۱۷ پاسخ

من تا هست روز مامانم پیشم موند بعد برگشت خونش خیلی اوایل سخت بود اما دیکه ناچار موندم خودم بدون ترس کارامو کردم

من ده روزگی اومدم خونه و کمکی هم ندارم و شب تا صب خودم نگه میدارم 😴🥲

من سر بچه اولم پنج روز خونه مامانم بودم بعدش اومدم خونم و دست تنها بودم ،سزارین هم بودم،الان انقد فکرم مشغوله ک‌میخوام چیکار کنم استرس دارم

منم هفته دوم اومدم خونه ولی هنوز هم گاهی برای استراحت میام میمونم
اولش ترسی داره سعی کن همونجا که هستی گاهی تنهات بزارن تو خونه تا تمرین کنی بعدش حتی لذت‌بخش هم هست تنهایی کاراتو بکنی

ما دو روز بیمارستان بستری بودیم با پسرم تنها چون همراه اجازه نمیدادن.
منم بچه اول بعد اون همه درد هم طبیعی هم سزارین‌ حتی تخت برای مادر هم نداشت ان آی سیو
دو روز و دوشب تمام پوشکشو عوض کردم شیرشو ک سینمو نمیگرفت به سختی یادش دادم خوابوندم مراقبش بودم . اگه پیامام ب همسرمو ببینی میفهمی چقدر سخت بود برام چقدر یواشکی پرستارا نبینن گریه کردم هم از دردهای خودم هم کارای بچه
اما تونستم و از پسش براومدم 🥲

والا منم میترسم امروز بچم نزدیک بود خفه بشه دست و پامو گم کرده بودم داشتم میمردم
انقد گریه کردم گفتم اگه تنها بودم چ غلطی میکردم.
منم حس میکنم تنها نمیتونم

من بچم وقتی بدنیا امد 2800کیلو بود از روز اول خودم تنهایی کاراشو میکردم فقط واسه حموم دو سه بار شوهرم باهام بود فقط اب میریخت

با دوتا بچه 6 روز کلا

خوش بخالت مامانتو داری من هیچ کسو ندارم مامانم خیلی دوره ازم نمیدونم چطوری میخوام نینی رو بزرگ کنم تجربه هم ندارم

چرا من از الان از استرس گریم گرفته😭🤦‍♀️

من‌هنوز وقت نکردم‌ تجربه بارداری زایمان و‌این‌دوماه رو‌بنویسم‌ولی ببین‌منم‌مث‌تو‌بوذم‌با اینکه یماه با مامانم باهم‌بودیم‌ انقدر حالم‌بد بود اصلا خس مادرانه نداشتم‌🥺همش ب مامانم میگفتم‌من‌چکار کنم چطوری فلان‌کنم‌بهمان‌کنم….تا اولین‌بار ک‌تنها شدم خونه مامانم‌مجبور شدم‌تنها ببرم‌بشورمش‌ ببین‌اصلا یحال عجیبی ب خودم‌امیدوار شدم‌ از وقتی اومدم خونه خودم‌حتی حمومم تنهایی میبرمش تو‌این ۱ماه و‌نیم‌ انگاری خدا گذاشته تو‌وجودت یجوری کاراشو‌میکنی‌ک‌خودت بمونی

هیچ کمکی نداشتم سرهردوتابچعام

۱۴روزگی کمه کاش بیشتر میموندی گلم خب طبیعیه بچه اولته استرس داری

دو هفته .بقیش دیگه تنها بودم.طبیعیه عزیزم افسردگی بعد زایمان گرفتی ی مدت دیگه خوب میشی نگران نباش

من هنوز خونه بابامم قراره چندروز دیگ برم خونمون حس ترس و بدبختی و تنهایی دارم

نگران نباش عزیزم راه میفتی 😍تومامانش یواش یواش به شرایط جدید عادت میکنی💕🩵

۱۴ روزگی اومدم خونه ام با یه بچه سه ساله کمکیم ندارم شبا فقط شوهرم خونه اس نگهش میداره

سوال های مرتبط