۷ پاسخ

چقدر طرز فکرکرش احمقانه اس 😒
بگو از خداتم باشه با دختر من بگرده😒😒

عوق از این مادر
چشه این زنه

ا آدمای سمی خودتو و بچتو دور کن👋هرچن این طفل معصوما انقد دنیاشون کوچیکه ک حتی واسه خوراکیشونم ممکنه غصه بخورن چ برسه ب کسی ک ی سال باهاش دوست بوده ب نظرم بهش پیشنهاد بده ک دوستای بیشتری انتخاب کنه شاید اینجوری کمتر کنار اون باشه!شنبه م ا طرف من یکی بخوابون تو گوش ننه بیشورش

وا
مگه میشه
ملت دیوونه شدن😐😐
من خودم چون آدم ساکت و آرومی هستم و درونگرا
دوسته صمیمی نداشتم بجز دخترداییم که از اول ابتدایی تا راهنمایی باهم بودیم بعدش دبیرستان جدا شدیم
متنفر بودم از خودم که نمیتونم دوسته صمیمی داشته باشم
الان لحظه شماری میکنم دخترم وارد محیط بیرون بشه واسه خودش دوس پیدا کنه
ب من نرفته باشه🤦‍♀️

طفلی اون دختر که چنین مادری داره 🤦‍♀️بی مغزه

شما اصلا به دخترت هیچی نگو اون عنتر ناراحته دخترشو دور کنه و کلاسشو عوض کنه مردم رد دادن دیگه

خدایی بعضیا روانی ان نمیدونم عقده ی چیزی رو دارن مگه میشه از اینکه بچت تو مدرسه دوست پیداکنه ناراحت بشی😐 خیلی غیر قابل درکن

سوال های مرتبط

مامان شاهزاده کوچولو مامان شاهزاده کوچولو ۵ سالگی
سلام خانما امروز اولین روز برد پسرمو بردم مهد چهارسالشه مربیش کلی چیز گفت بگیر منم گرفتم بردم خوراکی میوه چیزا که برا مهد لازم بود کلن یه میلیون شد رفتم دنبالش مربیش گفت به پسرت بگو دوستاشو نزنه خوب پسرم تا کسی دست روش بلند نکنه نمیزنه که هیچی نگفتم به مربی گفتم باش میگم بهش بعد میخواستم بیارمش خونه نمیومد به زور آوردمش جیغ میزد رفت او اتاق در میخواست ببنده من نیام خورد به یه دختربچه مربی رفت بغلش کرد بوس کرد منم پسرمو آوردم بیرون بهش گفتم برو از مربی معذرت خواهی کن بگو دیگه تکرار نمیشه رفت گفت مربی گفت مامان این دختر بچه رو دخترش خیلی حساسه آخه منم گفتم همه رو باهاشون حساسن گفت ن اینا یه جور دیگه حساسن هیچی نگفتم اومدم یکم عصبی شدم اولش که پسرم من روز اولش بود باید مربی درک می‌کرد بعدشم اگه اون رو بچش حساسه من هستم اومدم بیرون پسرم گفت دوستم منو زده الان چیکار کنم لطفا بهم بگید من ماهی دو میلیون میدم یکم بچم اجتماعی بشه آروم بشه ن اینکه ازش ایراد بگیرن بچس خوب بنظرتون مهدشو عوَض کنم یا با مربی حرف بزنم چیکار کنم لطفا کمکم کنید
مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۵ سالگی
سلام دوستای خوبم ممنون از احوالپرسی ها ودعا های خوبتون 💚 درمورد افتادن پسرم از ارتفاع یک متری بگم که بردمش دکتر با اسنپ رفتم .
سریع سی تی اسکن گرفتن و دکتر جراح وعمومی دید گفت خداروشکر نرماله ، دلیل استفراغش هم گریه ی زیاد بوده .
چندساعت بستری بود و تحت نظر بعد مرخص شدیم
دکتر گفت اگه سردرد مداوم و گریه های شدید، هوشیاری کم و تاری دید داشت حتما مراجعه کن .
درمورد افتادنش هم قضیه این بود که پسرم انجیر خورده بود و صورتش و دستاش خیلی چسبناک و کثیف شده بود .
توی ظرفشویی دستها و صورتش رو شستم، داشتم صورتش روخشک میکردم که در قوری که دست پسرم بود ( عاشق در قوری و کتری و قابلمه و در بطری شیر و نوشابه و پماده ، کلا این چیزا ک گفتم توی خونه ی ما در هاشون گم و گوره )

از دستش افتاد پایین. من دیدم رفت زیر کابینت پسرم گریه کردکه میخوامش ...رفتم بیارم دیدم از بغل دست من افتاد با پیشونی 😢
تا بلندش کردم استفراغ کرد و کلی گریه و چشم چپش ورم کردوکبود شد و بقیه ماجرا .....

همش تقصیر من بود . باید مراقبش میبودم😟