۲ پاسخ

قطعا که هرکی صلاح بچشو خودش بهتر میدونه عزیزم
وقتی یه تایپینگ میذاری باید انتظار اینم داشته باشی مخالفت کنن باهات
من خودم از اون دسته افردایم ک مخالف زیر ۶ ماه غذا کمکی دادن هستم
چرا که آسیبی که زودتر شروع کردن به بچه بعدها میزنه به بچه خیلی زیاده
دستگته گوارششون انقدر کوچیکه ک هضم سخته
واسه غذا خور شدن هیچ عجله ای نیست
حتما شما با یه پزشک تغذیه مشورت کن و شروع کن به نظرم
این مسئله بسیار حیاتیه برای بچت

عزیزم هیچ کس براش مهم نیست بچت چطور رشد میکنه بجز خودت پس هرکی هر نظری داد واسه خودت نذار پزشک صلاح دخترتو بهتر میدونه اگه گفتن شروع کن پس شروع کن من خودمو آماده کرده بودم واسه شروع هفت ماهگی اما دکترش گفت طبق طبابت نوین و اروپایی تغذیه کمکی از پایان چهارماهگی و بعد از دوره نقاهت واکسن باید شروع بشه صرفا جهت آشنایی با چیزای غیر از شیر و طعم های جدید بعد بردمش متخصص تغذیه بهم برنامه غذایی ماه اول تا یکسالگی رو داد منم تو تاپیکام نوشتمش برو بخون و طبق گفته متخصص تغذیه پیش برو بهتر وزن میگیره و بدغذا نمیشه من به هیچ عنوان شکر و مشتقاتشو نمیدم
برو تو تاپیکام اونجا که نوشتم خانومایی که دغدغه غذا کمکی دارن بیان توش دوتا کامنت گذاشتم کاملشو نوشتم پیدا نکردی پیام بده بفرستم برات
حرف این خاله خانباجیای دایه مهربان تر از مادرم ولشون کن دکتر مهمه و تصمیم خودت

سوال های مرتبط

مامان آوین🐣🌱 مامان آوین🐣🌱 ۱۰ ماهگی
نمیدونم قضیه چیه همه برعلیه مامانایی هستن که کمکی زودترشروع میکنن.
من خودم دخترم از ۴ ماهگی شروع کرد با دستور دکتر از فرنی ساده شروع کردیم.
بعد حالا الان من اینجا تاپیک میذارم فلان دادم بچم یکی یه چی میگه یا کسی میپرسه چی میدی میگم مثلا سوپ میگه وای زوده رفلاکسش تشدید میشه.
خواهرسوهرم بچش همسن بچه منه یبار یه غلطی کردیم اینو با خودمون بردیم بچش دکتر بچه من ویزیت کرد. بعد همزمان تو ۴ ماهگی باید جفتمون کمکی شروع میکردیم بعد بمن دکتر گفت شروع کن به غذا دادن گفتم از چی شروع کنم گفت با نشاسته فرنی درست کن و دیگه ادامه بده کم کم ولی خواهرشوهرم گفت یه ماه نشایته بعد لعاب برنج بده بعد بیا پیشم.
دختر من هم رفلاکس شدید داره هم پنهان ولی دختر اون فقط رفلاکسش پنهان.
الان من به آوین پوره اینا میدادم همش میگفتن نده حالش بد میشه ها زوده بعد میگفتم خب دکتر گفته ادامه بده حتی از بهداشتم پرسیدم گفت پوره سبزیجات بده دیگه فرنی اینا بدی دلشو میزنه.
خلاصه من از دیروز شروع کردم به ترکیب کردن همون موادی که بهش دادم و تست کردم و یجورایی بهش سوپ میدم. بعد نه تنها اینجا بلکه مادرشوهرم و خواهرشوهرم مخمو خوردن که زوده بهش نده. حالا شوهرمم گفته بهشون بچه با بچه فرق داره شاید دکتر صلاح دیده آوین زودتر غذا بخوره ولی متاسفانه نمیتونن دهنشون ببندن😑
مامان جوجوممد(تیارا) مامان جوجوممد(تیارا) ۹ ماهگی
هیچ کس قبل از اینکه من مادر بشم به من نگفت ببین لحظات متعددی هست که دلت میخواد یه دکمه برگشتی داشته باشه و تو مشتتو محکم روی اون دکمه بکوبی.
هیچ کس نبود به من بگه که ببین با هر پسرفت خواب بچت رابطه مامان و بابا هم دچار پسرفت میشه،چرا؟ چون کم میخوابن چون فشار عصبی روشونه.
هیچ کس به من نگفت که چقدر احساس پسرفت و عقبگرد توی کارم بعد از بچه دار شدن تجربه میکنم.
هیچ کس به من نگفتش که به عنوان یه مادر گاهی پیش میاد که ممکنه بچم رو دوست نداشته باشم.
هیچ کس به من نگفتش که مادر شدن سخت ترین شغل در این جهان هستیه.
هیچ کس به من نگفتش که تو باید دقایق ممتد دنبال بچت بدوی، تا بلکه اجازه بده پوشکش رو عوض کنی، که وقتی فلاش بک میزنی به گذشته میبینی که دقایق ممتد چه کارها که میتونستی انجام بدی .
هیچ کس در مورد این حسا حرف نمیزنه ولی اینها طبیعی ترین احساسات انسانیه که یک مادر یک والد تجربه میکنه.
تجربه این احساسات طبیعیه نه نشونه ضعفمونه نه به معنی بد بودنمون،اتفاقا به این معنیه که تو داری به اندازه کافی تلاش میکنی واسه همین خسته ای، واسه همین بریدی،واسه همین حقته که انقدر کلافه باشی اونی که فکر میکنه حرف نزدن از این احساسات نشون دهنده قوی بودنه ،داره به خودش ظلم میکنه.
ما باید بشکنیم باید یه سری سکوت های اجتماعی شبیه این چیزهایی که گفتم رو بشکنیم