منم ،با استرس از خواب بیدار میشم،همش احساس میکنم مادر خوبی براش نیستم ،مخصوصادبی تجربم همش میگم نکنه اینکارو کردمبچم اذیت بشه ،یکم دل درد بگیره یا بپیچه بخودش دلم میخواد بمیرم ،میخوام که جونمو بهش بدم
الانم ک همش غصه اینو میخورم که وقتی شیر خودم بهش میدم ،چون سینم کوچیکه بچم انگار سختشه و مخصوصا کمرش خیلی اذیت میشه ،نمیدونم واقعا شاید واقعا نرمال نیستم
خوب یکسره داری به کارهای منفی فکرمیکنی سعی کن اصلابه کارهای منفی فکرنکنی ومثبت فکرکن بخاطربچه ات به خوشبختی بچه ات واینکه داره جلوچشمت بزرگ میشه ازش لذت ببر،اینستایاهرجاکه باعث میشه فکرهای منفی کنی نرواینجوری خودتواذیت میکنی زیادتوخونه نشین بروبیرون پارک روحیت عوض بشه،ازشوهرت کمک بخواه اززندگی کردن لذت ببربخاطربچه ات
من هم در مرز فروپاشی روانیم بعضی روزا واقعا کم میارم دیگه دارم میترکم
خوابت کمه ؟
مکمل هات رو میخوری
قرص آهن ، کلسیم ، ؟ امگا
ومنی ک به فکر طلاقم
منم بخدا همینجورم
یه مادرشوهر روانی هم دارم خدا لعنتش کنه اون دیگه شده قوز بالا قوز
دقیقا مثل منی حال روحیم داغون داغونه
وای چقد مثل منی بخاطر این کارام از خودم متنفرم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.