هیچ میلی به زندگی ندارم
اصلا حواسم به شوهرم دخترم نیست
میل و رغبت آشپزی خونه داری هیچیییی رو ندارم
مدام ذهنم رو گذشته نمیتونم حسرت هامو فراموش کنم
نمیتونم کنار بیام تا تو موقعیتش قرار میگیرم دوباره زخمم سر باز میکنه و مدت ها افسرده میشم

عزیزم
اینو بدون که فقط،خودت میتونی حال خودتو خوب کنی.
اگه شرایطش رو داری برو پیش روانپزشک، با یه داروی کوچولو هم آروم میشی

شماره۱۴۸۰ رو بگیر
مشاوره تلفنی رایگان
فقط شارژت کم میشه ولی خیلی خوبه
من خودمم استفاده میکنم
تایم اداری هستن فکر کنم

همین طوری که با تو رفتار میکنه همونجوری باهاش رفتار کن خودتو پیر نکن

تو از شوهرت محبت نمیبینی اونجوری شدی اگه بهت محبت میکرد الان در حال پرواز بودی ومیگفتی از من خوشبخت تر کسی تو دنیا نیست.باعث وبانی این حال خراب تو اون شوهرته

اگه مشاوره حضوری نمیتونی بری مشاوره تلفنی بگیر پشت گوشی یکی هست صداتو مشنوه حرفاتو گوش میده و اصلا نمیبینت و در آخر بهت راهکار میده
ولی حتما مشاوره بگیر زیادم تو خونه نمون بچه رو بردار ببر بیرون پارکی جایی خیلی حال ادمو عوض میکنه

چی شده یعنی جدیدا اینجوری شدی

خوب تا ندونيم نميتونيم راهنماييت كنيم عزيزم

عزیزم مشکل اصلیت چیه .چی باعث بی حوصلگیت شده

چی شده که اینطور شدی

باید بتونی ، ذهنت رو درگیر بچه نازت بکن باهاش بچگی کن خودت رو باید سرگرم کنی
باید به داشته هات فکر کنی نه اون چیزی که سده حسرت ، فمرس فقط تو رو میپوسونه پس نکن با خودت اینکارو نکن

حسرت چی رو میخوری ؟؟

چی شده کسی رو خدا نکرده از دست داده ای

خدا بخیر کنه تا این روزها رو پشت سر بگذاری

کارای خونه از روی اجبار انجام میدم و ضرورت
آشپزی با فکر و خیال میکنم
درگیره ذهنم چکار کنم رها بشم