این متن برای کساییه که تازه زایمان کردن
اگه شما هم توی دورانی هستین که بخاطر چیزای جزئی گریه تون میگیره، تند تند عصبانی میشین، احساس میکنین کسی دوستتون نداره، نسبت به شوهرتون احساس منفی پیدا کردین ، نسبت به کوچولوتون احساسی ندارین یا اگر هم احساسی دارین صرفا احساس کمبود یا احساس «مامان بد» بودن هست و .....
خواستم بگم همه ی اینا رو منم درک کردم، همه اینا تک به تکشون منو هم آزار داده، اما خداروشکر الان خیلی بهتر شدم...
دوره ای هست که میگذره پس به خودتون سخت نگیرین و خودتون رو درک کنین ، به خودتون زمان بدین مطمئن باشین حالتون خیلی بهتر میشه..

پیشنهاد:
یه قلم و کاغذ بردار، تمام احساسات منفی که سمتت میان رو بنویس..
اگه کسی رو دارین که میتونین بچه رو پیشش بزارین،یه ساعتی با همسرتون برین بیرون، حتی شده قدم کوتاه بزنین و برگردین...
به دوستانتون زنگ بزنین یا هرکسی که دوست دارین باهاش صحبت کنین( البته شاید صحبت کردن براتون سخت باشه ، لااقل دوستتون صحبت کنه شما شنونده باشین)

دوست خوبم اگه شما هم ایده ایی دارین بنویسین، شاید کمک خوبی باشه برا کسی که درگیر احساسات منفی هست🌱🌸

۲ پاسخ

منم دقیقا همینم...همش از بچه ام میترسم..از آینده اش...
سخت ترین قسمت مامان شدنه به نظرم😢😢😢😓
دوستامم بی معرفتی نه زنگی میزنن ...نه خبری میگیرن...

