۸ پاسخ

به نظرم هرجا بری بازم پسرت می‌ره تو کوچه چون عادت کرده

من اگه پول داشته باشم از اون خونه جابجا میشن
چون اصلا دوست ندارم بچه هام تو کوچه برن

اگه پول نداشته باشم تحمل میکنم علاجی نیس

به نظرم رو پسرت کار کن بچه بلخره شاید تو اینده با بچه های بدتری دیدار کرد تو مه هی نمیتونی محیط و مدرسزو تغییر بدی

من بچه هام کوچه‌ام برن بدون‌نظارت خودم نمیزارم بمونن

سلام شما بجای حل کردن مسئله صورت مسئله رو پاک میکنید بجای عوض کردن محیط زندگیت تنها به این علت این موضوع رو مدیریت کن تو کوچه رفتن به تنهایی بد نیست ولی نه برای این همه ساعت سعی کن مدیریتش کنید

هر طور میتونی تو خونه نگهش دار ، مخصوصا اگر از خونه و همسایه و مقدار اجازه ای که میدید راضی هستید حیفه برید جای دیگر عبهتون فشار بیاد ، یه جوری با انیمیشنی ، کلاسی چیزی سزگرمش کن تا نره ، یا مثلا اگر از باباش حرف شنوی داره بگو تا باهاش صحبت کنه

چرا جلوشو نمیگیری

خوبه ک همبازی داره اگ امنه بمونید

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
خانما اومدم درد و دل کنم ، اگه راه کار درستی داشتین بگین
اینکه شوهرم پدر و مادرش از حج اومدن من هنوز ولیمه نگرفتیم،هرکسی ام میاد خونه مادر شوهرم یا ناهار میاد یا شام فامیلا ۴ تا گوسفند بریده بودن از گوشتشون به درجه یک ها میدیم، موقع ای هنوز آتش بس نشد اکثر اطرافیان گفتن ولیمه نگیر ، اینم بگم که مصطفی دو سال پیش گاو خرید به قسمت مکه رفتن و ولیمه دادنشون،الان گاو رو نکشتن و فامیلا میگفتن یا گاو رو بفروش پولشو بده به بهزیستی یا گوشتشو بده ولی الان آتش بس شده به مصطفی میگم هرجور شده ولیمه بده فکرا همین آدم ها که میگن نگیر میگن خسیس بازی در آوردن و ولیمه که رسمه رو ندادن ، بعدشم تیکه تیکه میان اعصاب خوردی دارن همش در حال تمیز کاری و پذیرایی هستیم همشونم برای ناهار یا شام میان از پا افتادیم آخرشم این میشه که ولیمه ندادیم،مادر شوهرم میگه الان همه شهرستانن و نمیتونن بیان ولی وقتی ما دعوت کنیم وظیفشونه بیان بقیش به خودشون ربط داره پدر شوهرمم یه آدم بی زبون و لال
همه کارا و وظیفه ها به دوش مصطفی هست
خواهر شوهرامم رفتن سر خونه زندگیشون، رسما تمام کارا گردن منه تا میام بالا مادر شوهرم زنگ میزنه بیا فلانی بیا شام بزار یا خونه جارو کن
الان به مصطفی گفتم هرجور شده ولیمه بگیر تمام بشه بره اونم عصبی شد گفت الان دیگه نمیتونم چند روز گذشته و کارام رو سرم ریخته چک هام مونده و این حرفا ولیمه نمیگیرم انقدر گیر نده ،گاو رو میفروشم پولشو میدم بهزیستی و گور بابای حرف مردم
ولی کارش خیلی اشتباهه،الان نمیفهمه ولی خب ولیمه یه رسمه دیگه