شوهرم رفته شهرستان اومدم خونه مامانم بخوابم دیارم هیچ جا جز خونه خودمون نمیخوابه..از بیخوابی چشماش سرخ شده بود یکسره بهونه میگرفت خودم از خستگی پوره شدم،با خواهرم تو پتو میخوابوندمش گریه میکرد با صدای بلند گفتم بخواب دارم از عذاب وجدان میمیرم😢تا الان اینجوری باهاش رفتار نکرده بودم😭

۴ پاسخ

عذاب وجدان نگیر مام ادمیم بابا
چقدر اذیت اخه
دختر منم بیداره

داد زدن ماها تازه داره شروع میشه اولشه عذاب وجدان گرفتی کم کم عادی میشه از این بدتر هم دعواش میکنی😄😄

نمیشه یکی بیاد پیشت ک نخای بری اذیت هم نشی؟

سر این که گفتی بخواب عذاب وجدان گرفتی

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب

سوال های مرتبط

مامان فندق 🩵 مامان فندق 🩵 ۱۴ ماهگی
دو روز بود خونه مامانم بودم به معنای واقعی دهنم سرویس شد
واااای جوری گریه میکرد پسرم یعنی اشک چشماش بند نمیومد
یه ذره غذا نخورد فقط شیر
به زووور می‌خوابید
الانم گریه کرد پا شدم برگشتم خونه خودمون تک تنها شوهرمم شیفت
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پرهام مامان پرهام ۱۷ ماهگی
پرهام یه بچه شیطونی شده که حد نداره فقط خراب کاری
تازگیا هیچ جا بجز خونه خودمون نمیخوابه اونقدر گریه میکنه که حتما باید بیارمش خونه😑
مامان پسرچه مامان پسرچه ۱۵ ماهگی
بعد از حدود ۲۲روز دارم از خونه مامانم اینا میرم خونه خودمون 🙄اینکه از صب تا شب باز خودم و بچه خونه تنهاییم خیلی خسته کنندس🥲😩اونجا هم کلا غذا پختن برا پسرمو بهش غذا دادن با مامانم بود
چقد راحتتتت🫠😂
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان مرصاد مامان مرصاد ۱۲ ماهگی
خانوما من چندهفته پیش رفته بودم تولد صدای باند و اینا زیاد بود شبش که پسرمو خوابوندم نصف شبی تو خواب یک فریادی زد بکوب با صدای بلتد گریه میکرد امروز رفته بودم مسجد دوباره صدای بلندگو زیاد بود قران پخش میکردن الان پسرم دوباره تو خواب همون حالت شد از صداس که ترسبده یا چیه؟اونقد ترسیدم بکوب گریه کرد نیم ساعت فقط
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۱۲ ماهگی
من خودم روری صدبار با پسرم با صدای بلند حرف میزنم البته نه با دعوا آخه خیلی شیطون شده و اذیتم میکنه بعد امشب اونقدر شوهرمو زد اونقدر کوبید تو سرش اونم برای اولین بار صبرش تموم شد دعواش کرد با صدای بلند بهش گفت بشین دیگه حالا من اونجا که بغض کردم از اینکه باهاش اینجوری حرف زده الانم اومدم نشستم دارم گریع میکنم شماهم مثل منین یل فقط من اینجوریم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماه مامان ماه ۱۱ ماهگی
خانوما امشب بعد مدتها با دو دلی و گریه دخترمو گذاشتم پیش مامانم.... اومدم خونه حس بدی دارم ....از اونور حالم خیلی بد بود از سر مجبوری گذاشتم ..الان دلم داره میترکه پیشم نیست ...عین خوره افتاده تو جونم بلندشم برم بیارمش
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان قمر🌚 🐣 ماه مامان قمر🌚 🐣 ماه ۱۶ ماهگی
از صبح تا عصر انقد خسته شدم دخترمم پیش مامانم بود وقتی اومدم خونه منو دید گریه کرد بغلش کردم بوسش کردم فک کردم نمیفهمه اینجام یان چون هیچ وقت پیش کسی نزاشتمش گفتم فقط بخودم وابسته باشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان عشقهای مادر مامان عشقهای مادر ۱۳ ماهگی
از وقتی دختر دار شدم فهمیدم چقدر رفتارایی که تو کودکی با ما میشه ناخوداگاه ما رو میسازه.من تو خونه ای بزرگ شدم که پدرم به شدت پسری بود.رفتارش با من و خواهرام طوری بود که همیشه پسر ارجح بود🥺تو حجاب گرفتنم تا تو خونه پدرم بودم همیشه آستین بلند و شلوار میپوشیدم با روسری.😪😪
همیشه میگفتم دختر دار بشم اینکارارو باهاش نمیکنم.ولی متاسفانه تو ذاتم رفته انگار.من الان اصلا دوست ندارم لباس بندی یا زیر دکمه بدون شلوار تنش کنم.حس بد میگیرم وقتی تنش میکنم.چیکاز کنم این ذهنیت از مغزم بره بیرون.بخدا دست خودم نیست💔🥺
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان MSP مامان MSP ۱۶ ماهگی
سلام خانما دخترم سرما خورده داره دارو میخوره اومدم خونه مامانم خواهرم و مامانم جفتشون مریضن ممکنه دوبتره دخترم از اینا بگیره؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجو ابول💜🧡 مامان جوجو ابول💜🧡 ۱۴ ماهگی
امروز رفته بودم خونه مامانم دخترم نخوابید درست ساعت 9شیر خورد داشت با پتوش بازی میکرد رفته تو اتاق خوابش برده مای بی بیشو عوض نکردم البته خیلی پر نبود همیشه یازده دوازده می‌خوابید بمیرم براش 🥲🥲چکار کنم الان بیدارش کنم مای بی بی شو عوض کنم چون اگ کمم دستشویی کرده بود من عوض میکردم میخوابوندمش الان ی جوریم حس میکنم اذیت بشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پسرکم مامان پسرکم ۱۳ ماهگی
چشم پسرم دیروز خورد ب لبه تلوزیون دارم میمیرم از غصه الان کبود شده پلکش ینی اگه پایین تر بود خدایی نکرده ب چشمش میخورد چیزی میشد؟دارم میمیرممم از عذاب وجدان
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان 𝑻𝒂𝒚𝒎𝒂𝒛💙 مامان 𝑻𝒂𝒚𝒎𝒂𝒛💙 ۱۳ ماهگی
میشه یه مشاور بهم بدین....




