پسر اولم رو تا مامانم پیشم بود مامانم بعدمذفقط دوبار مادرشوهرم اومد بردحموم. از ۴۰به بعد خودمو شوهرم حموم کردیم همه چیزو حاضر کن اتاق گرم باشه یا شلوارتو در نیار یا پارچه بنداز رو پات کم کم ترست میریزه.
عذر میخام این حرف رو میزنم اما از اول اشتباه کردی چرا باید تو بری خونشون؟ زنگ میزدی لطفا اگه میشه بیاین کمکم حموم ببرم بچه رو! تونست میاد نتونست زبون تو درازه .من پسرمو حموم میبرم تا ۲۴ساعت بعد نه بیرون میریم نه کلاه و جورابشو درمیارم چون بدنش سرما میخوره
عزیزم اول اینکه غصه نخور بابت شیر خشک دادن و سرما خوردن و اینجور چیزا
دوم اینکه هرکی میخواد ببره حموم بگو اون بیاد خونه شما تو نرو
بعدشم هیچوقت از طلاق حرف نزن عادی میشه
کلا خانواده شوهر همینن به شوهرت شکایت نکن سعی کن خودت هندل کنی یه جوری
من میگم مادرشوهرم میاد خونمون میبره یبار مامانم یبار مادرشوهرم
منو شوهرم با هم میبردیم الان دوباری هست که خودم تنها میبرمش
مگه وان و آسانشور نخریدی؟بااون ببر با شوهرت راحت.
وای یعنی منم بزام اوضاعم مثل توعه چون ازالان خواهرشوهرم میگه من میخام بشورمش،مادرشوهرم میگه من میشورمش.اعصابم خورده.گفتم وان و توری خریدم خودمو شوهرم میشوریم.من جوابشونو میدم همونجا.به خواهرشوهرتم میگفتی پستونک باید بدم چون باعث میشه بچه فکش قوی بشه هم کلا برا نوزاد عالیه از سندروم مرگ ناگهانی جلوگیری میکنه.همونجا بالبخند و سیاست جوابشونو بده
خواهر شوهرت هم یه مریض روانی به تمام معناست!!! ببخشیدا البته!!!!
معلومه میخاد دهن تورو باز کنه بهترین راه بی محلی و سکوته و البته کم کردن رابطه ... نرو عزیزم خونه مادرشوهر یا دیر برو ...یا زنگ بزن ببین اگه خاهر شوهرت نیست برو....اینقد عقلش تمیکشه به یه نو مادر هر حرفی رو نزنه!!
من اصلا نزاشتم مادرشوهر بچم رو حمام کنه
تا الان که بارانم ۲ ماهش داره تموم میشه کلا ۳ بار اومدن پیش من برای احوال پرسی و عیادت و دیدن نوشون
بعد مادرشوهرم به شوهرم گفته بود بیارش خونم تا ببرمش حمام.اگر دوس داری...منم گفتم عمرا بیارمش خونت....واسه عیادتم بزور اومدی بعد بچم رو بیارمش خونت
۲ـ۳ بار مادرجونم اومد بردش حمام....بعد از اون خودمبرپمش....البته مامانمم میاد کمکم میکنه توی حمام
اصلا نترس برای حموم بردن
یه کارترز یا پارچه نرم بنداز روی پاهات کوچولوتو بذار روی دستت با به کاسه کوجواو آروم آب بریز یه بار ببری ترست میریزه دیگه
من خودم از اول حمومش کردم ازون تشت راحتیا گرفتم که بچه راحت دراز میکشه حمومش میکنم ترس ازین ندارم که از بغلم بیافته
هم منت کسی روم نیست دوره زمونه عوض شده یه کار خیری که برا آدم میکنن فردا پس فردا توف بالاسر خودمونه با کلی منت که من فلان وقت این کارو برات کردم
تازه من اصلا نمیحام کسی بچم ببره خودم میبرم تا مامانم هست مامانم ببره بعدم خودم میبرم با کمک شوهرم
برو حموم لباس تو درآر ی شال ضخیم بذار روپات بچه رم بذار بغلت با ی دست بچه رو بغل کن ی دست بدنسو بشور و آب بریز همه چیز و از قبل آماده کن ک بچه یخ نکنه
وااای یا خدا من اصلا تحمل ایچیزا ندارم ببین ایقد ساده نباش اول ک بچت کوچیکه اگر افتاد زمین خدای ناکرده چی نده یا بغل کردن بچه ها برو ازبغلش بردار بگو شرمنده بچه بغلی میشه بگه شیر خشک نده تو بده اهمیت نده خودت بچت ببر حمام خودت موقعی شوهرت هست با لباس ب شوهزت بگو بشینه بذار تو بغل شوهرت بشورش بچه رو بعدم ببر بیزون اصلنم سخت نیست
خوب مادر شوهرت میومد حونتون😐
من زنداییم میاد خونمون بچه رو میبره حموم
خیای دلم میخواد خودم ببرمش حموم
نبر عزیزم چرا میبری اینور اونور بچه رو وقتی میبینی ازیتش میکنن بمون خونتون
منو بچه ک از بیمارستان مرخص شدیم همون روز باخودم بردمش حموم بعد اومدم تو جا خابیدم تا الانم خودم میبرمش اگر کسی ام میخاد کمککنه میزارمش پشت در ک ازم بگیرنش همین به خواهرمم اجازه ندادم ببرتش حموم
کلی حرف بهم میگن حساسی و حتی خواهرخودم بهم گف ندید بدید بازی درمیاری
خودت انجام بده کم کمترست میریزه
جنبه کمک ندارن منت میزارن سرت بعدا
اخه به خواهرشوهرت چه ربطی داره اون همش اونجا پلاسع خونتون نزدیک مادرشوهرت هس یا تو یک ساختمون هستید
عزیزم خودت ببر من دفعه قبل خودم بردم فردا هم میخوام ببرمش کاری نداره
با همسرم میبریمش... توم همین کارو بکن اگه تنهایی میترسی با همسرت ببرش
من مامانم میبره حموم خودم توانایشو تا چندین ماه تو خودم نمیبینم فعلا حتی تا الان دستشویشم نشستم چون ریز منم میترسم
بنظرم به مامانت بگو بیاد خونتون ببره حمومیا همون مادر شوهرت بیاد خونتون ببره که بد حموم بیرون نیری
راجب چیزایی دیگه هم حق با تو کمتر برو اینجوری بهتره
من مامانم میاد خونه خودم میبرش حموم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.