کیااینجا دوتابچه کوچولودارن بچه هارو پیش خودتون میخابونید؟من پسرم کوچیکتربودتختشوآورده بودم کنارتخت خودمون میخابیدبزرگ ترشدانگاری وابسته ترشدحتما من بایددقیقا کنارش باشم بعدم دورش هیچی نباشه که بتونه توخاب قل بخوره هرجامیخادبره کوچیکم که چهارماهشه دیگه مجبورشدیم بیایم توسالن روزمین بخابیم ولی بچه یکیشون این طرف من یکیشون اون طرف شوهرمم یکم اون طرف ترمیخابه من دوس ندارم اینجوری باشه جدابخابیم ولی به خاطربچه هانمیدونم چیکارکنم

اگه پسرت آمادگی داره کم کم جاشو جدا کن
من از وقتی دیدم دخترم شیر شبش قطع شده و راحت میخوابه دارم هی فاصله تشکشو با خودم زیاد میکنم.اول ۱۰سانت بود بعد شد ۵۰سانت حالا ۱متر،همینطوری تا ما بریم تو اتاق خودمون.رو تختش نمیتونم بذارم تو اتاق خودش خیلی غلت میزنه و منم میترسم یه وقت گریه کنه نشنوم.ولی تو پذیرایی میخوام بخوابونمش خودمون بریم اتاق.کم کم اگه اوکی بود میبرمش اتاق خودش

منی که پسرم ۳ سال و ۶ ماهشه
دخترمو ۱ سال و ۹ ماهش
دقیقا تو همین وضعیت هستیم
چاره چیه
موقع خوابم اینقدر دوتا مون خسته ایم میایم بچه هارو بخوابونیم خودمون زودتر میخوابیم

روزای اول سخته دلت پیششه همش پا میشی نگاه میندازی ولی مستقل میشه

من جفت بچه هامو از ۶ماهگی جدا کردم دخترم تو اتاقش میخابه پسرم تو پذیرایی تا تخت براش سفارش بدم

من بین دخترم و پسرم میخوابم که تو خواب بهم نزنن بیدار شن
شوهرم زیاد میگه ولشون کن بیا پیش من ولی واقعا نمیتونم خودم وابسطه شدم بینشون نخوابم دیوونه میشم تا صبح

وضعیت من در چند ماه آینده که بعدی دنیا بیاد

من فعلا توهمین وضعیتم🥴