۵ پاسخ

میگن از هر چی بدت بیاد سرت میاد خواهرم از چیز خوبی بدت میومده مردم گوشت نمیبینن 😂😂

اره من وقتی ازدواج کردم دیدم مفیده بزور یکی دوبار خوردم و متوجه شدم اونقدرم بد نیس وخوشمزس والان زیاد میخورم

من دخترم ۱۱ سالشه از ترشی بدش میاد بهش میگم آخرش یه شوهر ترشی فروش گیرت میاد حالتو میگیره😂

خدایش نمی دونم چرا روغن دنبه رو خیلیا نمیخورن واقعا غذا های ابکی رو خوشمزه میکنه

جالب بود😁

سوال های مرتبط

مامان محمدامین و دنیز مامان محمدامین و دنیز ۳ ماهگی
سلام خوبین.بیاین یکم درد و دل طوری کنیم😅😃از خاطرات ویار توی بارداری چ الان چ قبلیاتون بگین.مثلا شده یچی دلتون بخواد و کسی بفهمه حامله این و بهتون نده یا مشابه؟؟مخصوصا خانواده خودتون یا شوهرتون؟مثلا من خودم یادمه بارداری اولم با خواهرشوهرم همزمان باردار بودیم.شوهرمم راه دور کارمیکرد.من عاشق کله پاچم.چ الان چ بارداری اولم در کل غذای مورد علاقم کله پاچه بوده و هست.خلاصه ک یادمه خواهرشوهرم گوسفند سربریده بودن.کله پاچشونو اوردن خونه مادرشوهرمن طبقه پایین ما پختن.ماهردو باردار بودیم.موقع پخش آبِ کله پاچه (ما اول اب کله پاچه پخش میکنیم بعد گوشت و مخلفات)یادمه ب من ته ظرف آبگوشت خوری اندازه نصف استکان آب کله دادن.خیلی کمممم.در حدی ک ی بچه هم اونقدر نمیخورد.براخودشون زیاد بود.بعد موقع پخش گوشت مغز و زبون رو جداگونه توی دیس دست ب دست دادن.از جایی پخش کردن ک من نفر اخر میشدم و برامن نموند و تهش یذره.🙃🙃من آدمی بودم ک همیشه خونه مامانم کله پاچه براه بود.ندیده نبودم.ولی اون روز هیچوقت یادم نمیره.ک با منِ حامله چطور رفتار کردن.با خواهرشوهرم چطور.حس کردم چون برا اونابود بهم کم میدادن.هنوزم ک هنوزه یادم نمیره.امشبم جاتون خالی کله پاچه دارم.مادرم برامن و پسرم پخته.(همسرم نمیخوره)ولی همیشه این خاطره یادم میمونه و ازشون دلخورم.مخصوصا روزایی ک کله پاچه میخورم.میخوام بدونم کسی تجربه ای شبیه ب من داره؟
مامان تو دلیم مامان تو دلیم ۳ ماهگی
سلام مامانا.

اومدم از مشکلی که برام پیش اومده براتون تعریف کنم.
الان به این. نتیجه رسیدم که باید بیشتر مراقب خودم باشم. و هر شرایطی پیش اومد اگه خطرناک بود سریع به دکتر مراجعه کنم.

من تقریبا سه روز پیش هوس ذرت مکزیکی کردم به شوهرم گفتم بره بلال بگیره بیاره تا من درست کنم بخوریم. من بلال ها رو بعد از اینکه شوهرم خرید جوشوندم همین موقع که بعدش آبکش کردم اومدم یه چند تا دونه بخورم هواسم نبود روش از همون مو های کلاهک روی بلال هست روی اون چند تا دونه بود و منم حواسم نبود خوردم. تا خوردم توی گلوم گیر کرد و شروع کردم به سرفه زدن اونم خیلی بد و وحشتناک به حدی رسیدم که شوهرم مجبور شد بزنه تو پشت گردنم تا نفسم نگیره. بعد از 10 دیقه تا یک ربع بعدش بهتر شدم و خیلی آب خوردم. بعد از اون شب همش درد میومد سراغم منم با شیاف پروژسترون اروم میکردم خودمو تا دیشب این مشکل دردامو به دکترم گفتم اونم گفتش باید حتما بیای حضوری مطب. تا اینکه امروز رفتم دکترم اینجوری گفتش و خیلی ناراحت شدم🙏🏼😔