۱۴ پاسخ

مادرشوهر ها همشون همینن تو هر چیزی دخالت دارن

خوب چ لوزمی داره مادر شوهرت اونجاست وقتی مادرت پیشته

چ مادر شوهر احمقی برو گمشو بگیر بخاب

چه آدمای بی درکی پیدا میشن 🤨

ب شوهرت بگو بهش بگه مامان خداروشکر 10 روز شدن دیگ بسه آماده شو ببرمت حالا بعدا دوباره میارمت
ببره بندازدش خونش نکبت و

عزیزم مبارک باشه 🥹♥️

خدایا صد هزار مرتبه شکر بچه اولم قهر بودم باهاش
دومی هم ی شب و دوروز موند گورش گم کرد🤣

خدا صبرت بده

من كه خداروشكر خونوادي شوهرم از من دورن ولي باباش ميخواد بيادمنم هفتهي ديگه زايمانمه از الان ميخواد بياد دكترم اين هفته استراحت مطلق داده نميدونم اينو كجاي سرم بزارم 🤦‍♀️

چن روز تحمل کن میره خونش بزار این روزا دلخوری ایجاد نشه

نده بهش😁بگو دلت میخواد یکی بیار والا😅

عزیزم❤️🫂

میفهممت قشنگ ❤️

ب همین بچه ندادن ادامه بده🤣

سوال های مرتبط

مامان دوقلوها👩‍❤️‍👩 مامان دوقلوها👩‍❤️‍👩 ۲ ماهگی
نمیدونم چکا کنم واقعا دارم کلافه میشم مادر شوهرم یه روز قبل زایمان اومد خونه مامانم اینا چون خودم‌ اونجا بودم تا ۱۲ روزگی بچهام بعدش اومدیم خونه خودمون دو شبم اینجا بود رفت خونه خودش بعد ۳ شب اومد باز الانم اینجاس و نمیخاد بره نه میتونه بچه نگهداره تو کار منم دخالت میکنه بچها ک ساکت و اروم عستن و میاد برمیداره تو خونه راه میبره هی عادت کردن دیروز چن ساعت تنها بودم جفتشون گریه میکردن باید بغل میکردم راه میبردم هی اینو اروم کن بعدی رو بردار هرچی هم بهش میگم نمیفهمه پا میشه با بچه بغل کار انجام میده یا بچه هارو مای بیبی میکنه انقد سفت میبنده ک کل بدن بچم قرمز میشه هرچی میگم میگه باشه ولی کار خودشو انجام میده شبا میاد بچهارو از بغلم میبره تو رختخواب خودش تو بغلش دیشب دستش خورد تو صورت بچم نمیفهمه اصن نمیدونم چکا کنم 😭😭😭به شوهرمم چیزی نمیتونم بگم چون مامانشو خیلی دوس داره و با مامان منم یکم مشکل داره بعد میگه مامانت نیاد اینجا نمیدونم چکا کنم
مامان 🩵رایان🩵👶 مامان 🩵رایان🩵👶 ۲ ماهگی
خانما شما نوزادتونو خودتون میبرید حموم؟؟
من دوسدارم خودم ببرم
تاالان مادرشوهرم‌میبرد .یعنی میرفتیم خونه مادرشوهرم میبرد حموم بعد از اونجا میرفتم خونه بابام.الان بچه سرما خورده دیروز
خواهر شوهرم برگشته میگه تو همش خونه بابات میری این ۴۰ روزش نشده سرما خورد نباید سرما میخورد ای مامان بی ادبش
.بد بچه گریه میکرد پستونک دادم بهش زود اومدن بالا سرش میگن کلی مامانش چ کاره بدی پستونک دادی .چیکار کنم بزارم بچم از گریه از حال بره پستونک ندم .من روزی سه بار باید ب بچه شیر خشک بدم دکترش گفته .خواهر شوهرم برگشته میگه من هیچ ب بچه ها شیشه و شیر خشک ندادم میترسیدم خفه بشن.بد مادرشوهرم بدن بچه رو ماساژ میداد با روغن زیتون دید پشت گردن و پشت گوشش قرمز شده .اعصابم خورد شد داشتم ب شوهرم میگفتم چرا این اینجوری میشه بنظرت چیکار کنیم از اون ور میگه حمید از کجا بدونه مگ تو مادرش نیستی.من ب بچه شیر میدادم اومده از بغلم گرفته میگه تو ادکلن زدی بوش تنده بچه رو اذیت میکنه توله هاشو صدا کرده یکی ۶ سالشه یکی ۹ بیاید بیاید بگیرید بغلش شوهرمم هی میگه نده خطرناکه میگه نه خودم گرفتم توله بزرگشم میگف نه خودم میخوام بغلش کنم اخر سر گفتم نه گناه داره کمرش درد میگیره کشید کنار😒تا از در وارد میشم این میگیره بغلش اون میگیره بغلش بچه رو بغلی کردن 😒ب شوهرمم میگم میگه حق با با اوناس.اخر سر تهدید ب طلاقش کردم گفتم رایان بزرگ تر بشه میرم برگشته میگه بسلامت البته بعدش ب غلط کردن افتادا ....خلاصه من میخوام خودم ببرمش حموم بچه سرما خورده تو خونه خودمون باشه درنیاد بیرون