۱۶ پاسخ

حق باتوعه عزیز م
تومادر بچه ای
خودتو الکی اذیت نکن

حق با خودته مادرشی اختیار داری

ولش کن بابا حق با توعه اصن دوست نداری ببینه یه چیز شخصیه

عزیزم مگه نصف حلقه بیفته چیز بدیه ک بره حرف درست کنه
پسر منم نصفش افتاده بود نصف دیگش بعد یه روز افتاد

چون نوه اشه دلیل نمیشه بیاد همه جای بچه رو ببینه
منم خیلی بدم میاد از اینکه کسی خودشو صاحب بچم بدونه
صلاح هر بچه رو مادرش بهتر از هرکسی میدونه نه بقیه

اینجوری گفت بگو البته که رابطه عروس و مادرشوهر مثل مادر و دختر نمیشه
الان دخترت هرچقدرم باهات دعوا کنه سرت داد بزنه فرداش یادت میره ولی من یبار سرت داد بزنم ناراحت میشی ک عروسم فلانه
برعکسشم همینطور
پس تو رابطه عروس مادرشوهری حرمت و احترام خیلی مهمتره پس من نمیتونم مثل مادرخودم با شما راحت باشم

وای🫥من کسی جرات نمیکنه دست ب دخنرم بزنه بخدا باید اجازه بگیرن ازم

مادر شوهرای آینده از این روزا مال ماهم هستاااااااا من مادر خودم چون مادرشوهره از مادر شوهر خودم ایراد نمی‌گیرم بچمم میدم بغلش تو همه چیز دخالتش میدم همون‌طور که دوست ندارم زن داداشم درباره مادرم بد بگه منم بد نمیگم اشکال نداره یوقتایی باهاشون مادر دختری بشینید حرف بزنید بچه هاتونو بدید بغلشون یکم فقط یکم خودمونو بزاریم جاشون 🥹

حق باتوعه اختیار کامل پسرتو تو داری اون حق دخالت نداره
اصلا برات مهم نباشه قهر میکنه
چطوری اجازع میدی بچتو ببره اون بچه مریض میشه گردن توعه که اجازه همچین کاریو میدی بهش بگو صلاح میدونم بچم ندم یا هرچی

ولش کن اختیار نده .من ک اختیار هیچی بهش نمیدم

کلا مادرشوهر یه حس مالکیت نسبت به بچه داره
فکرمیکنه مال خودشه انگار اون زاییده
من ک بعد زایمانم خیلی بامادرشوهرم سرسنگین باشیم
چون دوسداره رئیس باشه و من این اجازه رو ندادم ناراحته هر دو هفته میاد ی ساعت میبینه میره

خب چیز بدی نگفتی
این که قهر کردن نداره 😂
بچه خودته اختیارشو داری
بنظرم برات مهم نباشه

اعصابتون خورد نکن،همه همینن،شما ک خوبین،من میخام آروغ بگیرم،نمیذاشتن،بچه بغلی میشه بزار زمین،میخاستم پوشک بعد۳ عوض کنم،میگفت چخبره انقد زود ب زود،دم ب دیقه ام بعد هر گریه پسرم ی جماعت بالا سرم ک این گروسنه ،ظاهرتو قضاوت میکردن،فقط امیدوارم تو آینده فرهنگ درست رفتار کردن با مادری ک تازه زایمان کرده،جا بیفته.

این سوال نداره که مشخصه که صد در صد حق با توئه
حالا اگ بچه دخترش بود مطمعنن بچه رو از خواب نازش بیدار نمیکرد یا کاری نمیکرد ببرتش جایی ک امکان سرماخوردنش هست

مهم نیست بزار ناراحت باشه از دستت تو فقط تمرکزتو بزار رو خودت بچت و نگهداری ازش کاری ب هیچکس نداشته باش بزار ناراحت بشه ب درک

تو مورد های قبلی حق باتو بود
ولی چی میشد یه لحظه باز میکردی نگاه میکرد غریبه که نیست
اونم حتما نگرانه میخواست ببینه تو چه وضعیه

سوال های مرتبط

مامان عسل پسرم👼🏻🩵 مامان عسل پسرم👼🏻🩵 ۳ ماهگی
بارداری
فرزندپروری
بچها یه داستان کوچولو میگم براتون ببینین حق با کیه قضاوت تون چجوریه

دوستای گلم ما با مادرشوهرم و خواهرشوهرم اینا یجا زندگی میکنیم
که ای کاش جفت پاهام میشکست نمیومدم اینجا دیگه دارم روانی میشم
مادرشوهرم اوایل که بچم به دنیا اومده بود خیلی اذیتم میکرد یبار دعوا راه انداخت سر اینکه ما میخواستیم بچمو ببریم دکتر اونم میگفت نبرین بزارین فامیلای من میخوان بیان ببیننش یه روز دیگه ببرین
سر همین موضوع قهر کرد شوهرم احمق مو انداخت تو جون من و …
سرتون و درد نیارم
خلاصه من از اول تا الان بچمو ندادم بهشون نگه دارن جایی رفتنی دادم مامانم نگه داشته
چون ازشون بدم میاد و خیلی اذیتم کردن
بعدم یجوریه که میرم خونشون بچم گریه میکنه میدن به خودم دو دیقه نگهش نمیدارن فقط وقتایی که بچه سرحاله دورش جمع میشن
بعضیاتونم میدونین چجوری با لجبازی مادرشوهرم بچه چهل روزم ویروس گرفتمریض شد
الان شوهرم میگه هفته ی بعد که عروسی دعوتیم بچه رو بده به مامانم منم نمیدم و دعوامون شد…
خود خواهرشوهرم بچهاشو پیش مادرشوهرش نمیبره همیشع اینورن،….



با وجود تموم اینا شنا حق و به کی میدین؟ کار من درسته یا اونا



بارداری
فرزندپروری
مامان پسرم 💙💙 مامان پسرم 💙💙 ۸ ماهگی
سلام ، امروز یه اتفاقی افتاد 😐😂 بعد کلی ماجرا بچه داری و شیردهی تازه خوابم برده بود که آقا ( شوهرم ) بعد از یه خواب زیبا و عمیق بدون اینکه حتی با گریه بچه سرش برگردونه نگاه کنه ، از خواب بیدار شد هیچی منم نوزادم تو بغلم گرفته بودم و سینه مو گذاشته بودم دهنش دراز کشیده خواب بودم اومد چسبید بع من شروع کرد برا رابطه من کشیدم کنار گفتم کنار بچه آخه نمیشه نکن ، نورادمم همون موقع هی موک میزد بع سینه شیر میخورد تا در میاوردم گریه میشد اینم ولکن نبود، میخواست همونجا من بچه شیر بدم اونم کارش بکنه گفتم بچه تو بغلمه شیر میخواد کنار بچه نمیشه گناه. داره چندشه ، باز گذاشتمش زمین دیدم گریه شد گفتم اجازه بده من شیرش بدم سیر بشه خوابش کنم میریم اتاق هیچی بلند شد قهر کرد گفت نمی‌خوام گفتم خب بچه رو خواب میکنم راحت میریم اتاق گفت نه من می‌خوام برم با دوستام گردش بریم تو طبیعت امروز گفتم باشه برو ، قهر کرد جمغ‌کرد رفت 😂😂به جا اینکه زن و بچش ببره گردش با رفیق‌اش میره منم تو دلم گفتم به درک که قهر کردی از خدام بود ولکن بشه بدم اومده از رابطه 🤢