۳ پاسخ

چرا براش خوراکی هایی ک دوست داره نمیخری بزاری توخونه بعد هروقت خواست بره مهد یکی بهش بدی . بعدشم بچه ها همشون اینجورین میدونی چیه خودت از قبل عادتش دادی ک وقتی گریه کنه هر چیزی رو با زور میتونه ازت بگیره . تو راه حواسشو پرت کن مثلا بازی کردن برین سمت مهدش یا با بازی کردن بیایین سمت خونه اش . یا تا خونه بهش بگو لی لی کنه بعد بگو اومدی خونه برات یه جایزه ی قشنگ میدم بعد خوراکی ک دوست داره رو بده یا یه چیز خیلی کوچولو ک باهاش خوشحال بشه بده بعد کم کم عادت میکنه به اینکه بی سر و صدا بره بیاد بهش بگو واز تو راه نگی مغازه و بری مهد بری بیای من برات جایزه دارم تو خونه دعواش نکن عقده ای میشه ازت یه جوری با بازی کردن ببرش بیار . دختر برادر شوهرم مدام گریه میکرد میخواست بره مهد بعد جاریم میگفت من اخرش خودمو میکشم از دست این بچه کلافه ام کرده فلان کرده گفتم بزار یه روز باهم بریم تو راه گفت مامان من خوراکی میخوام باهم بریم این مغازه منم برگشتم گفتم عزیزم سارای من هر وقت ساکت رفتی مدرسه و اومدی من برات یه جایزه دارم برگشت گفت جدی میگی الکی نگی زن عمو گفتم ن عزیزم همون روز یه کشموی خوشگل دادم بهش روز بعدش به مامانش گفته ساکت برم بیام از این کشمو های خوشگل بخر برام مامانش گفته باشه به شرطی ک اذیتمم نکنی و هر وقت خودم خواستم برات میگیرم اونم گفته باشه اینجوری عادتش دادیم توام عادتش بده به این ک ساکت بره بیاد

چن سالشه

عجب شرایطی درست شده پس
ب نظرم از این اسباب بازی هایی ک شبیه آشپز خونه یا شبیه پمپ بنزین براش بخر ک استقبال کنه از خونه

سوال های مرتبط