من واقعا کم اوردم از دست بچه ای که همش گریه میکنه و خوابش کمه عذا هم ب بدبختی میخوره
میبرم خونه مامانم اونجا کار زیاده مامانمم همش مبناله
خواهرمم دست به سیاه سفید نمیزنه
بچه مم بیشتر گریه میکنه
خونه خودمونم دلش نمیگیره
باباش حزو ادمیزاد نیست کلا ناامید شدم ازش
چه خامی تو سرم کنم
خیلی خستم خیلییییی
دستم توان نداره تنم توان ادامه دادن نداره
روحم نابوده هر کار میکنم نمیتونم خودمو جمع کنم
تو رو خدا کمکم کنید چطوررسرگرمش کنم

خوب بزارش تو کالاسکه از عصر تا شب بچرخونش تا خسته بشه اومدی خونه بیهوش میشه از خواب

ببرش خانه بازی

ببرش تو کوچه بازی کنه بچه ها ک میرن بیرون خلقشون عوض میشه اگر میتونی ببرش پارک
بچه منک خیلی ساکت بود از بعد یکسالگی یکسره گریه میکنه اویزون از من
میبرمش بیرون حال هواش بهتر میشه

شربت بی بی سد بهش بده

الهی توهم مث منی من ک الان خودمم دارم میمیرم سرماخوردم بچه هامم ک حالشون بد شوهرمم ک عین خیالیشم نی😑🤒

چی بگم عزیزم
واقعا همسر کمک بزرگیه من تمام امیدم ب همسرم ک وقتی میاد بچه رو بگیره من ب کارام برسم وگرنه ک خانوادمم ازم دورم

سلام عزیزم بخاطر دندون تاپیک های منم مثل تو شده اما یکی براش تخم مرغ شکوند و هر شب بهش ۲ سی سی استامینوفن دادم ۵۰ درصد بهتر شد