ینی خدا صبر به همه مادرا بده .ینی انقد این بچه اذیتم میکنه نشستم دارم گریه میکنم خسسسسسته شدم خدا خسسستههه .
ناشکری نمیکنم بخدا ولی منم ادمم بخدا زودتر از دو سه ظهر نمیتونم ی لقمه غذا یخورم .شام که نمی‌خورم ی حموم چیه نمیتونم برم😭

هممون مثل توئیم ب خدا باور میکنی دشویی میرم با خودم میبرمش

آخخخخ که گفتی دقیقا منم همینم.بعد ب مادرشوهر یا مامانم میگم ‌اونا میگن مگه ما بنده خدا نبودیم اون زمان چند تا بچه تو روستا نه امکاناتی نه چیزی لوله کشی آب نبود بنایی و کارای دامداری و نون پختن و بچه داری و .....
بعد فک میکنم یکم واقعا راست میگن خیلی صبر و حوصله داشتن اونا

هممون مثل همیم

من بدتر ازتوام

وای چقدر منی تو 🥴 حالا با همه این خستگیا و نخوابیدنا کارای خونه و کارای بچه و ... . ب قول خودت یه حمومم نمیتونیم بریم و فکر کن من روزانه حموم میرفتم شده ۵روز نتونستم برم کسی نبوده نگه داره من برم. چقدر درکت کردم . خدا بهت قوت بده مامان عزیز ☺️

منکه دوتا دارم 4ساله و 11ماهه...تنها تو شهر غریب😢

منم مثل خودتم ب خدا .
بزار شب ک شوهرت اومد بده بهش تند تند کاراتو بکن .
یه شب شام تو نگه دار یه شب شوهرت که توام از دستپخت و زحماتت لذت ببری. اینجوری ک نمیشه

نگو که دلم خونه
هر چقدرم تلاش میکنم ۴ ۵ روز طول می‌کشه تا حموم برم
این موقع ها تازه وقتی میخوابه من فرصت دارم صبحونه بخورم
امروزم پیرودم 🥲
از یه طرفم باید شیر داشته باشم که سیر بشه 🫠

وضعیت منم همینه اگه بخوابه من میتونم یه چیزی بخورم

درکت میکنم عزیزم واقعا سخته منم دست تنها شوهرمم تا اخر شب سرکار
تمیز کردن خونه آشپزی غذا خوردن انقدر سخته برام مدام بچم گریه میکنه که بغلش کنم پیشش باشم یا فضولی های خطرناک میکنه باید همش دنبالش باشم

دقیقا اه اه

چرا عزیزم
چی شده