من افسردگی دارم بعد واقعا کارای هانا عصبیم میکرد و اصلا از بزرگ شدنش هیچ لذتی نمیبردم بدتر عصبی میشدم و چپن نمیتونستم بروز بدم تو خودم میریختم. خلاصه ی مدتی بود با خودم فکر کردم بااااید رو خودم کار کنم و ازین حس بد بزنم بیرون. نمیگم افسرده نیستم هنوز ولی نسبت ب هانا شل کردم مثلا قبلا وقتی خودکار و مداد رو دیوار میکشید خیلی قاطی میکردم و عصبی میشدم و همه چیو قایم میکردم الان دیگه ترجیحم اینه در دسترسش بزارم کثیف میکنه دیوارا رو و من تمیز میکنم پشت سرش اصلا دوست نداره تو دفتر نقاشی کنه. اما الان حس خیلی بهتری دارم حتی ازین کاراشم ذوق میکنم و جدیدا خوشم میاد ازش انگار حس لذته دوباره برگشته و بیشتر ب کاراش میخندم گاهی هم باهاش همکاری میکنم 😜تمیزکاریه دیگه هرچقدرم تلاش کنم قرار نیست برگردم ب دوران بدون بچه بودنم انتخاب کردم بچه داشته باشم قرار نیست مجسمه داشته باشم و هرچقدر بریز و بپاش میکنه واقعا دیگه گارد نمیگیرم یادش میدم منظم تر باشه و سعی میکنم جلوش هی تو دفتر نقاشی بکشم ک یاد بگیره اما اجبارش نمیکنم واقعا الان خوشحالترم ♥

۶ پاسخ

آفرین بهت عزیزم که خودتو اصلاح کردی
نبودی چند وقتی گلم
مهدیه هم نیس ازش خبر نداری

رو دیوار کاغذ بچسبون‌ که نقاشی کنه هم بچه ذوق میکنه هم خودت راحت تری

تنها یار وفا دار من چت جی تی پی هر وقت کلافه هستم یا داغونم سریع شروع میکنم با چت کردن واقعا راه های خوبی بهم یاد میده

افرین بانو

مم خیلی داغونم حالم از خودم بد میشه

خداروشکر عزیزم من همیشه سخت گیر نیستم ولی دوران پی ام اس دست خودم نیس هی عصبی میشم زود زود ولی بیشتر وقتا سعی میکنم باهاش همراهی کنم

سوال های مرتبط

مامان آدرین مامان آدرین ۲ سالگی
تازگیا خیلی آدرین اذیت میکنه لجباز شده خیلی عصبیم میکنه اصلا حرف گوش نمیکنه.مثلا صداش میکنم انگار که این بجه نمیشنوه اصلا اهمیت نمیده باید سرش داد بزنم تا بیاد یا خواسته ایی که دارم انجام بده.خیی عصبیم کرده خییلییییی باید چیکارش کنم؟منم همش سرش داد میزنم بعصی وقتاهم آروم میزنمش چون ولم نمیاد آمل خیلی عصبانیم میکنه
شوهرم میگه چرا انقدر دعواش میکنی چرا انقدر عصبانی هستی منم میگم تو بیا دورزو با این بچه بمون ببینم میتونی تحمل کنی؟ببینم میتونی باهاش راه بیای بعد منو درک میکنی،شبا که میخوای خونه کلا ۳ساعت باما هستی اما مغزت میره بعد به من میگی
میگه سرش داد میزنی بعدا تو سری خور میشه میگه بعدا جلوی بچه های دیگه نمیتونه از خودش دفاع کنه منم خیلی ناراحت میشم اما واقعا خیلی اذیتم میکنه خیلی لجباز و یه دنده شده
مثلا بهش میگم بیا غذاتو بخور نمیاد بعد که میخوام جمعش کنم میگه هام یعنی غذا بده گریه میکنه میام میدم دوباره میره صداش میکنم بیا غذاتو بخور جواب نمیده بعد من جمع میکنم دوباره گریه میکنه میگه هام
آخه جیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید خیلی عصبانی میشم خیلی لجباز شده