عزیزانی که نزدیک به زایمانتونه تا میتونین خوش بگذرونین و کیف دنیارو بکنین و تفریح برین و روحیتونو عالی نگه دارین و با همسرتون زیاد ارتباط عاطفی داشته باشین.. استرس و درگیری ذهنی رو رها کنین و مواظب باشین سرما نخورین خیلی خیلی مواظب باشین و همزمان تغذیه خوب و عالی داشته باشین.. چون بعد زایمان دچار افسردگی میشین و اجتناب ناپذیره مگه اینکه روحیه خوبی داشته باشین زود خودتونو ازون وضعیت نجات بدین.. گفتم تجربمو در اختیار بذارم تا برا بقیه پیشگیری بشه.. بعد زایمان اونقدر درگیر میشین ممکنه نتونین جایی برین خوش بگذرونین یا هرچی حتی ممکنه کلافه هم بشین که چرا من بچه دار شدم و فلان.. پس از الان بفکر خودتون باشین و بعد زایمان هم با همسرتون حتما حتما بخوابین و زیاد درد و دل کنین و حرف بزنین و از سختیایی که کشیدین براش حرف بزنین و ازش تشکر کنین که تو این دوران به خوبی همراهیتون کرده و خیلی دوسش دارین و هرچی که حالتونو خوب میکنه .. بهش بگین که بهش خیلی نیاز دارین بعضی از آقایون یا نمیدونن یا ممکنه زیاد براشون اهمیت نداشته باشه ولی وقتی میگی مهم میشه.. به خصوص اگه با عشق و عاطف صحبت کنین و غر نزنین و سرزنش نکنین.. بغلش کنین بوسش کنین حتی اگه حالتون خوب نیست تو بغلش گریه کنین حالتون بهتر شه تلاش کنین تا ازون حال بیاین بیرون.. چون اگه روحیه خراب باشه با وجود دردایی که تو بدنتون مونده و اذیتای بچه و غیره روحیتون بیشتر آسیب میبینه.. من خداروشکر الان بهتر شدم.. فیلم میبینم با شوهرم وقت میگذرونم مامانمو فرستادم خونش خودم کارامو میکنم آهنگ شاد میذارم .. خیلی خیلی بهتر شدم نسبت به قبل.. براهمگی آرزوی بهترینارو دارم ان شاالله حال همتون خوب باشه

۴ پاسخ

من خودم افسردگی نگرفتم شوهرم خیلی روحیش بهم ریخته بودتا یه ماه بعد دیگه کلی باهاش صحبت میکردم بوسش کردم تا خوب شد....

من هنوز تو تایم شب بیداریم🤣

الهی که همیشه حالت خوب باشه عزیزم
منم الان استراحتی شدم
دلم لک زده برا دیدن بیرون و هوای پاییزی💔

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

سوال های مرتبط

مامان فاطمه حلما مامان فاطمه حلما ۲ ماهگی
این متن برای کساییه که تازه زایمان کردن
اگه شما هم توی دورانی هستین که بخاطر چیزای جزئی گریه تون میگیره، تند تند عصبانی میشین، احساس میکنین کسی دوستتون نداره، نسبت به شوهرتون احساس منفی پیدا کردین ، نسبت به کوچولوتون احساسی ندارین یا اگر هم احساسی دارین صرفا احساس کمبود یا احساس «مامان بد» بودن هست و .....
خواستم بگم همه ی اینا رو منم درک کردم، همه اینا تک به تکشون منو هم آزار داده، اما خداروشکر الان خیلی بهتر شدم...
دوره ای هست که میگذره پس به خودتون سخت نگیرین و خودتون رو درک کنین ، به خودتون زمان بدین مطمئن باشین حالتون خیلی بهتر میشه..

پیشنهاد:
یه قلم و کاغذ بردار، تمام احساسات منفی که سمتت میان رو بنویس..
اگه کسی رو دارین که میتونین بچه رو پیشش بزارین،یه ساعتی با همسرتون برین بیرون، حتی شده قدم کوتاه بزنین و برگردین...
به دوستانتون زنگ بزنین یا هرکسی که دوست دارین باهاش صحبت کنین( البته شاید صحبت کردن براتون سخت باشه ، لااقل دوستتون صحبت کنه شما شنونده باشین)

دوست خوبم اگه شما هم ایده ایی دارین بنویسین، شاید کمک خوبی باشه برا کسی که درگیر احساسات منفی هست🌱🌸
مامان همتا مامان همتا روزهای ابتدایی تولد
(پارت آخر تجربه زایمان طبیعی)
در آخر بگم که تنفس درست واقعا به کار میاد خانمهایی که می‌خوایم طبیعی زایمان کنین
دوم اگه به حرف ماما گوش کنین خیلی زود کوچولوتون و بغل میکنین اما هرچقدر بخواین کار خودتون و بکنین و گوش نکنین به حرفشون طول می‌کشه
سوم اینکه اگه شرایطتون مثل من نبود بنظرم دردا رو خونه بکشین خیلی بهتره چون فضای بیمارستان کلا به آدم استرس وارد می‌کنه
چهارم اینکه درداتون که بیشتر شد اگه ماما همراه نداشتین از تخت بیاین پایین و خودتون ورزش کنین چون رو تخت خیلی دیر تر میگذره روندش کند تر پیش می‌ره
پنجم اینکه قبول کنین که در زایمان طبیعی قراره خیلی در بکشین اگه با این موضوع کنار بیاین خیلی راحت تر میشه واستون من خودم من خودم تصورم خیلی فرا تر از این دردا بود خدایی
در حین اون انقباض ها هم بلند با خودتون صحبت کنین که من میتونم طبیعی زایمان برای خودتون انرژی مثبت بفرستین به بعدش فک کنین که کوچولوتون و میزارن رو شکمتون صحیح و سالم از افکار منفی واقعا جلو گیری چون فقط خودتونین که اذیت میشین
من واقعا راضی بودم از اینکه طبیعی و انتخاب کردم هرچقدرم برگردم عقب انتخابم همینه شاید باورتون نشه وقتی که دخترم مامانم آورد تا شیرش بدم با خودم گفتم دومی رو هم حتما میارم (می‌دونم خیلی پوست کلفتم 😂😂😂)
این از تجربه من امیدوارم بدردتوت بخوره