بچه ی منم رابطش زیاد با بچه ها خوب نیست چون همیشه یین بزرگترا بوده. اما قطعا عاشق این هست که با یکی دوست همیشگی باشه. اما خب پارک میرفتیم گاهی با بچه ها همسایه و بپه ای توی پارک همبازی شده.
تو کلاس فقط پسر من وایساده بود داد میزد و گریه میکرد میگفت مامااااان.
بقیه بچه ها متعجب بودن.
به پسرم گفتم یجوری رفتار میکنی انگار از جنگل مستقیم اومدیم تو کلاس.
دو روزه نرفتیم بخاطر سرماخوردگی،الانم هییییچ اهمیتی به اینکه بقیه سر کلاسن و خودش نرفته و اینکه معلم چی یاد داده نمیده ،انگااار نه انگارشه
وقتی گریه میکنه خیلی قربون صدقش میری ب گریه هاش توجه میکنی؟
با مشاور صحبت کن
خودتم باهاش صحبت کن آروم
نگا کن تو چشاش وقتی آرومه صحبت کن بگو وقتی گریه میکنی هیچکس متوجه نمیشه چی میخای یا چی میگی هیچ کس صداتو نمیشنوه
یا مثلا میدونم از ی موضوع ناراحتی وقتی گریت تموم شد بگو تا با هم حلش کنیم
باید خیلی باهاش حوصله بخرج بدی
بچتو تو جامعه نبردی نگه داشتی تو خونه
همیشه نگران بودی هیچ وقت رهاش نکردی خودش بره کشف کنه رابطه بگیره و ...
مشخصه نتیجه این میشه
چرا از چه نظر گریه میکنم؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.