بچه ها دام‌خیلی گرفته . پسرم سه روزه تب کرده . دکتر گفت ویروس روزئولا گرفته . همسرم چند روزه ماموریته و من تنهام.‌بعد مادر شوهرم با پسرم ک حرف میزد بهش میگه مامانت خوب مواظبت نبوده؟؟؟؟
بعدم تا صداش در میاد میگه وای بچم گرسنشه .وای شیرش بده. وای غذاشو آماده نکردی .... پوشکش عوض کردن میخواستاا ... نمیدونم برم بهش بگم بس کن ایم حرکات و رفتارتو یا بیخیال بشم...

ایییییوللل دمت گرممممم

مادرشوهر من ناراحتم میکنه با حرفاش جوابشو نمیدم فقط جوری بی محلی میکنم بهش که خودشم به وجود خودش شک میکنه یا بخواد برگرده ازین حرفا بزنه منم مثل خودش شروع میکنم با پسرم حرف میزنم تا اون حرص بخوره مثلا بگه مریض شدی آریا مواظبت نبودن منم بر میگردم به پسرم میگم آریا مریض شدی اینو اون مریض نیشن میان بوست میکنن ازشون مریضی رو میگیری اینطوری میسوزونمش

ببین من یه بار دستم یه کم نم داشت بچه امو بغل کردم
مادرشوهرم مثلا از زبون بچه ام گفت مامان اذیتم نکن
منم مستقیم گفتم مامانِ آدم که اذیت نمیکنه مامان جون
تو هم هروی گفت همون لحظه با احترام حواب بده که بعدا خودخوری نکنی

عزیزم خدا بهت صبر بده چقدر بی درک و فهمن بعضیا... حداقل جوابشو بده دلت اروم بگیره

بی محلی کن گوش نده به حرفاص خودش میفهمه