سلام خوبین.بیاین یکم درد و دل طوری کنیم😅😃از خاطرات ویار توی بارداری چ الان چ قبلیاتون بگین.مثلا شده یچی دلتون بخواد و کسی بفهمه حامله این و بهتون نده یا مشابه؟؟مخصوصا خانواده خودتون یا شوهرتون؟مثلا من خودم یادمه بارداری اولم با خواهرشوهرم همزمان باردار بودیم.شوهرمم راه دور کارمیکرد.من عاشق کله پاچم.چ الان چ بارداری اولم در کل غذای مورد علاقم کله پاچه بوده و هست.خلاصه ک یادمه خواهرشوهرم گوسفند سربریده بودن.کله پاچشونو اوردن خونه مادرشوهرمن طبقه پایین ما پختن.ماهردو باردار بودیم.موقع پخش آبِ کله پاچه (ما اول اب کله پاچه پخش میکنیم بعد گوشت و مخلفات)یادمه ب من ته ظرف آبگوشت خوری اندازه نصف استکان آب کله دادن.خیلی کمممم.در حدی ک ی بچه هم اونقدر نمیخورد.براخودشون زیاد بود.بعد موقع پخش گوشت مغز و زبون رو جداگونه توی دیس دست ب دست دادن.از جایی پخش کردن ک من نفر اخر میشدم و برامن نموند و تهش یذره.🙃🙃من آدمی بودم ک همیشه خونه مامانم کله پاچه براه بود.ندیده نبودم.ولی اون روز هیچوقت یادم نمیره.ک با منِ حامله چطور رفتار کردن.با خواهرشوهرم چطور.حس کردم چون برا اونابود بهم کم میدادن.هنوزم ک هنوزه یادم نمیره.امشبم جاتون خالی کله پاچه دارم.مادرم برامن و پسرم پخته.(همسرم نمیخوره)ولی همیشه این خاطره یادم میمونه و ازشون دلخورم.مخصوصا روزایی ک کله پاچه میخورم.میخوام بدونم کسی تجربه ای شبیه ب من داره؟

۱۲ پاسخ

سلام عزیزم منم زیاد از این حرکت ها دیدم متاسفانه،هیچ کس واسه خوردن و شکم جایی نمیره و خونه ی خودش همه چیز هست و میخوره ولی حس بی احترامی و تحقیر شدن به آدم دست میده،حرفم نمیشه که در این مورد با کسی زد چون میگن ببین چقدر شکم براش مهمه...

مادر شوهرم و خواهر شوهرام خیلی به غذام اهمیت میدن اول من باید بخورم 🥰

خب خیلی خوبه که شوهرت پشتته و درکت میکنه،از این بهتر نمیشه،من اوایل از هر چی دلخور میشدم میگفتم و تهش میشد ناراحتی و دعوا و بگو مگو بین خودم و شوهرم،به خاطر همین دیگه باور کن از ۱۰ تا موردی که دلخورم کنه شاید یه دونه اونم با احتیاط و زبون مهربون و ترس و لرز میگم،اصلا خیلی وقت ها برای اینکه آرامش خودم بهم نریزه هیچی نمی‌گم و میریزم تو خودم..

سلام منم همین طور از مادرشوهرم خیلی حرکت دیدم تازه عمم هست مادرشوم من ک واکذارش کردم ب خدا نمیبخشمش خیلی درحق من ظلم کرد خوبش اینه شوهرم طرف منه

پدر شوهر مادرشوهرم فوت کردن ولی قبل بارداریم مادرشوهرم کلی نسکافه میذاشت تو کابینت هیچوقتم به من نمیداد بخورم هنوزم چشمم دنبال هات چاکلت و نسکافه های توی اون کابینته بعد مرگشون اونجا بود ولی دم کردم برا اونایی که موندن خونشون خودم یکی دوبار خوردم

چقدر بد عزیزم متاسفم براشون

نه خداروشکر هم مادر خودم و هم مادر همسرم هروقت غذای خوب درستت کنن یا دعوتم میکنن یا میفرستن برام
خصوصا اگه غذای مورد علاقم باشه

واکنش شما چی بود اون موقع؟خوردی؟

عید رفته بودیم خونه مادرشوهرم . برای شام خواهرشوهرم زنگ زد ک میایم اونجا. پدرشوهرم پاشد گفت من میرم کباب بخرم بچه هاش خیلی دوست دارن. من خیلی ناراحت شدم . ما ک ناهار اونجا بودیم بخاطر ما نگفت بخرم اما بخاطر نوه هاش رفت خرید منم اصلا لب نزدم .قبل بارداری زنگ میزدن میومدن اما حالا ی بار زنگ نزدن حالمو بپرسن . اما مطمئنم بچه ک بدنیا بیاد میخوان بیان اینجا بمونن اعصابم خورده

ی خاطره دیگم همین قبل عید توی این بارداریم.خوشبختانه من و همسرم و پسرم باخواهرشوهرام رابطه ای دیگ نداریم.همدان ی نوع کوفته مخصوص داره ک خیلی خوشمزه میشه.خلاصه ک ی روز صبح مادرشوهرم اومد بالا ک اره دخترا وسایل کوفته میارن من کوفته درست کنم.خواستم بگم شماهم بیاین(میدونس شوهرمن لب ب چیزی ک اونا بیارن نمیزنه)مدام تکرار میکرد ک اونا میارن.اگر نمیگفت اونا اوردن من میگفتم سهم مارو بده بالا بخوریم.ولی انقدر گفت اونا میارن ک من گفتم نه ممنون علی نمیذاره.اینو ب نظر من نباید ب من اصلا میفهموند.خلاصه اونشب شوهرم منو پسرمو برداشت برد بیرون کوبیده خرید برامون ک من بوی کوفته رو نفهمم.کوفته همدان بوی زیره دارچین خیلی داره و واقعا خوشمزس..دو شب بعد هم وسایل کوفته خرید گفت درست کن.ببریم خونه مامانت بخوریم.سهم پایینم بده بهشون ک بفهمن براشون بد شد....

خلاصه ک من گذشت دارم.ولی بعضی چیزارو نمیتونم فراموش کنم.

🫤هنوز اینجور آدما و خواهرشوهر و مادر شوهر بد وجود داره 🙁خدایا نسلشون منتقرض کن … واس منک هرچی درست کنن نرمم میفرستن

من تو ماه رمضون دلم حلیم خواست شوهرم رفت بگیره تموم شده بود مادرشوهرم فهمید فرداش رفت خودش برام گرفت

مادرشوهرمینا جلوی من ترشی فلفل با غذا خوردن ب من ندادن داشتم میمردم از هوسش بعدازظهرش رفتن بیرون مث دیوونه ها رفتم فلفل گذاشتم لای نون خوردم

سوال های مرتبط

مامان پسرکوچولو👶🏻 مامان پسرکوچولو👶🏻 هفته سی‌وهفتم بارداری
مامان رادين مامان رادين هفته بیست‌ونهم بارداری
مامان زهرا خانوم👼🏻 مامان زهرا خانوم👼🏻 روزهای ابتدایی تولد
مامان زهرا و دلارا مامان زهرا و دلارا هفته سی‌ویکم بارداری
مامان مامان توراهی مامان مامان توراهی هفته سی‌ودوم بارداری
مامان اسرا و زینب مامان اسرا و زینب هفته سی‌وچهارم بارداری