۷ پاسخ

شوهر منم از قبل اینکه مجرد بود تا ب الان میره کاریش ندارم

به نظرم خونه مامانت نرو اینجوری براش عادت شده.
سعی کن منطقی و با آرامش باهاش صحبت کنی که هفته ای دو یا سه بار بره فوتبال. از خواسته هات و انتظاراتت براش بگو .از خستگی هات براش بگو تا بهتر درکت کنه. بگو این بچه به پدر هم نیاز داره و مدام بهونه گیری می‌کنه

هفته ای یبار فقط؟

بگو یک شب در میون بره و حق توام هس بری باشگاه و بگو جمعه روز خانوادس باید باهم بریم بیرون اصلا کم نیار دعوا کن تا نتیجه بگیری خونه مادرتم نرو اگه اونجا اذیتی

واقعا خیلی سخته..منم بعضی وقتا هما مسولیتا..رو دوش منه خونه واقعا کم میارم...شوهر باید خودش درک که واقعا ما مامانا هم نیاز به توجه ...استراحت..یا فقط همون کنار ما بودن همرا ه بودنشون داریم...من از خدا همش میخوا خدایا خودت بهم توان صبر بالا بده..🤕به این فک کنیم این روزا هم میگذره...کوچولو های مام بزرگ میشن

عزیزم همه ما خانوما این حال و داریم همه مردا همه جیز و فقط واسه خودشون میخان من که واقعا بعضی شبا خیلی گریه میکنم هیچ جا نمیبره منو شوهر منم اینجوریه من فقط باید تو خونه بمونم به خودش و بچمو و خونه رسیدگی کنم فقط باید تحمل کرو

اره دیک اگ حوصله فوتبال داره حوصله و وقت گذروندن با شمارم باید داشته باشه بهونه براش بیار بگو مثلا مامانم امروز نمیتونع فلانه بگو بچه بیشتر با تو ارومه

سوال های مرتبط

مامان Benyamin🧸🤎🥥 مامان Benyamin🧸🤎🥥 ۱۳ ماهگی
نظرتون درمورد بچه دوم چیه؟صادقانه و عاقلانه میخوام نظر بپرسم ازتون
مادرم نزدیکمه ولی بچم انقد اذیت میکنه کلا ۴ ساعت میتونم خونشون باشم بعد میام خونه،ولی بچم رابطش با بچه ها دیگه خیلی خوبه،اصلا بچه هرسنی که میبینه ساکت میشه کنارش میشینه ،ولی خونه خیلی شیطونه میدونم بخاطر سنشه ولی خیلی اذیتم میکنه حتی شونه به موهام نمیزنم از خستگی،همسرم میگه اگه اوضاع جامعه اینجوری پیش بره همین یدونه بسه،با اینکه مشگل مالی نداریم ما،ولی خب بالاخره یوقتایی ادم کم میاره از نظر مالی دیگه...
دروغ چرا خیلی عاشق دختر دار شدنم،دلم میخواد پسرم یه خواهر داشته باشه،از طرفی خودمم خیلی تنهام میترسم وقتی پیر شدم هیچکسو نداشته باشم،میترسم همین پسرمم زن بگیره تنها بشم،من خودم از این عروسا نبودم ولی خب انقد ذهنم الان درگیره به همه چی فکر میکنم
من دوستی ندارم فامیلم کسی ندارم همین پدرمادرو خواهر و خانواده همسریه،یوقتایی میگم خودخواهیه اگه بخاطر تنها بودنم و این چیزا بچه بیارم تو این جامعه،چقد بده تنها باشی،یوقتایی دلم به حال خودم میسوزه،دلم میخواست انقد توان داشتم ده تا ده تا بچه میاوردم کنارشون زندگی میکردم تا پیر بشم،ولی....من از بچه دار شدن ناراضی نیستم خیلی دوسش دارم شیرینه،فقط چالشا و فکرای توی ذهنمو اینجا نوشتم