که سمت بچه من نیاد چون یه بار بهش گفته همکلاسیم اومده، اینهمه خودتو و بچه ت به پسر من نه گفتین و گفته نمیاد، میدونید عادت کردن از بس بچه ساده من رفته سمتشون و صداشون میکنه،
بگم به مادره یا نه اصلا اهمیت ندم و به روی خودم نیارم؟
متاسفانه هر چی به بچه م میگم نرو سمتش، صداش نکن انگار به دیوار میگم