سلام مامانا.

اومدم از مشکلی که برام پیش اومده براتون تعریف کنم.
الان به این. نتیجه رسیدم که باید بیشتر مراقب خودم باشم. و هر شرایطی پیش اومد اگه خطرناک بود سریع به دکتر مراجعه کنم.

من تقریبا سه روز پیش هوس ذرت مکزیکی کردم به شوهرم گفتم بره بلال بگیره بیاره تا من درست کنم بخوریم. من بلال ها رو بعد از اینکه شوهرم خرید جوشوندم همین موقع که بعدش آبکش کردم اومدم یه چند تا دونه بخورم هواسم نبود روش از همون مو های کلاهک روی بلال هست روی اون چند تا دونه بود و منم حواسم نبود خوردم. تا خوردم توی گلوم گیر کرد و شروع کردم به سرفه زدن اونم خیلی بد و وحشتناک به حدی رسیدم که شوهرم مجبور شد بزنه تو پشت گردنم تا نفسم نگیره. بعد از 10 دیقه تا یک ربع بعدش بهتر شدم و خیلی آب خوردم. بعد از اون شب همش درد میومد سراغم منم با شیاف پروژسترون اروم میکردم خودمو تا دیشب این مشکل دردامو به دکترم گفتم اونم گفتش باید حتما بیای حضوری مطب. تا اینکه امروز رفتم دکترم اینجوری گفتش و خیلی ناراحت شدم🙏🏼😔

تصویر
۱۳ پاسخ

سه روز بود درد شدید اطراف نافم داشتم با درد مقعد. و تیر کشیدن توی واژنم.
شرمنده اینو میگم ترشحاتم هم زیاد شده بود با درد.
دیگه امروز رفتم دکتر بهش توضیح دادم اونم گفت حتما باید سونو داخلی بشی و چشمتون روز بد نبینه تا انجام داد طول سرویکسم از اخرین سونویی که انجام دادم 37 بود الان شده بود 29 😔.
بهم استراحت مطلق داد با سوزن که دو نوع هستش یکی زیر پوستی که هر روز باید بزنم یکی هم هفتگی باید بزنم.
در کنارش هم روزی 2 تا شیاف بهم داد با قرص خشک کننده برای ترشحاتم🙏🏼😑. گفتش مجدد دو هفته دیگه برم سونو اگه عدد طول سرویکسم اومده پایین تر باید برم پساری کنم خودمو. گفتش در معرض زایمان زود رس هستی.
برای تو دلیم دعا کنین چیزی پیش نیاد براش 🌹🙏🏼

چقد سخت گرفته دکترت
۲۹ تو هفته ۳۰ کم نیست ک استراحت مطلق بشی ! نکنه دهانه رحمت باز شده ؟

عزیزم نترس طول سرویکست خوبه مال منه بیچاره ۸ یا ۹ بود سرکلاژ شدم پساری هم گذاشتم استراحت مطلق هم هستم

سرویکست که خیلی پایین نیس تو این هفته من تو هفته ۲۳سرویکسم ۲۵بود پساری گذاشت استراحتم گفت نسبی !نگران نباش تو هفتت بالاس اگه به استراحتم رسیدی خیلی مث ما طولانی نمیگذره واست❤️

نسبت به هفتتون طول سرویکس خوبه که

امپول زیر پوستی اسمش چیه

سرفه خیلی بده ان شالله که خیره بعد این ثابت میمونه سیروکست

گلم خیلی ناراحت شدم بازم خداروشکر حال خودتونو نی نی خوبه
یه نذری کن ب آقا امام‌حسین(ع)بگو آقا کمکم کن بسلامتی سر تایم زایمان کنم نی نیم بیاد تو بغلم شهادت ۶ماهه علی اصغرت شیر پخش میکنم
یاحضرت علی اصغر(ع)

منظورم اینه از خوردن ذرت اینجوری شدی ؟

یعنی همش بخاطره همون بلال بود؟

انشالا چیزی نمیشه عزیزم

دکتر چی گفت ناراحت شدی

خب چی گف

سوال های مرتبط

مامان نخودچه مامان نخودچه هفته بیست‌ونهم بارداری
اولین تجربه ی ناموفق من از آزمایش پودر قند🙂
از اونجایی که من تا بیدار میشم از خواب باید برم سرویس بهداشتی که خون به مغزم برسه، پس رفتم ...
و به خیال خودم گفتم اونجا تا بخواد نوبتم بشه دوباره جیشم میگیره 😅
اما اینطور نبود
رفتم اونحاهم خیلی خلوت بود و من نفر دوم بودم . ازم خون مرحله اول ناشتا رو گرفت و گفت برو از پذیرش آزمایشگاه پودر قند تو بگیر و بخور و بلافاصله برو برای ادرار
من😶 اون😤
به پذیرش گفتم من ادرار ندارم گفت برو آب بخور تا مثانه ت پر شه
منم نیم ساعت آب خوردم نشستم و هنوز هیچ پودر قندی نخورده بودم
رفتم پیش همون خانومی که ازم ازمایش گرفته بود گفتم من جیش ندارم هنوز🥺 بعد از دعواهای فراوان گفت خونی که دادی به درد نمیخوره
باید بری فردا بیای
اول اینکه حتماااا باید ادرار اول صبحت باشه
دوم اینکه حتما باید بلافاصله بعد خون گیریه مرحله اول پودر رو بخوری تا اثر خودشو بزاره و دقیقا بعد یکساعت آزمایش رو تکرار کنی..
فعلا مرحله اول با شکست مواجه شد تا بریم برای تکرارش فردا
مامان سوگند مامان سوگند روزهای ابتدایی تولد
سلام خانما خوبین یه سوال دارم هر کس می‌دونه لطفاً بهم بگه .من چند هفته پیش یه شب تو خواب کف دستام خارش گرفت بعد دیگه چند روز بود بدنمم همینطوری خارش می‌گرفت به قدری ک نمیتونستم دستمو از بدنم بردارم ی جا رو میخاروندم یه جا دیگه باز همون طوری میشد تا اینکه یه روز رفتم بهداشت اونجا ماما بهم گفت باید آزمایش بدی رفتم آزمایش دادم آزمایش نشون داد ک آنزیم های کبدیم مشکل داره بالاست اومدم به بهداشت نشون دادم گفت باید بری دکتر گوارش که دارو بده منم هرکار کردم نشد یه نوبت بگیرم دیگه بیخیال شدم البته که دو هفته میشه بدنم الان خارش ندارع بعد از روز پنج شنبه هفته پیش بهداشت زنگ زد میگه نرفتی گفتم نه و..گفت حتما برو گفتم باش گفت جوابگو بیاری بازم من نرفتم تا اینکه دیروز دوباره زنگ زد گفت نرفتی گفتم نه گفت خیلی بی‌خیالی بیرون حتما تا فردا جواب و هم بیار برام دیگه مجبور شدم امروز رفتم دکتر زنان گفتم اینجوری بوده و.....گفت یا بستری شو که ازت سنو و آزمایش ....دوباره بگیریم یا هم خودت بیرون جدا جدا برو هم سنو هممرازمایش بعد گفت ۳۷هفته هم ختم بارداریت هست نوتر قلب جنین گرفت خوب بود ضربان و....ولی منو خیلی ترسوند حس میکنم الان نمی‌دونم چیکار کنم بحرفش نکردم بستری نشدم حال اینکه سنو ...جدا جدا هر کدوم برم نداشتم اومدم خونه بیخیال شدم الان باید فردا برم بهداشت حتما نمی‌دونم چیکار کنم چی بگم بهش چون بهداشتش خیلی پیله هست ؟؟؟