۸ پاسخ

سلام دوست عزیز.
من ۵ سال کادر آموزشی کار کردم
خیلی از این موارد داشتیم
همراش برو
اگه معلمش اجازه میده اول تو کلاس با فاصله ازش بشین
بعد برو پشت در کلاس بعد تو راهرو یا سالن بعد تو حیاط بعد بگو خب من یکساعت میرم تو خیابون فلان تایم برمیگردم و واقعا برگردید
تو همین روند اونم به بچها دوست میشه و علاقه مند به کلاسش
سعی کنید مرحله به مرحله و هر روز یه جایی رو انتخاب کنید که منتظرش میمونید
ولی خب هر روز هرجا که قراره بشینید و منتظرش باشید قبلش بهش بگید و اینکه معلمش نباید به اجبار سرکلاس نگهش داره اتفاقا باید اجازه بده بچه شما بیاد ببینه که تو مدرسه حضور دارید تا خیالش راحت بشه اینجوری هس که حواسش میده به کلاس و کم کم بهش خوش میگذره و دیگه میمونه

باید بچه رو مهد و پیش دبستانی ثبت نام میکردی محیط براش مادر فرزندی بود ولی مدرسه پیش دبستانی و دبستان محیط دیگه آموزشی و قانونمد میشه

من شاگرد داشتم سر کلاس هلاک میشد

اول مادرش میومد تو کلاس
بعد پشت در مینشست
بعد تو سالن
در اخر تو حیاط

تو این بازه ها هم هی میرفت میدید که مادرش هست
خیالش راحت میشد ،برمیگشت سر کلاس

تا اینکه بیرون رفتن مادرش با تایم مشخص به بیرون از محیط کشیده شد و انقدر تکرار شد تا دیگه از سرش افتاد

مگه پیش دبستانی نرفته ؟ چون این مشکلات تو دوره پیش دبستانی حل میشه. اگر مشکل وابستگی باشه چون هیچ تجربه پیش دبستانی یا کلاس ورزشی و ... نداره، باید اول دوره عادت سازی براش در نظر بگیری. یعنی بری باهاش مدرسه بگی من تو حیاط نشستم هر وقت خواستی بیا پیشم. بعد با معلم هم هماهنگ میکنی. هر وقت خواست میاد پیشت یا حتی می بریش خونه. کم کم بعد از یکی دو هفته باید با محیط جدید آشنا شده باشه و کمتر سراغ تو رو بگیره.

میگه معلم عصبانی و ناراحت میشه از گریه های من

یه مدت باهاش برو تو مدرسه تو حیاط بشبن

موسسه بهار نکو...ببریدش پیش،مشاوره شاید یه مشکل ریشه ای داشته باشه

متاسفانه اینا وابستگی شدید هست
من خودم یادمه تا مامانم سرکلاس بود منم مینشستم اون می‌رفت من پشت سرش فرار خونه بودم
سعی کن یکم باهاش بری تابامحیط مدرسه دوستاش اشنابشه بعدش کم کم علاقه پیدامیکنه

سوال های مرتبط

مامان فرشته ها❤👼👼 مامان فرشته ها❤👼👼 ۱ سالگی
امشب انقدر گریه کردم خدا میدونه، چرا دختر من بیشفعال باید بشه ،باورتون میشه یه دختر ۱۵ دیگه دارم نمیتونم هر دو با هم نگه دارم تا حالا نشده یه هفته بیشتر نگه دارم اون یه هفته هم همش خونه مادرشوهرم پایین میره میاد وگرنه پدر درمیاره، بعد یه هفته هم خونش مامانم هست،از دو سالگی ما فهمیدیم با بقیه یکم،فرق میکنه هر دوره هم یه جور اذیت میکنه ،الان چه جوریه حتی با اینکه دارو میخوره،بیقراره نا ارامه،زیاد حرف میزنه ،باید ببینید چی میگم ،تلویزیون نگاه نمیکنه در حد پنج دقیقه همش میخواد بره بیرون ،با بچه ها میخواد بازی کنه بیشتر اوقات نمیسازه بهشون کرم میریزه ،دست بچه ها رو فشار میده دور لبش همش لیس میزنه انقدر ابن کار و کرده دور دهن سیاه شده ،زخم شده خوب نمیشه،تازه الان کنترل شده اینه چند روز امدم یه دوز به پیشنهاد دکتر قطع کردم لامصب خیلی بد میشه خیلی، همین الان خواهرم میگه با این وضع چه جوری مدرسه میخواد بره ،پنج ساعت تو مدرسه بشینه به معلم گوش بده بچه ای همش در حال جنب وجوش هست یه جا نمیشینه ،سر سفره میرقصه تو ماشین نمیشینه همش در حال و جنب وجوش،بازی کردن زود حوصلش سر میبره،بلند میشه میره حوصلش نمیگیره،میدونم شاید الان بگیید اینا عادیه ولی چون قبلا بدتر از این بوده تحمل نداره امشب همش قلبم درد میکرد دست هامو به گوشم گرفته بودم دیگه صدای دختر هامو نشنوم بهم خیلی فشار اومده 😔😔😔😔😔😔😔دو تا روان پزشک کودک و روان شناس کودک بردم هر سه،بیشفعالی تایید کردن،کاش دخترم دارو نمیخورد ولی اگه نخوره بهم میریزه😭😭😭😭😭😭