خانوما با مادرشوهرم بجایبم تا بچه گریه میکنه هی میپرسه چرا گریه میکنه خب بچه همینع دیگه صبح ساعت ۶ زنگ زد جوابشو ندادم همش باید بهش جواب پس بدم از اونور کلید میندازه در خونم باز میکنه پوشک میخرم برای بچه میگه چه خبره همه چی فضولی میکنه همینجوری خودم اعصاب نمونده برام باید به اینم جواب پس بدم مادرشوهر شمام اینجوریه

به همسرت بگو تذکر بده اگه خودت نمیتونی بهش بگی

مادرشوهر من از مامانم اخلاقش خیلی بهتره دلسوز مهربونه باهام خداروشکر اصلا اهل دخالت نیست خیلی بروزه با اینکه سنش زیاده❤️
من دوازده سال طبقه بالاشون بودم

درروازاینورقفل کن کلیدبزاربمونه روش تانتونه بازکنه و گوشیتوسایلنت کن بچه روبهونه کن بابی محلی بگودرگیربودی خابه فلانه

مادرشوهر منم همینه و بدتر هم هست تازه برادر شوهرم از وقتی بچه اومده میاد میشینه اینجا نمیزاره راحت باشم ناهارشم میاره با من بخوره شب هم ک میشه بابا مامانش میان میشینن فک کن من بچه بغلمه اینام رو ب روم نشستن زل زدن ب من و بچه و چرت و پرت میگن

اگه سن داره عب نداره بی خیال باش

همیشه کلیدتو بذار پشت در که کلید میندازه نتونه باز کنه و مجبور شه زنگ بزنه

ماهم تویه ساختمون باهمیم.مادرشوهرم هروقت بخوادبیادبچه روببینه قبلش پیام میده بیدارم یانه بعدمیاد.
بهشون رونده.بگوهروقت بچه میخوابه منم میخوابم.جوابشوبده وگرنه همیشه توبچه داریت وکارات دخالت میکنه

مادر شوهر منم خیلی فضوله تو همه چیزم دخالت میکنه از هیچیم سر در نمیاره

وقتی اومد ۷مرتبه سوره کوثر بخون یواش فوت کن بهش ،،،یکم دوری پیش میاد

آخی درک میکنم واسه منم اینجور بود تو بچه اولم . ولی رو دومی یکم روم و تجربه زیاد شده بود دمشون و قیچی کردم .....😂😂😂

ما هم تو یه خونه زندگی میکنیم ولی راهمون جداست،از روز اول به شوهرم گفتم سریع برو کلیدارو عوض کن،چند بارم به شوخی گفتم اول ایفون بزنید شرایطم جور بود باز میکنم شاید خواب باشم شاید دوس نداشته باشم کسی بیاد تو اون موقع همینم شد و تموم شد رفت،الان هرموقع کاری باشه فقط زنگ میزنن اصلا نمیان دم در

ندیده و نشنیده بگیر بیشتر و درگیر بچه بودی نشنیدی