اره من دقیقا همه اینا رو دارم 😓
واقعا درست میشه ‍؟؟

سوال های مرتبط

مامان باران مامان باران ۱ ماهگی
عزیزانی که نزدیک به زایمانتونه تا میتونین خوش بگذرونین و کیف دنیارو بکنین و تفریح برین و روحیتونو عالی نگه دارین و با همسرتون زیاد ارتباط عاطفی داشته باشین.. استرس و درگیری ذهنی رو رها کنین و مواظب باشین سرما نخورین خیلی خیلی مواظب باشین و همزمان تغذیه خوب و عالی داشته باشین.. چون بعد زایمان دچار افسردگی میشین و اجتناب ناپذیره مگه اینکه روحیه خوبی داشته باشین زود خودتونو ازون وضعیت نجات بدین.. گفتم تجربمو در اختیار بذارم تا برا بقیه پیشگیری بشه.. بعد زایمان اونقدر درگیر میشین ممکنه نتونین جایی برین خوش بگذرونین یا هرچی حتی ممکنه کلافه هم بشین که چرا من بچه دار شدم و فلان.. پس از الان بفکر خودتون باشین و بعد زایمان هم با همسرتون حتما حتما بخوابین و زیاد درد و دل کنین و حرف بزنین و از سختیایی که کشیدین براش حرف بزنین و ازش تشکر کنین که تو این دوران به خوبی همراهیتون کرده و خیلی دوسش دارین و هرچی که حالتونو خوب میکنه .. بهش بگین که بهش خیلی نیاز دارین بعضی از آقایون یا نمیدونن یا ممکنه زیاد براشون اهمیت نداشته باشه ولی وقتی میگی مهم میشه.. به خصوص اگه با عشق و عاطف صحبت کنین و غر نزنین و سرزنش نکنین.. بغلش کنین بوسش کنین حتی اگه حالتون خوب نیست تو بغلش گریه کنین حالتون بهتر شه تلاش کنین تا ازون حال بیاین بیرون.. چون اگه روحیه خراب باشه با وجود دردایی که تو بدنتون مونده و اذیتای بچه و غیره روحیتون بیشتر آسیب میبینه.. من خداروشکر الان بهتر شدم.. فیلم میبینم با شوهرم وقت میگذرونم مامانمو فرستادم خونش خودم کارامو میکنم آهنگ شاد میذارم .. خیلی خیلی بهتر شدم نسبت به قبل.. براهمگی آرزوی بهترینارو دارم ان شاالله حال همتون خوب باشه
مامان رستا مامان رستا ۳ ماهگی
بعد زایمان همه چی فرق میکنه دیگه
دیگه بدنت انگار دست خودت نیس
نصف شبا با کوچکترین صدای بچه از خواب میپری، خسته میشی گاهی حتی ممکنه عصبی بشی همه ی این حالات هست
گاهی انقدر خوابت بد میشه که رو اعصابت تاثیر میذاره و هرکی که نزدیکته میتوپی بهش.
همه اینا طبیعیه ، اینا باعث نمیشه حتی لحظه ای فکر کنی که مادر بدی هستی نه فقط نشون میدی که انسانی طبیعیه خسته شی
لازم نیس نشون بدی سوپرمنی چون نیستی انقدر سعی نکن خودتو قوی نشون بدی چون درست نیس
جایی که کمک لازم دارین از کسی که نزدیکتونه و باهاش صمیمی هستین کمک بخواین
کمک خواستن شما رو ناتوان نشون نمیده برعکس نشون میده سلامتی خودتون و راحتیه بچتون براتون مهمه.
اگه با شوهرتون راحتین ازش بخواین یه روز مرخصی بگیره و حواسش به بچه باشه تا شما فقط یه روز بتونین بخوابین.
چیزی که لازم دارین رو بخواین.
بچه بعدا یادش نمیمونه که شما خودتونو چقدر قوی نشون دادین، ولی شما یادتون میمونه که چقدر سختی کشیدین و نشون دادین حالتون خوبه در صورتی که نبوده❤️🥹
مامان همتا مامان همتا ۱ ماهگی
(پارت آخر تجربه زایمان طبیعی)
در آخر بگم که تنفس درست واقعا به کار میاد خانمهایی که می‌خوایم طبیعی زایمان کنین
دوم اگه به حرف ماما گوش کنین خیلی زود کوچولوتون و بغل میکنین اما هرچقدر بخواین کار خودتون و بکنین و گوش نکنین به حرفشون طول می‌کشه
سوم اینکه اگه شرایطتون مثل من نبود بنظرم دردا رو خونه بکشین خیلی بهتره چون فضای بیمارستان کلا به آدم استرس وارد می‌کنه
چهارم اینکه درداتون که بیشتر شد اگه ماما همراه نداشتین از تخت بیاین پایین و خودتون ورزش کنین چون رو تخت خیلی دیر تر میگذره روندش کند تر پیش می‌ره
پنجم اینکه قبول کنین که در زایمان طبیعی قراره خیلی در بکشین اگه با این موضوع کنار بیاین خیلی راحت تر میشه واستون من خودم من خودم تصورم خیلی فرا تر از این دردا بود خدایی
در حین اون انقباض ها هم بلند با خودتون صحبت کنین که من میتونم طبیعی زایمان برای خودتون انرژی مثبت بفرستین به بعدش فک کنین که کوچولوتون و میزارن رو شکمتون صحیح و سالم از افکار منفی واقعا جلو گیری چون فقط خودتونین که اذیت میشین
من واقعا راضی بودم از اینکه طبیعی و انتخاب کردم هرچقدرم برگردم عقب انتخابم همینه شاید باورتون نشه وقتی که دخترم مامانم آورد تا شیرش بدم با خودم گفتم دومی رو هم حتما میارم (می‌دونم خیلی پوست کلفتم 😂😂😂)
این از تجربه من امیدوارم بدردتوت بخوره
مامان آریا🧸 مامان آریا🧸 ۵ ماهگی
تجربه ختنه :
۱. ساعت شیردهی رو یجوری تنظیم کنین که قبل رفتن به مطب تو خونه یا ماشین شیر خورده باشه و سیر باشه و آروغش رو هم بگیرین حتما
۲. اگه روزی یبار پی پی میکنه توی خونه از صبح ماساژ روغن زیتون و اینا بدید که پی پی کرده باشه که شب اول لااقل استرس تمیز کردن پی پی نداشته باشین
۳. اگه روحیه ش رو دارین کنار بچه بمونین بنظرم همینکه بدونه شما حضور دارین و بوی مادر رو کنار خودش حس کنه از لحاظ روحی آسیب کمتری براش داره
۴. من بلافاصله بعد عمل بهش استامینوفن دادم(مطابق دستور پزشک) که بعد رفتن بی‌حسی زیاد اذیت نشه و ازون مهم‌تر بخوابه
۵. آغوشی اگه دارین ببرین حتما چون خیییلی کاربردیه . پاهای بچه رو از سوراخ آغوشی رد کنین که نتونه بهم بزنه
۶. من استامینوفن و آنتی بیوتیک رو سر ساعت دادم و بچه حتی برای جیش اول هم گریه ای به اون صورت نکرد و بیشتر خواب بود و فقط برای شیر بیدار میشد
۷. چند ساعت اول طبیعیه که بچه زیاد شیر نمیخوره. با آرامش کم کم بهش بدین که قندش نیفته و جیش کنه حتی اگه خیلی کم بخوره
۸. در کل اوج گریه بچه حین عمل هستش که آرامش شما و نوازش و صحبت کردن خیییلی تاثیر داره
در نهایت هم شما بعد تجربه ختنه بچه تازه میفهمین چقدر قوی و عجیب و بی‌نظیر هستین مامانا
بوس و خداقوت به هممون🥲😘