۱۶ پاسخ

بهتر
حداقل جایی که جایی نداری نمیمونی
بگو بچمو بده میرم
ببین اینکه بهت حقیقتو گفته خیلی بهتره تا با دروغ گولت بزنه

یبار دیگع جرئت کن مثل همون روزی که پسرتو گذاشتی و رفتی بزار و برو
برو در خونه پدرشوهرت
هواااار بکش
بچشونه بایییید جورش رو بکشن
بگو کجایین که بچتون میگه فدای سرم که بچهام نون نخورن غذا نخورن بگو مگه شما آدم نیستین عاطفه ندارین
بگو ابروتون رو تو فامیل میبرم
میگم پسرتون چه نریه
ببین من تا جاییکه شناختمت حس میکنم خیلی مسالمت آمیز و آروم برخورد میکنی اگر حسم درسته تو رو خدا به خودت بیا رویه اشتباهیه گاهی باید یکی بشی لنگه خودشون...

اول ازطریق قانون برو جلو,برو شکایت کن،بگوخرجی نمیده،صداشونو ضبط کردی تهدیدش کن بگویند ک دارم ازت پرتو درمیارم،نترس توشکایت کنی اون یه مامور ببینه می‌فهمه مملکت همچنین بی قانونی نیس

خوب دختر چه دعای بکنیم آواره بشی خداروخوش نمیاد که خیلی مراعات خانوادش میکنی برو با بچه هات بریز سرشون بمون خونه شون

سلام آب دهان بخاطر چی می‌ریزه ایاازدندونه دخترم پنج ماهشه؟؟؟

چندتا سکه مهریه داری؟

چرا وسایلتو بفروشی عزیزم برو فقط مهریه تو اجرا بذار درخواست طلاق نده ببین شوهرت ب گ و ه خوری میفته یا نه تو داری بچه های اونو بزرگ میکنی دلیل نداره میگه ب خاطر بچه ها نگهت داشته بعد مگه کلفتی داره اینجوری باهات حرف میزنه و رفتار میکنه شوهرتو از خونه بیرون کن

الهی بمیرم وسایل غیر ضروریت بفروش مهریه ت بگیر حتی اگه شده یه زیرزمین ۳۰ متری هم پیدا کنی خدابزرگه بچه هازو نبر بزار پیش مادرشوهرت تا جاگیر بشی تو مشهد کار درخانه زیاد هست برو بهزیستی یا کمیته

عزیزم برو شکایت کن 🥺

واااااا اون خیانت کرده چه پرو هم هست
خدایا تو کجایی چرا نمی‌بینی🥺🥺

تایپک اتو الان خوندم بمیرم خیلی سخته میفهمم چی میکشی منم خیانت دیدم 😔

شاید چیز خورش کردن آبجی

مهریه از حلقومش بکش بیرون چن تا بچه داری ؟
اینکه بهت واقعیت گفته خیلی بهتره
خیلی زندگیا هست با دروغ و هزار قسم اینکار میکنن قبولم ندارن
خدا بزرگه

حقتو بگیر مهریه تو بگیر باهاش خونه اجاره کن

چکارمیکنه مگه عزیزم

توکل کن به خدا

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۵ ماهگی
تا زمانی که اتفاق نیفتاده بود فکر نمی‌کردم انقد می‌تونه سخت باشه اما خوب این آخرین راه بود و من در خلسه درین حالت ممکنم...شوهرم پنجاه برام ریخته تا از این خونه برم و دویست باقیمانده رو یه هفته بعد می‌فرسته برام اما خوب گفته همین الان از این خونه برم بدون بچه ها الان بیرونه منم وسایلمو جمع کردم و دارم آخرین شیر رو به نوزاد سه ماهم میدم تمام امروز اشک ریختم تا زمانی که صددر صد نبود به عمق ماجرا پی نبرده بودم دوری از بچه هام و ندیدنشون پدرشون گفته تا پاتو از خونه بیرون گذاشتی دیگه حق دیدنشونو نداری دخترم امسال پیش می‌رفت دلم میخواست من کثیفشو آماده کنم اونو راهی کنم اما حیف و صد حیف که نشد چیزایی که حداقل تریم حق من بود ...الانم که نمی‌خوام برگردم زادگاه خودم چون بابام دیشب بهم صراحتا گفته نیا می‌خوام تو همین شهر فعلا تا یه هفته برم سمت طبرسی برای اجاره خونه از اون ببعدش هم خدا بزرگه برام دعا کنین اگه اینجا دوستان مشهدی هستن لطفا کمکم کنین که کجا برم برای اجاره کردن که روزانه اش قیمتش کم باشه...