۴ پاسخ

به نام خدا ۲۱ ماهگی رفتیم مشهد تو راه دویا سه تا شیشه خورد رسیدیم اونجا به شیشه گفت اه اه گذاشت کنار اومدیم به همین راحتی دیگه نخورد 😅😅

به راحتی
ی‌روز صبح از خواب بیدار شد تصمیم گرفتم دیگه بهش شیر ندم شیشه و همه وسایل شیر قایم کردم ازش تا در خواست شیر میکرد سرگرمش میکردم و بجاش غذا میدادم بخوره
شیر روز راحت قط کرد واسه شیر شب ولی اذیت شد بچم
چند شبی خیلی تو خواب گریه کرد و ناله کرد همش میگف مامان بده
ولی گرفتمش تو بغلم و گذاشتمش رو پام و اینا دیگه بچه نا امید میشد می‌خوابید
البته با مشورت دکترش ی قطره ام دادم بهش ولی دکتر گف ۲ هفته بهش بده من فقط ۴ شب دادم دیگه خودش خوابید و درخواست شیر نذاشت
بجاش واسه. پوشک داره سرویسم می‌کنه و هیچ جوره همکاری نمیکنه

هنوز نگرفتم😐😑
شبا چند بار تا صبح اب میخوره توش.
خواب روزشم یه بار میخوره.
امروز توی خواب روزش ندادم گذاشتمش رو پام تکون دادم ولی انقد بهونه گرفت و گریه کرد آخرم بیدار شد.کلا نیم ساعت خوابید ظهر.
و تا شب که خوابید دیوونم کرد انقد گریه کرد الکی و بی دلیل بخاطر خوب نخوابیدن بود.
حالا فعلا خیلی خستس خوابیده
ببینم شب چطوره
اما تصمیم دارم هرچی هم گریه کنه ندم بهش.
نهایتش پا میشه و دوباره میخوابه یا اصن نمیخوابه دیگه.
در عوض دو روز سخته تا عادت کنه بعدش دیگه تا صبح میخوابه.

منم لایک کن جوابو ببینم

سوال های مرتبط