داستان جدیدمون یه ساعت بعد از اینکه میبرمش مهد زنگ میزنن لنا گریه میکنه شما رو میخواد 😔
نمیدونم چیکار کنم واقعا میام میشینیم اينجا میره راحت پی کار خودش سال قبل راه افتاده بود دیگه گریه نمی‌کرد امسال اومد دید چند تا از بچه ها گریه میکنن اینم انگار ترسید الان هر بچه ای گریه میکنه این یادش میفته اينجا هم دوسه تا هستن هر روز گریه میکنن اینو هم به گریه میندازن اونا آروم میشن بچه من نه 🥲

تو چقد منیییی

وای پسرمنم همینه. این هفته کامل رفتم مدرسه چسبیده بهم. هرروز مکافات دارم نمیدونم چیکارکنم

پس خوبه ک فرستادیش عادت می‌کنه

امیرحسین من دیشب زود خوابید باباشو ندید صب تمام ساختمونو خبر دار کرده باباشو ندیده دلش تنگ شده😐

وای خیلی بده درکت میکنم پسرمنم اینجوری شد وسطاش اخرشم گفت دیگه نمیرم

خوب میشه باهاش صحبت کن . مربیش بیشتر بهش محبت کنه

اصطراب جدایی داره؟؟؟