کمی پیش با خواهر شوهرم خونه مادر شوهرم بودم پسر خواهر شوهرم تایماز رو از کمرش زد چیزی نگفتم گفتم بچه هس الآنم به چشم تایماز زد که خیلی گریه کرد بچم بعدش دیدم قرمز شده و آب میاد از چشمش برگشتم گفتم میکشمت ها دیگه به پسرم دست بزنی بعدش خواهر شوهرم گفت بچه هستن دیگه چیه بس کن بعدش مادر شوهرم گفت هیچی نشده هردو بچه هستن بیخیال بشین منم پا شدم اومدم خونه به نظرتون کار بدی کردم یا کار خوبی کردم با خواهر شوهرم هم خیلی صمیمی هستم ناراحت هم شدم ولی چیکار کنم بچش وحشی هست یهو اومد طفلی پسرمو یه جوری زد که تا الان گریه میکرد
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان حلما جون مامان حلما جون ۱۵ ماهگی
سلام مامانا تا حالا شده با بچه تنهایی بریک شهرستان با اتوبوس
من خونه مامانم مشهده اما خودم شیروان زندگی میکنم الان میخوام مشهد وایستم شوهرم میکنه بعدش خودم تنهایی باید با اتوبوس برگردم
اما با بچه میترسم اذیت بشم برای شیر دادان و...
شما جای من بودید چکار میکردید
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نیهان🐣 مامان نیهان🐣 ۱۷ ماهگی
اون روز شوید پلو با مرغ برا دخترم درست کردم بعد برده بودم خونه یکی از اقوام ک بهش بدم تا غذاشو دید گفت این چیه گفتم شوید پلو
گفت از الان پرا بهش شوید میدی چشماش ضعیف میشه
منو میگی خودم ریختم پشمام موند😐واقعیت داره؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جانان جانم🌈 مامان جانان جانم🌈 ۱۴ ماهگی
خانما دیروز با شوهرم خیلی بد دعوام شد دخترم همه چیو‌دید پشیمون بود ترسیده بود خیلی گریه کرد و جیغ زد 😭😭خیلی عذاب وجدان دارم خیلی ناراحتم 😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر