اینقدر ک من سر این بچه قصه خوردم ک نگو بمیرم برا دخترم 🥲
چ طور آدم می‌تونه زخم های مادر شوهرو تحمله کنه و حالش بد نشه

آدم ها تا زمانی میتونن ناراحت کنن و روت تاثیر بذارن ک برات مهم باشن، تو نمیتونی همه رو خوب کنی تو فقط و فقط مسئول خودتی . سعی کن برات مهم نباشن حتی اگه جلو روتون

صمیمی نشو من سه ساله عروسی کردم هنوز مثه روز اولم باهاش احترام میذارم ولی اصلا نمیتونم باهاس صمیمی شم اونمددخالت نمیکنه

هم چی گته
نتونن بی دس دس بشینن

توی بارداری آدم بشدت دل نازک میشه،یادم میوفته خندم میگیره واسه چه چیزا ناراحت میشدم ،سعی کن یکم رفت و آمد کم کنی بهونه بیار بگو پاییزه دو هواس زیاد بیرون نمیرم

برا چی

اخ گفتی لعنت ب مادرشوهر بد ، امروز شوهرم رفته بود ی کاپشن برا پسرمون خریده بود ، اومد خونم هزارتا فوش و بد بیراه بهم گفت و رفت ، بگو اخهگوه خوری خونه من ب تو چ ربطی داره ، رودار رودار میگفت باااااید پس بدین

مقصر خودتی
چرا با یه زن سن بالا باید حرف بزنی و صمیمی شی ک بخواد صحبت کنه از مرزش بگذره
خیلی رسمی باش باهاش کم حرف بزن باهاش در حد سلام احوالپرسی
تو قیافه باش باهاش از ۱۰ تا حرف یدونه حرفشو ب شنیدن بزن جواب بده میری پیشش تلوزیونو نگاه کن ساکت بشین ی کلم حرف نزن اطلاعات نده
ماهم مادر شوهرمون مضخرفه شایدم بدتر با این روش جلوشو میگیرم

الان می‌ریزی تو خودت ولی روزی میشه که حرفاشو بی جواب نمیزاری اون موقع میگی چقدر قبلا ساده بودم که فقط تحمل میکردم و غصه میخوردم

ادم تو بارداری ب خاطر بهم ریختن هورمونا حساس تر میشه ،شما سعی کن خودتو از موقعیتای پر تنش دورکنی و گاهی دلخوریانم بزار پای حساس شدن خودت

چی گفته مگه

من مادرشوهرم دیونه و چله..ینی اینقد این زن آزارم میده که دیگ ماهی که ۳۰روزه یه ربع میرم میشینم میام تو اون یه ربع هم موقع میشه کل روزمو تلخ کنه..فقط میگم همچنین آدمایی رو خدا به راه راست هدایتشون کنه

اخییی محل نده خب

چرا قشنگم

چی شده

چیشده عزیزم