اح
خدایااا خداونداا این بچه من کی آروم و قرار میگیره یکم 😩😩😩

خونه ننه شوهر بودیم به همچی دس میزنه همچیی همچیو میرزه
نه خورد و خوراکش معلومه
سرشم خورد به در و پیشونیش باد کرد
خدایااا تو خونه کنار میام با شیطنتاش ولی تو جمع خجالت میکشم
خیلییی کنجکاوه
ددم یاندی الله

بچس دیگه عزیزم
با بچه جایی نمیتونی بری آدم من همش خونه ام

پسر منم همینه

تروخدااونجوری نگو چراباید خجالت بکشی خداروشکرکن بچت سالم سرپاست بایدم شلوغ کن بازی کن
انقددلم میخاد بچه ام راه بیفته همچیزم داغون کن من برم دنبالش فقط

بچه است گلم بلید انرژیش تخلیه کن خدارو شکر کن به خاطر پر انرژی بودن بچه ات

چرا خجالت میکشی از طرز فکرت خجالت بکش روزی هزار بار شکر کن بابت سالم بودنش بابت خوشحال بودنش چرا خجالتتتتت بچه اس دیگه بچه آیی که یه گوشه بشینه تکون نخوره سالم نیست برو خدا رو شکر کن که بچه ات سالمه و بازی می‌کنه

اینحرفو نگو ک خجالت میکشم بچست متوجه نمیشه ک از عمد نیست ک خجالت بکشی بزار راحت باشه همشون اونطورین درکت میکنم سخته ولی خب همه میدونن ک بچست

پسر منم یجا میرم ن خواب داره ن خوراک پاهام گزگز میکنه از درد یروز میام خونه مامانم بیچاره ها باید سکوووووت کنن برقا خاموش تا این یه نیم ساعت بخوابه واقعا ادم خجالت میکشه

خب بچس دیگه

وا بعنی چی بچه هستش دیگه پسر منم کلا میریزه میپاشه به همه چی دست میزنه منم بگم نکن بقیه میگن کاریت نباشه بچه هستش